• خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • خانه » آشپزی و تغذیه » آموزش انواع غذاها » اخبار حوادث روز+ ندا شوهرش را با زن دیگری روی تخت دید

    اخبار حوادث روز+ ندا شوهرش را با زن دیگری روی تخت دید

    درخواست طلاق | کیفر خواست | ماجرای قتل | خواستگاری | خانواده | خواستگار | دادگاه | ازدواج | فرزندان | فرزند | زندگی

    اخبار حوادث روز+ ندا شوهرش را با زن دیگری روی تخت دید

    ندا شوهرش را با زن دیگری روی تخت دید + اخبار حوادث روز 

    ندا دختری که شوهر خیانت کارش را در مغازه دیده بودو با یک نگاه عاشق او شده است بود، یک روز هنگام ورود به منزل با صحنه خیانت شوهرش رو به رو شد و سریعا درخواست طلاق کرد. عشق خیابانی ندا آخر خوبی جهت او همراه نداشت و پای او رابه دادگاه خانواده باز کرد.

    ندا ۱۹ ساله در حالیکه تمام بغضش را در گلو می فشرد و مدام با فریاد اشتباه کردم، نادرست کردم و فریب خوردم به گذشته خود افسوس می خورد، راجع به ماجرای زندگی اش به قاضی دادگاه خانواده گفت:

    اخبار حوادث روز+ ندا شوهرش را با زن دیگری روی تخت دید

    پس از گرفتن دیپلم خودم را جهت آزمون سراسری آماده می کردم که روزی هنگام خرید ناگهان نگاهم به صورت جوان فروشنده خیره ماند، احساس کردم مرد آرزوهایم را یافته ام. پرهام جوانی خوش قد و قامت و خوش صورت بود، به بهانه خرید گیتار تزئینی وارد مغازه شدم نمی دانستم نتیجه این نگاه به کجا خواهد انجامید حال خودم را نمی فهمیدم و تنها در رویاهایم خودرا درکنار پرهام احساس می کردم.

    خرید این گیتار سرآغاز دوستی من و پرهام شد به طوریکه رابطه ما حدود ۸ ماه به طول انجامید و من از هر فرصتی جهت دیدن او استفاده می کردم تا اینکه او به خواستگاری ام آمد، ولی پدرم بلافاصله او و خانواده اش را شناخت و به شدت با ازدواج ما مخالفت کرد پدرم پرهام را جوانی بی بند و بار نامید که به خاطر خلاف کاری هایش از شهرستان متواری شده است هست؛ ولی من که عاشق پرهام بودم نمی توانستم این حرف ها را باور کنم.

    درخواست طلاق | کیفر خواست | ماجرای قتل | خواستگاری | خانواده | خواستگار | دادگاه | ازدواج | فرزندان | فرزند | زندگی

    احساس می کردم چون او شاگرد مغازه است و درآمد کمی دارد پدرم با این ازدواج مخالف است بهمین خاطر در برابر خانواده ام ایستادم و انها را وادار کردم تا با این ازدواج موافقت کنند. هنوز چند ماه از ازدواج ما نگذشته بود که همه ی حرف هاي پدرم به واقعیت تبدیل شد او چند بار به من خیانت کرد.

    یکبار که به منزل آمده بودم با لباسهای یک زن روی زمین برخورد کردم و زمانی که وارد اتاق خواب شدم چیزی را دیدم که نباید می دیدم… تحمل بی بند وباری و مشروب خوری پرهام را نداشتم چند بار از منزل با حالت قهر خارج شدم، ولی او که مرا دور می دید منزل ام رابه لانه مجردی تبدیل می کرد.

    به رفیق بازی هایش ادامه می داد بارها اورا با دختران بد حجاب ودر حال کشیدن قلیان در کافه ها دیدم، حالا هم از کرده خودم پشیمانم و می خواهم از او طلاق بگیرم. با بیانات این زن درخواست طلاق از سوی او صادر و جهت شوهر وی فرستاده شد.

    اخبار حوادث روز+ ندا شوهرش را با زن دیگری روی تخت دید


    ماجرای قتل زن جوان متاهل به خاطر رابطه شوم در تهران

    مرد جوان که بعد از دو سال رابطه پنهانی با زن متاهل او را کشته بود، دیروز پای میز محاکمه ایستاد. متهم در جلسه محاکمه منکر قتل زن متاهل شد و ادعا کرد بعد از اطلاع از متاهل بودن زن جوان قصد داشت به این ارتباط آخر دهد که منجر به فوت فرزانه مقتول شد.

