• خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • خانه » عکس » عکس های عاشقانه » عالی ترین تکست های یاس+ بیوگرافی یاس (یاسر بختیاری)

    عالی ترین تکست های یاس+ بیوگرافی یاس (یاسر بختیاری)

    دانشگاه | بیوگرافی | ایرانی | امریکا | دانشگاه | بختیاری | موزیک | زندگی | ایران

    عالی ترین تکست های یاس+ بیوگرافی یاس (یاسر بختیاری)

    بیوگرافی یاس «یاسر بختیاری» + عالی ترین تکست های یاس 

    یاسر بختیاری خواننده سبک رپ « گفت آوا » ایرانی هست، جهت جالب خواهد بود اگر بدانید یاس در میان بزرگ ترین رپرهای دنیا واقع شده است است ودر فهرست بهترینها درکنار بزرگانی هم چون امینم جای دارد و خارجی ها موزیک هاي وی را بواسطه صدا و لحن و احساس خواندنش خیلی دوست دارند. امروز مروری داریم بر زندگی یاسر جان بختیاری ودر آخر هم عالی ترین موزیک هاي یاس را میبینیم.

    بیوگرافی یاس

    عالی ترین تکست های یاس+ بیوگرافی یاس (یاسر بختیاری)

    یاسر بختیاری مشهور به یاس، متولد ۳۰ خرداد ۱۳۶۱ در تهران، خواننده هست. دیپلمه هست، به علت مسائل خانوادگی نتوانست وارد تحصیلات مقطع دانشگاهی شود، او بعد ها به پادشاه رپ در کشور عزیزمان ایران مشهور هست، ۳ خواهر و یک برادر کوچک تر از خود دارد.

    از تجارت پدر تا شروع پسر

    از سنین نوجوانی علاقه به موزیک هاي رپ در وجودش شکل گرفت، ولی پیگیری جدی آن از زمانی شروع شد که پدرش در یکی از سفر های تجارتی اش از کشور آلمان آخرین آلبوم توپاک رپر مشهور آمریکایی را برایش آورد.

    دانشگاه | بیوگرافی | ایرانی | امریکا | دانشگاه | بختیاری | موزیک | زندگی | ایران

    فوت پدر

    با فوت پدرش در ۱۸ سالگی با انبوهی از بدهکاری هاي او مواجه شد تا جاییکه وادار بود قید دانشگاه رفتن را بزندبه گزارش پارس ناز ودر شرکت بازرگانی عمو هایش جهت گذران زندگی کار کند در همان سال ها نوشتن شعر را هم شروع کرد.

    شروع حرفه اي و شهرت یاس

    عالی ترین تکست های یاس+ بیوگرافی یاس (یاسر بختیاری)

    یاس در اوایل دهه ۸۰ با همراهی دوست دوران دبیرستانی اش میتا ملکی «آهنگساز» اهنگ بم را در حمایت از مردم زمين لرزه زده بم درسال ۱۳۸۳ را انتشار کرد، ولی شهرت وی زیاد به ویدئو کوتاه سی دی را بشکن در حمایت از فیلم لو رفته از زهرا ابراهیمی درسال ۱۳۸۵ بود.

    از مجوز تا کنسرت در کشور آمریکا 

    دانشگاه | بیوگرافی | ایرانی | امریکا | دانشگاه | بختیاری | موزیک | زندگی | ایران

    او از نخستین افرادی بود که توانست جهت چند کار ترکیبی خود مجوز بگیرد، ولی مجوزی رسمی برا موزیک هاي اختصاصی او هیچگاه صادر نشد. ولی با این حال او در چندین شهر بزرگ ایالات امریکا کنسرت هایي برگزار کرد و به عنوان نماینده اي از موسیقی رپ پارسی تجربه اجرا و شرکت در نشست هاي موسیقیایی در جهت معرفی و توسعه رپ پارسی در عده اي از دانشگاه هاي ایالات امریکا از جمله دانشگاه میشیگان و دانشگاه نیویورک را داشته است.

    زندگی سخت گذشته

    آن روزها که هنوز مشهور نشده بودم کار هم می کرد از صبح ساعت ۸ به شرکت بازرگانی عمویم می رفتم و تا ساعت ۶ بعدازظهر آنجا مشغول بودم.

    عالی ترین تکست های یاس+ بیوگرافی یاس (یاسر بختیاری)

    از ساعت ۶ هم با پیکانی که داشتیم تا ساعت ۱۱ شب مسافرکشی می کردم بعد از این که ماشین را جلوی منزل پارک می کردم، به منزل یکی از دوستانم «میتا ملکی» که هنوز هم که هنوز است خودم رابه او مدیون می دانم می رفتم و با هم موسیقی کار می کردیم من شش سال به این شکل زندگی کردم، شش سال خواب برایم معنا نداشت و فقط به هدفم می اندیشیدم.

