بایگانی برچسب ها: داستان عاشقانه

داستان عاشقانه ((یواشتر برو من می‌ترسم…))

داستان عاشقانه ((یواشتر برو من می‌ترسم…))

داستان عاشقانه ((یواشتر برو من می‌ترسم…)) : زن و شوهر جوانی سوار برموتورسیکلت در دل شب می‌راندند. آنها از صمیم قلب یکدیگر را دوست داشتند. زن جوان: ‘یواشتر برو من می‌ترسم’ مرد جوان: نه، اینجوری خیلی بهتره! زن جوان: ‘خواهش می‌کنم، من خیلی میترسم.’ مردجوان: ‘خوب، اما اول باید بگی دوستم داری!’ زن جوان: ‘دوستت دارم، حالا میشه یواشتر برونی؟’ مرد جوان: ‘مرا محکم بگیر’ زن ج...

ادامه مطلب