    درخواست طلاق | کیفر خواست | ماجرای قتل | خواستگاری | خانواده | خواستگار | دادگاه | ازدواج | فرزندان | فرزند | زندگی

    قتل زن متاهل

    در جلسه پیگیری به این پرونده که دیروز در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان پایتخت کشور عزیزمان ایران به ریاست قاضی توکلی و با حضور یک قاضی مستشار تشکیل شد، ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند. وی گفت: محمد ۴۰ ساله متهم است آخرین روز سال ۹۴ یک زن جوان به نام فرزانه را در کارگاه مبل سازی اش در چهاردانگه پایتخت کشور عزیزمان ایران کشت. اکنون با توجه به مدرک هاي موجود در پرونده برایش درخواست مجازات دارم.

    سپس همسر قربانی که قیم پسر ۱۰ ساله اوست از طرف فرزندش جهت قاتل حکم قصاص خواست. پدر و مادر فرزانه نیز گفتند حاضرند تفاضل دیه را بپردازند تا محمد اعدام شود.

    اخبار حوادث روز+ ندا شوهرش را با زن دیگری روی تخت دید

    وقتی محمد که با قرار وثیقه ۱۰ میلیارد تومانی آزاد است در جایگاه خاص ایستاد گفت : من کارگاه مبل سازی داشتم تا اینکه زن جوانی که از آشنایانمان بود فرزانه را جهت خرید مبل به من معرفی کرد و گفت چون او بیوه هست، در قیمت مبل به او تخفیف بدهم. من هم قبول کردم و چندبار تلفنی راجع به قیمت مبل با فرزانه صحبت کردم. او از شرایط زندگی اش برایم گفت و این ارتباط دو ماه طول کشید.

    وی ادامه داد: من از فرزانه خواستم تا رابطه مان رابا هم نزدیک تر کنیم ولی او قبول نکرد. قیقت زندگی اش را برایم گفت. او گفت شوهر و فرزند دارد ولی با همسرش ارتباط خوبی ندارد. او هر لحظه از بدرفتاری هاي همسرش به من میگفت. من که متوجه شده است بودم او متاهل است رابطه ام رابا او تمام کردم ولی او دست از سرم برنمی داشت و مدام از عدد هاي متفاوت به من زنگ می زد.

    متهم قتل زن متاهل

    این متهم گفت: آخرین بار فرزانه با من تماس گرفت و گفت دایی اش فوت شده است هست. او که بشدت گریه میکرد از من خواست تا اجازه دهم جهت آخرین بار به دیدنم بیاید. فرزانه به کارگاهم آمد و گفت دایی اش را مانند پدرش دوست داشت. هنگامی گفتم دیگر به او علاقه ندارم، خشمگین شد و سرش رابه دیوار کوبید. من هم او را هل دادم و کارگاه را ترک کردم. فکر میکردم فرزانه دقایقی بعد کارگاه را ترک می کند.

    ولی هنگامی به آنجا برگشتم با جنازه او روبرو شدم. من همان موقع به منزل مادرم رفتم و ماجرا رابه برادرم گفتم. برادرم به کارگاه برگشت و جنازه رابا ماشین به بیابان هاي اطراف پایتخت کشور عزیزمان ایران برد. این متهم راجع به رابطه خودش با همسرش نیز به قضات دادگاه گفت: من متاهل هستم و رابطه خوبی با همسرم دارم. ولی فرزانه زن تحصیلکرده و فهیمی بود. حتماً اگر قبل از همسرم با او آشنا شده است بودم با او ازدواج می کردم.

    من قصد کشتن او را نداشتم. من دو سال با فرزانه در ارتباط بودم ودر این مدت ب ه او علاقه مند شده است بودم. ولی او خودش سرش رابه دیوار زد و جان سپرد. در آخر این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.


    ماجرای خیانت یک زن به همسر جوانش در الهیه مشهد

    مرد جوان در حالی که اشک می ریخت ، به کارشناس و مشاور اجتماعی کلانتری الهیه مشهد گفت: همسرم را دوست دارم و همه ی تلاشم را جهت رفاه او بکار گرفته بودم ولی نمی دانم چطور وجیهه اینگونه قدم در بیراهه گذاشته هست. من و همسرم زندگی خوبی داشتیم، روزی که به خواستگاری وجیهه رفتم به او قول دادم تا همه ی نوع امکانات رفاهی را برایش فراهم کنم. بعد از ازدواج به خودم گفتم باید جهت پیشرفت زندگی ام کار و تلاشم را دو برابر کنم.

    بهمین خاطر از صبح سریع تا شب به صورت دو شیفت کار می کردم تا مخارج این زندگی باعشق را تامین کنم. مدتی از ازدواج مان می گذشت و من همان گونه به فکر پول و مادیات بودم تا به اصطلاح، خودم رابه وجیهه ثابت کرده باشم ولی نمی دانستم در ذهن همسرم چه می گذرد و چه انتظاری از من دارد؟ کار زیاد باعث شده است بود که من خسته و بی حوصله شوم و هیچ توجهی به نیازهای عاطفی همسرم نداشته باشم.