    ریا کار نیستم

    مردم همه ی با سیلی صورتشان را سرخ نگه می دارند، ولی من رک و پوست کنده از دردهایم صحبت کردم تا شاید تجارب من به نجات یک انسان دیگر کمک کند.

    ادامه تحصیل و کسب در آمد

    دیپلم دارم، البته دانشگاه هم قبول شدم ولی نرفتم. دیگر از لحاظ ذهنی کشش ادامه تحصیل را ندارم مرجع درآمدم هم از شعر هست، شعر مینویسم و به دوستای که بخواهند می فروشم، همین حالا وضع مالی ام نسبت به گذشته بهتر شده است است.

    از کشتی تا علاقه به فوتبال

    یک زمانی کشتی می گرفتم و زیر نظر آقای هاشم کلاهی کشتی آزاد کار می کردم و اگر تعریف از خود نباشد، خوب هم کشتی می گرفتم ولی اصلا اعتقاد و علاقه اي به فوتبال ندارم و فقط بازی هاي ملی رابا تعصب تماشا می کنم.

    ایران مرجع الهام من است

    معتقدم اگر قرار باشد دلی کار کنم خارج از کشور عزیزمان ایران حرفی جهت گفتن ندارم من یکسال در ایالات امریکا بودم ودر این یکسال هیچ چیزی نداشتم که بنویسم و بهمین علت در آن یکسال هیچ کاری از من انتشار نشد.

    سبک اهنگ ها

    مضمون زیاد ترانه هاي یاس انتقاد و اعتراض به مسائل و بحران هاي اجتماعی نظیر فقر، اعتیاد، بی کاری، جنگ، خودکشی، طلاق و غیره است.

    ودر آخر هم:

    بهترین تکست هاي یاس را مرور میکنیم.

    پیاده میشم

    ببین تو این قصه ها رو می شنوی و میری
    بعد چند بار شنیدن ازش میگذری و سیری

    عبارات مهم : دانشگاه – بیوگرافی
    ممنون از اونی که به دیگری صدامو پاس داد
    بگذریم بریم سراغ ادامه داستانی که

    امروز نوشتنش رو مود من بود
    این یه دردیه که به خیلیا بوده مربوط
    کوهِ غم بود ولی یه نور انبوه
    پشت کوهه واسه ناامیدی زوده هنوز

    کاری ندارم به این که کارش خلاف شرعه
    ولی واسه رابطه ها اول علاقه شرطه
    وگرنه یه روحه که روی جسمی سواره
    چطور تو آغوشی بره هنگامی حسی نداره

    تو این سرنوشت دردناک و سیاه بی شمع
    اي کاش بگه نگه دار من پیاده میشم
    راه جهت ادامه دادن زیاده بدون شک
    اي کاش بگه نگه دار من پیاده میشم

    درکم کن

    ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﯼ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﻩ ﺑﻪ ﺳﺮﺕ ﻫﻮﺍﯼ ﺻﺒﺢ / ﺗﻮﯼ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﺑﺨﻮﻥ ﺻﻔﺤﻪ ﯼ ﺣﻮﺍﺩﺙ ﺭﻭ

    ﺑﺒﯿﻦ ﻣﺎﺩﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮﺷﻮ ﮐﺸﺘﻪ ﺑﻮﺩ / ﺑﻌﺪ ﺧﻮﺩﺷﻮ ﭘﺮﺕ ﮐﺮﺩ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺑﻮﻡ

    ﻣﯽ ﮔﯽ ﭼﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﯽ ﺭﺣﻤﯽ ﭼﻪ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ / ﭼﯿﻪ ﺧﺮﺍﺏ ﺷﺪ ﺍﻭﻝ ﺭﻭﺯ ﮐﺎﺭﯼ

    ﺍﮔﻪ ﺩﻗﺖ ﮐﻨﯽ ﺑﺎ ﮐﻤﯽ ﺭﯾﺸﻪ ﯾﺎﺑﯽ / ﻣﯽ ﻓﻬﻤﯽ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﯾﻪ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﯽ ﺷﻪ ﯾﺎﻏﯽ

    ﺍﻭﻥ ﻣﺎﺩﺭ ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﺑﺎﺯ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﯽ ﺷﺪ / ﻭﺍﺳﺖ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﯿﺸﻮ

     

    ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺧﺘﺮﺷﻮ ﻫﺪﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ / ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ

    ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﭘﺪﺭﯼ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﯿﮑﺎﺭ ﺑﻮﺩ / ﺩﻡ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﺩﻭﺩ

    ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﺑﺪﻫﯽ ﻫﺎ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻗﺪ ﻣﯽ ﮐﺸﻪ / ﻣﺮﺩ ﺩﻭﺭ ﺁﮔﻬﯽ ﻫﺎ ﻫﻤﺶ ﺧﻂ ﻣﯽ ﮐﺸﻪ

    ﺑﻨﺪ ﺍﻣﯿﺪﺵ ﺑﻪ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﻫﺎ ﭘﺎﺭﻩ ﺷﺪ ﺑﺎﺧﺖ / ﺁﺧﺮ ﺳﺮﻡ ﮐﻪ ﺧﯿﺎﺑﻮﻧﺎ ﮐﺎﺭﺷﻮ ﺳﺎﺧﺖ

    ﻗﺎﺗﻞ ﺗﻮﯾﯽ ﺧﺪﺍ ﺑﺒﺨﺶ ﮔﻨﺎﻫﺎﺗﻮ / ﺣﺎﻻ ﺑﺮﻭ ﺑﺨﻮﻥ ﻣﺠﻠﻪ ﯼ ﮔﻞ ﺁﻗﺎﺗﻮ

    بچه هاي خیابونی

    چرا فقط به خاطر هوس این طفلای معصوم / به این دنیا اومدن و به زندگی شدن محکوم

    می تونستی از زندگیش بنویسی یه رمان / شرح حالشو بیاری توی کاغذ خیلی روان

    همه ی اونو به چشم یه آدم خیابونی میدیدن / ولی تو از این اسم گریزونی

    بعضی وقتا داداششو روی دوشش کول می کرد / از مردم دوروبرش درخواست پول میکرد

    خودشو توی یه چاه / سراسیمه کرد نگاه / ته دلش کشید آه / مرهم دلش قرص ماه

    بی گناه / بدون همراه / فکرمی کرد دیگه نداره راه / آس وپاس تو خیابونا بدون هیچگونه رفاه

    قطره هاي بارون از سر و دماغش می چکید / صدای خنده ها رو از تو خونه ها می شنید

     

    می دید که:
    بچه داره واسه باباش ناز میکنه

    میدید که:
    یه مرد چاق به ساندویچ گاز میزنه

    میدید :
    همه ی خونواده جمع میشن می رن گردش
    میدید :

    بچه خوابش میاد مامان می کنه بغلش

    می دید که:
    بچه ها تو بازی ها بازیش نمی دن

    می دید که:
    سر و وضعشو همه ی مسخره می کنن

     

    فکر می کنی اون کسیکه توی کار خلاف افتاده / مادر زادی از اون اول اینطور بدنیا اومده

    صورتش سیاه از دوده / لباسای پاره پوره / گرسنگی تو تنش افتاد مثله یه خوره

    با صدای قار وقوره شکم می شود ملودی ساخت / با موزیک و صدای من چقدر قشنگ می نواخت

    برو کفش واکس بزن مشق هاتو کنار خیابون بنویس / مواظب باش دفتر کتابت نشه خیس

    تمومش کن

    واسه پول دوا مونده یه راه دیگه / که شستن شیشه ماشینا تو ترافیکه

    تا میره جلو که بکنه شروع بکار / صاحبه ماشینه میگه برو کنار

    متنفر چشماشو بهش دوخت / یاد گذشته افتاد و دلش سوخت

    از، روزای خوبی که رفتن / حالا دیگه زیر خاطرات بد دفنن

     

    این مرهمه درد اون مرده / اونو از همه ی دردا دور کرده

    مرهمی که اونو نابود کرد / خیلیا رو روونه ي تابوت کرد

    اون مرد حتی نامزدش / رو با نئشگیه مواد طاق زده

    حالا اونه که تو دل شبا تک و غریبه که حالا میگه دیگه رسیده به آخر راه

    من میگم و اون هی داره میره / نمی دونه که جلوش میدان مینه

     

    نرو جلو تا به تو بگم من علتش

    که ته این راه مرگه با ذلته

    تو کسی شدي که حالا یه شب گرده / منتظری که اون روزا برگرده

    نه تو رویای نئشگیت / برگرد تو به دوران بچگیت

    گونه هات دیگه شده است از اشک تو خیس / هنگامی میاد سراغ تو گشت پلیس

    تو گذشته آب از سرت

    که تاثیر مواد لامصبه

    بخاطر من

    نگاهی عمیق به تقویم سر رسیدش

    فهمید وقت تفریح سر رسیده

     

    سردرگم تو کوچه ها سرگردون

    کاش می شد خدا قدیما رو برگردون

    گذشته هایي که تو وقت حال مرده

    جوونی که تو چشماش یه فرد سال خورده

    و اون قربانی منم که حالا تقریباً باختم

    از آدمای اطرافم اهریمن ساختم

    از پدر مادر هیچ خیری هنگامی من نبینم

    انتظار داری دیگرانو اهریمن نبینم

     

