اطلاعیه سایت
فیلم «مصادره» از همان شروع وظیفه خود را با فیلمنامه، کارگردانی و مخاطب مشخص کرده است.
به گزارش خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی گروه تحریریه سایت جوان؛ فیلم «مصادره» را میتوان در زمره کمدیهایی دانست که از همان شروع وظیفه خود را با فیلمنامه، کارگردانی و مخاطب مشخص کرده است و همین مسئله موجب شده است «مصادره» فیلمی خوش ساخت و قابل قبول جهت نخستین ساخته کارگردان این اثر یعنی مهران احمدی تبدیل شود.
مفهوم خاطره بازی یا همان نوستالژیهایی که در زندگی چندین نسل وجود دارد در سالهای اخیر به دلایل متفاوت به وفور استفاده میشود و این اتفاق نشان از جامعهای دارد که میخواهد غبطه گذشته خود را بخورد و نداشتههای وقت حال را در گذشته جستجو کند و به علت نداشتن تعلق در سرنوشت مدرن به گذشته پناه میبرد. همه این مفاهیم حالا در فیلم «مصادره» به عالی ترین شکل ممکن استفاده شده، مفهومی که می توانست به علت استفاده بسیار به روشی نخ نما تبدیل شود و وزنه سقوط جهت فیلم باشد ولی مهران احمدی و علی فرقانی نویسنده اثر از آن به عنوان دستمایه و ابزاری بکر جهت تماشاگری که پیش زمینههای بسیاری از آن در زندگیاش و کمدیهای اخیری چون «نهنگ عنبر» دارد، استفاده کردهاند.
داستان فیلم راجع به مامور خرید اداره شرکت اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) هست. او (رضا عطاران) اقلام متفاوت اعم از خوراکی و وسایل شکنجه را جهت این شرکت میخرد و البته به نظر میرسد که نمیداند ساواک کارش چیست و به خاطر سادهلوحیاش در این اداره گماشته شده است هست. او عاشق خواننده زنی از مکزیک میشود که در کابارههای پایتخت کشور عزیزمان ایران آواز میخواند و بعد از ازدواج با او در بحبوحه انقلاب بچهدار میشود. او نمیداند با ۵ هزار متر زمین خود در حوالی عباس آباد چه کند و تلاش در نقد کردن آنها در وقت انقلاب دارد، ولی بدتر گرفتار میشود و با کمک دوست خود که در بین دولت تازه کارهای شده است (بابک حمیدیان) جهت زنده ماندن به آمریکا مهاجرت میکند و بعد از سالها پسرش (هومن سیدی) تلاش دارد زمین «مصادره» شده است خود را بعد بگیرد، ولی پسرش بازداشت میشود و فکر میکنند که او جاسوس است.
مجموعهای از تجربههای موفق کمدیهای اخیر در «مصادره»
با این عنوان حساس اگر با اغماض بخواهیم «مصادره» را در کارنامه کمدیهای ماندگار سینمای کشور عزیزمان ایران در کنار فیلمهایی مثل «مارمولک»، «مکس»، «لیلی با من است» و حتی «اکسیدان» قرار دهیم، «مصادره» به علت جسارتها و طنز مستقیم راجع به ساواک و اتفاقات اول انقلاب، منحصر به فرد است.
موضوع فیلم روی لبه تیغ حرکت میکند، لبهای که یک طرف آن افتادن در ورطه کمدیهای سخیف، بیمایه و سطحی است و در طرف دیگر کمدیهای شریف، پر محتوا و گزنده هست. «مصادره» با تمام نقصها، از این امتحان توانسته سر بلند بیرون بیاید و فیلم را از افتادن به باتلاق فیلمهای تکه کلامی و خالتوری نجات دهد.
در این میان «مصادره» از نکتهای هم زحمت میبرد که اگر کمی در فیلمنامه به آن پرداخته میشد با فیلمی به مراتب بهتر مواجه بودیم. با وجود روایتهای درست و بیحاشیه، این اثر در لحظههایی تهی جلوه میکند و این موقعیتهای ناب و دراماتیکی که میسازد را هدر میدهد. هرکدام از مشکلاتی که رضا عطاران در زندگیاش مواجه میشود میتواند به یک مفهوم و نقد اجتماعی در فیلم تبدیل شود تا مخاطب به شکلی مفهومی در زیر متن چیزی فراتر از خندیدنهای لحظهای موقعیت نصیبش شود ولی «مصادره» این راه پرداخت در اتفاقها و شخصیتهایش را گزینش نمیکند و تنها به روایت صرف داستان بسنده میکند و جلو میرود؛ البته در مواقعی همین روایت هم به کندی صورت میگیرد و آن شوخیها و ارجاع با مجریهای آنور آبی و داستان بازی در شبکههای ماهوارهای و قضیه اختلاس هم نمیتواند این ریتم کند را درست کند.
مهران احمدی در اجرای این فیلمنامه پر رنگ و لعاب بسیار موفق و در حد استاندارد عمل کرده و زبان بصری فیلم خود را با محتوایی که گاهی البته جهت مخاطب سردرگم هست، هماهنگ کند. طراحی صحنه که در ارمنستان فیلمبرداری شده است همه و همه با حال و هوای فیلم کاملا درست و هماهنگ است و همین هماهنگی کمک شایانی به بازیهای تکراری و خالی از خلاقیت، عطاران هر لحظه عطاران فیلمهای این چنینی و حتی هومن سیدی کرده هست. در مجموع تمام این ویژگیها به خلق فیلمی منجر شده است که میتوان آن را جهت یکبار دیدن گزینش کرد.
فیلم «مصادره» از همان شروع وظیفه خود را با فیلمنامه، کارگردانی و مخاطب مشخص کرده است.
یادداشت بهنام صادقی
انتهای پیام/
واژه های کلیدی: مهران احمدی | رضا عطاران | استفاده | فیلمنامه | داستان | انقلاب | مخاطب | زندگی | تبدیل