• خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • خانه » خبری و خواندنی » اخبار اقتصادی و سیاسی » هر چه زودتر، خودفریبی را کنار بگذاریم!

    هر چه زودتر، خودفریبی را کنار بگذاریم!

    «توتال رفت و دوباره نوبت دلواپسان و مخالفان جذب سرمایه خارجی شده است تا میدان را در دست بگیرند و با قیافه‌ای حق‌ به‌ جانب بگویند: «دل بستن به شرکت‌های غربی از ابتدا اشتباه بود.»

    هر چه زودتر، خودفریبی را کنار بگذاریم!

    «توتال رفت و دوباره نوبت دلواپسان و مخالفان جذب سرمایه خارجی شده است تا میدان را در دست بگیرند و با قیافه ای حق به جانب بگویند: «دل بستن به شرکت های غربی از ابتدا اشتباه بود.»

    «توتال» رفت و جا جهت خودفریبان و شرکت های چینی بدسابقه باز شد

    «توتال به صورت رسمی قرارداد توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی را ترک کرده است». این گفته بیژن زنگنه نهایی بود بر ولی و اگرها و بعضی دلخوشی ها؛ دلخوشی هایی که گویندگان آن، از معاون پارلمانی وزیر نفت تا سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس، تا همین هفته قبل هم آن را مطرح می کردند و واقعیتی عیان چون رفتن توتال از پارس جنوبی را رد می کردند.

    عبارات مهم : سرمایه گذاری – سرمایه گذار
    شجاع الدین بازرگانی و اسدالله قره خانی که از بقای توتال در کشور عزیزمان ایران گفته بودند؛ نمونه هایی از افراد دیرباور در صنعت نفت هستند که هنوز آخر یک دوران شیرین ولی کوتاه را باور نکرده اند. دورانی به نام «پسابرجام» که در آن، کشورهای اروپایی و غول های نفتی آزمون های اولیه جهت حضور در پروژه های انرژی کشور عزیزمان ایران را صورت دادند و بعضی هم با پذیرش ریسک و مقداری امید به حل مسایل کشور عزیزمان ایران با دنیا غرب (و به خاص آمریکا) چمدان های خود را بستند و راهی پایتخت کشور عزیزمان ایران شدند.

    توتال در این میان، پرچمدار بود. غول نفتی فرانسوی که در دهه ۷۰ هم بعد از تحریم های دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون علیه کشور عزیزمان ایران (معروف به داماتو) به کشور عزیزمان ایران آمده بود تا نخستین فازهای پارس جنوبی را توسعه دهد؛ آخرین شرکت مهم نفتی غربی هم بود که بعد از تحریم های هسته ای و تحریم های دوجانبه آمریکا و اروپا در ابتدای دهه ۹۰ کشور عزیزمان ایران را ترک کرد و حال، بعد از برجام بار دیگر نخستین شرکت مهم غربی بود که با کشور عزیزمان ایران قرارداد امضاء کرد.

    ناکام ماندن تلاش های توتال جهت اخذ معافیت از آمریکا و بی نتیجه ماندن رایزنی ها و مکاتبات رییس جمهور و مقامات دولت فرانسه جهت حضور شرکت های بزرگ این کشور در ایران، عملا جایی جهت ادامه حضور توتال باقی نگذاشت.

    رفت و آمد پاندولی توتال به ایران، چنان با روند مناسبات و سختى و آسانى های روابط کشور عزیزمان ایران و غرب همسو و همسان است که می توان از بعد دو دهه تجربه همکاری با توتال، بودن یا نبودن این شریک فرانسوی در پرو ژه های نفت و گاز کشور عزیزمان ایران را به مثابه نشانگر و علامتی مشخص، از میزان وخامت یا سلامت روابط سیاسی دوجانبه تلقی و تعریف کرد. معنای آشکار نبودن توتال در ایران، فقدان هرگونه امکان و امید به سرمایه گذاری قابل توجه (حتی با پذیرش ریسک نسبی) در کشور عزیزمان ایران است.

    این در حالی است که به عنوان نمونه شل و بی پی ریسک پذیری بسیار کمتری جهت حضور در پروژه های کشور عزیزمان ایران دارند و بود و نبود آنها را نمی توان ملاک مشخصی در این زمینه تلقی کرد. گر چه حضور این شرکت ها در کشور عزیزمان ایران می توانست نشانه پایداری نسبتا بلندمدت شرایط سرمایه گذاری باشد؛ اتفاقی که در مقطع دو ساله بعد از برجام رخ نداد و این شرکت ها بر خلاف توتال، حاضر به پذیرش ریسک و حضور در کشور عزیزمان ایران نشدند.

    ضمن آن که شرایط و مدل قراردادهای نفتی کشور عزیزمان ایران در مقایسه با کشورها و بازارهای رقیب (به خاص عراق و قطر) چندان جذابیتی نداشت که به جز توتال، سایر شرکت های مهم نفتی را به پذیرش ریسک حضور در کشور عزیزمان ایران وادارد. تجربه توتال، البته می توانست هم طیف طرفدار سرمایه گذاری خارجی در توسعه صنعت نفت را در داخل کشور عزیزمان ایران تقویت کند و از فشارهای دلواپسان و جریان های سیاسی-اقتصادی فعال در صنعت نفت که شعارهایی چون «استقلال» و «خودکفایی» می دهند، بکاهد و هم می توانست انگیزه شرکت های غربی محتاط تر جهت حضور در کشور عزیزمان ایران را زیاد کردن دهد.