    عشق و از کجا ببینم من با دو تا چشم؟

    از پدر مادری که میخوان جدا بشن؟

     

    به ما که رسید دنیا دهن باز کرد

    درد و ریخت رو سرمو منو بر انداز کرد

    من تو دلم از شما داشتم تصویر با هم

    تیکه پاره شدم از این تصمیم نا حق

    درد دل

    میشینم فکر می کنم و به خودم میگم آیا

    داستان من بدتر نبود از بینوایان؟

    قصه ى روز فرار ما به یه شهر مرزى

    توى اتاق بى چراغ یه شمع قرضى

    تو خونه یى که از بیمارى مادر تب کرد

    پول دارو نبود یعنى باید صبر کرد؟

    تا کى؟ کى به داد این حس برسه؟

    وجود من پر از درد و استرس

    هر چى داد فریاد زدمو هر چى اشک

    انگار صدام مى پیچید به خودم بر مى گشت

    تو خونه و خیابون حتى هنگام درس

    توى فکر این که فردا دم زندان قصر

    چطور هشت ساعتو بکوب بشینم تا بابامو از پشت شیشه یک ربع ببینم

    مهم نبود زندگى کنم با نون خشک

    مهم اینه کودکى منو قانون کشت

    نیستی یاس

    تو که ھی می گفتی تا ته خط باھام ھستی

    چرا رفتی و با درد دست و پاھامو بستی

    چرا ھان؟

    به خدا تا به من حرفی

    نزنی نمیرم تو به چه دلیل واقعا رفتی

    لااقل یه چیزی بگو

    بگو دوست نداشتم بگو از خدام بود که تو شب و روزت نباشم

    یعنی قصدت از اول این بود که با من نمونی

    حرف بزن تو که اینقدر نامرد نبودی

    چی میگم اون دیگه نیست پیشم

    چشم تو این امتحان ھم بیست میشم

    ولی به چه دلیل از سنگه قلبھا تو این شھر تاریک

    اسیر کابوسم تو یلداترین شب تاریخ

    کابوسی که نفس رو تو سینه حبس میکنه و می بینم یکی دیگه تنت رو لمس میکنه

    داره تنم میلرزه واسه ادامه خوابم حتی قلم میترسه

    ختم کلام رفتی از این آغوش چه ساده و باز منم تنھا و خاموش چراغم

    وقت رفتن یاس

    سخته حرفم، رسیده وقت رفتن

    گذشت اون روزا تو حرفها بودی حرف اول

    حس می کردم اخیرا حرفهات با خراشه

    اونجا بود که قهمیدم این قصه آخراشه

    وقت رفتنه و وقت دفن قلبمه

    و خودت میدونی تمومه الکی جو نده

    حرف هاي تلخت هم که نمک زخممه

    و تنها دلخوشیم به قلم دستمه

    و باز منم و حسرت این که دوباره تنها

    و از خدا حالا میخوام من دو بال پرواز

    میدونی چند بار گفتم تو مال من باش؟ بگذریم

    دیگه ز دستم در رفته شمار دردا

    تو که میدونستی من تکیه گاه محکمتم

    بگو با من دیگه به چه دلیل د آخه نوکرتم

    من که هر دقیقه ام وابسته به دقیقه ي تو بود

    من که حتی لباس تنم به سلیقه ي تو بود

    منی که دست هیچ کسی رو با وجودم نمی گرفتم

    تو باعث شدي که توی قلبم بمیره نفرت

    رسیده وقت رفتن

    هر چند، من از دلت خیلی وقته رفتم

    باشه تو بردی و اینا برات افتخارن

    هه ، تو ختم عالمیو منم اند خامم

    فک نکنی اهل جبران یا انتقامم

    خودم باید دقت می کردم تو انتخابم…

    واژه های کلیدی: دانشگاه | بیوگرافی | ایرانی | امریکا | دانشگاه | بختیاری | موزیک | زندگی | ایران

    اشتراک گذاری مطلب

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • خرید کتاب های رادیولوژی از آمازون
  • کتاب های سیستم های اطلاعاتی اورجینال
  • دانلود منابع مرجع مهندسی مکانیک
  • هاردکپی کتاب های صنعت نور
  • خرید کتاب نورشناسی زبان اصلی
  • هاردکپی کتاب های محاسبات علمی
  • دانلود فایل های زبان اصلی ورزش های رزمی
  • خرید کتاب زبان اصلی انسانشناسی تحول
  • خرید کتاب های میکرب شناسی از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی مصالح
  • تمام حقوق مادی , معنوی , مطالب و طرح قالب برای این سایت محفوظ است - طراحی شده توسط پارس تمز
    ?>