    توتال امروز رفت و هیچ یک از این دو اتفاق نیفتاد. حال، دوباره نوبت دلواپسان و مخالفان جذب سرمایه خارجی شده است تا میدان را در دست بگیرند و با قیافه ای حق به جانب بگویند: «دل بستن به شرکت های غربی از ابتدا اشتباه بود.»

    اما گزینه بدیل این مدعیان و منتقدان چیست؟ آیا این طیف که در حوزه سیاست خارجی هم با شعار «مقاومت» و «نفی برجام»، عملا مذاکره و تعامل جدی با قدرت های غربی را نفی می کنند و بدون ارایه یک سناریوی واقع بینانه و غیر شعاری شرایطی معلق و بلاتکلیف را بر کشور حاکم کرده اند، در حوزه نفت و گاز و انرژی هم، کاری بیش از این بلد هستند؟

    آیا جز «خودفریبی» و شعار «ما می توانیم» یا فرش قرمز انداختن پیش پای شرکت های چینی بدسابقه، راه دیگری پیشنهاد می کنند؟ آیا جز این است که در شرایط کنونی، چه توسعه میادین، چه زیاد کردن تولید و چه حتی فروش نفت دیر یا سریع تعلیق به محال خواهد شد یا هزینه های فروش و تامین امنیت نفت جهت کشور و نیز شرایط سخت بازگرداندن پول آن، چنان بالا خواهد رفت که عملا چیزی به نام «درآمد نفتی» ته جیب دولت نخواهد ماند؟

    چه کسانی که همچون شجاع الدین بازرگانی و اسدالله قره خانی هنوز ابعاد تحریم را باور نکرده اند و دلخوشانه تا همین هفته گذشته، حتی رفتن توتال از کشور عزیزمان ایران را منکر می شدند و چه کسانی چون احمد توکلی و دلواپسانی که اصل مساله گرفتاری کشور عزیزمان ایران در تحریم را نادیده می گیرند و مدعی می شوند ناتوانی صنعت نفت کشور عزیزمان ایران در این شرایط، ناشی از حضور وزیری چون بیژن زنگنه هست؛ هر دو، کاری جز «خودفریبی» انجام نمی دهند.

    توسعه میادین، زیاد کردن تولید و بازاریابی و فروش نفت (و دیگر محموله های انرژی) نیازمند یک سیاست خارجی باثبات و وجود حداقلی از اعتماد و اطمینان در نزد مشتریان، سرمایه گذاران و صاحبان تکنولوژی هست. نمی توان در شرایطی که کشور به گوشه رینگ رفته، از وزیر نفت (هر کس که می خواهد باشد: بیژن یا رستم!) انتظار داشت همچون قهرمانان اسطوره ای به میدان بیاید و نفت کشور عزیزمان ایران را از شرایط بحران نجات دهد. باز در اینجا، باید انصاف زنگنه را ستود که نه چون رستم قاسمی وعده نفت ۲۰۰ دلاری در شرایط تحریم می دهد و نه همچون معاون خود یا سخنگوی کمیسیون انرژی، رفتن توتال را انکار می کند.

    اما آیا باید نشست و منتظر ماند؟ فعالان صنعت نفت باید بنشینند و فوت تدریجی یک رویا را تماشا کنند؟ نگاه واقع بینانه این است که آینده صنعت نفت کشور عزیزمان ایران تا حد زیادی از دست فعالان این صنعت و وزارتخانه خارج شده است و آینده آن، به تصمیم سطوح عالی نظام وابسته هست. در عین حال، سهم نفت در اقتصاد ملی چنان است که طبعا، سران نظام نمی توانند در قبال افول و سقوط آن لااقتضی و منفعل بمانند.

    اما در حوزه فعالان صنعت نفت، اگر هم قرار باشد کسی در این شرایط کاری کند، قبل از هرچیز باید ابتدا خودفریبی و شعارهای به ظاهر انقلابی را کنار گذاشت و با رویکردی کارشناسی و استفاده از تجربه مدیران نفتی فعال در دوران جنگ و تحریم، در جهت استفاده از معدود ظرفیت های باقیمانده (آن هم به شکلی کوتاه مدت) گام برداشت و در عین حال، مسئولان سیاسی کشور را به اتخاذ تصمیماتی جدی جهت بازگشت ثبات به سیاست خارجی کشور دعوت کرد. دل باختن به توتال و چنگ انداختن به زنگنه، هر دو خطاست. هر چه زودتر، خودفریبی را کنار بگذاریم!»

    گردآوری: گروه خبر سیمرغ
    seemorgh.com/news
    منبع: iranenergy.news

    هر چه زودتر، خودفریبی را کنار بگذاریم!

    واژه های کلیدی: سرمایه گذاری | سرمایه گذار | دوران جنگ | پسابرجام | تحریم ها | سیاسی | خارجی | ایران | انرژی

    اشتراک گذاری مطلب

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • خرید کتاب معدن کار زبان اصلی
  • کتب نظریه شماره زبان اصلی
  • خرید کتاب زبان اصلی اینترنت
  • منابع اورجینال نرم افزار ماکرومدیا
  • کتب خطوط لوله زبان اصلی
  • خرید کتاب زبان اصلی باغبانی
  • منابع اورجینال مقاومت مصالح
  • کتاب های فنی و مهندسی اورجینال
  • خرید کتاب های ادبی از آمازون
  • هاردکپی کتاب های فرزندان
  • تمام حقوق مادی , معنوی , مطالب و طرح قالب برای این سایت محفوظ است - طراحی شده توسط پارس تمز
    ?>