    بر اثر غفلت من، این خلأها و کمبودها در زندگی ام تاثیر بدی گذاشت. هر چند وجیهه با پیشنهاد خرید لوازم منزل و لباس از من می خواست که زیاد درکنار او باشم ولی من از فرط خستگی زمانی را جهت تفریح و خرید نمی گذاشتم و تنها با دادن کارت خودپرداز از همسرم می خواستم همراه مادرش به بازار برود.

    ماجرای خیانت یک زن به همسرش

    کم کم متوجه رفتارها و حرکات مشکوک همسرم شدم، او مدام با گوشی تلفن همراهش مشغول بودو با بی اعتنایی به من، در شبکه هاي اجتماعی سیر می کرد. رفتارهای سرد وجیهه باعث ایجاد سوءظن درمن شد . دیگر آرامش نداشتم و از سویی دیوانه وار همسرم را دوست داشتم . تصور اینکه او با کسی ارتباط داشته باشد، روح و روانم رابه هم ریخته بود بهمین خاطر از محل کارم مرخصی گرفتم و با یکی از دوستانم به تعقیب وجیهه پرداختم.

    بعد از گذشت یک هفته از تعقیب همسرم فکر کردم که اشتباه کرده ام و به دوستم گفتم که دیگر با موتورسیکلتش به دنبالم نیاید ولی بازهم جهت آخرینبار با دوستم به تعقیبش رفتم. هر لحظه که او به مکان هاي متروکه اطراف مشهد نزدیک می شد اضطراب و دلشوره عجیبی در دلم به وجود می آمد تا اینکه او برابر ساختمانی ایستاد و به همراه مرد غریبه اي وارد ساختمان شد. دست و پاهایم می لرزید، با نگرانی و دو دلی زنگ آن واحد را زدم که ناگهان با همسرم روبه رو شدم.


    و در اتفاق بعد: ماجرای اغفال دختر جوان با وعده ازدواج در اصفهان

    دختری جوان چندی قبل به پلیس فتای استان اصفهان رفت و علیه خواستگارش شکایت کرد. او گفت: مدتی قبل از طریق خبر رسان تلگرام با پسری به نام بابک آشنا شدم. اوایل حرف هاي خیلی معمولی می زدیم ولی بعد از مدتی او گفت به من علاقه مند شده است هست، من نیز احساسا میکردم بابک را دوست دارم . او گفت قصد دارد با من ازدواج کند و به زودی به خواستگاری ام می آید. از این اتفاق بسیار خوشحال بودم و خیال می کردم درکنار بابک بسیار خوشبخت خواهم شد.

    اغفال دختر جوان

    اغفال دختر جوان با وعده ازدواج به وسیله یک پسر

    دراین مدت چندبار به خواسته او تصویر هایي از خودم برایش فرستادم تا اینکه بعد از مدتی واکنش‌ بابک ناگهان عوض کردن کرد. او دیگر آن آدم سابق نبود هنگامی علت را پرسیدم نیت مهم اش را فاش کرد و گفت باید تصویر هاي بیشتری از خودم بفرستم و جهت اینکه تصویر هاي قبلی را انتشار نکند باید خواسته هایش را انجام بدهم. او از من باج می خواست و خواسته هاي دیگری نیز داشت. این واکنش‌ او من را شوکه کرده بود.

    آبرویم را در خطر می دیدم و نمیدانستم باید چه کار کنم. خودم بی احتیاطی کرده و باعث این اتفاق شده است بودم. در نهایت تصمیم گرفتم به پلیس شکایت کنم و از مأموران کمک بخواهم. مأموران بعد از شنیدن حرف هاي این دختر تحقیقات خودرا شروع کردند و توانستند متهم را دستگیر کنند. او اعتراف کرد این دختر رابا هدف اخاذی فریب داده و وعده ازدواج فقط دروغی جهت اغفال طعمه اش بوده است.

    سرهنگ مرتضوی، مدیر پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات فرماندهی انتظامی استان اصفهان، با بیان اینکه اغفال دختران با وعده ازدواج یکی از عوامل مهم انتشار تصویر هاي شخصی در اینترنت هست، راجع به این پرونده و مواد مشابه گفت:

    با نگاهی به پرونده هاي ارجاعی به پلیس فتا درمی یابیم اینترنت هیچ گاه بستر امن و مناسبی جهت آشنایی و همسرگزینی نیست و این فضا مجازی است و نمیتواند تضمین کننده اطلاعات صحیحی از صورت واقعی افراد باشد.


    ودر خبر بعدی هم: محاکمه همسران جنایتکار به اتهام قتل فجیع ۸ زن گیلانی

    دومین جلسه محاکمه زوج گیلانی به اتهام قتل ۸ زن گیلانی در حالی در دادگاه کیفری یک دادگستری گیلان برگزار شد که متهم ردیف اول فقط قتل سه زن را گردن گرفت. در همین حال همسر وی نیز که به عنوان متهم دوم پرونده در دادگاه حضور داشت مدعی شد فقط در جریان یکی از جنایت ها بوده ولی با ترساندن از سوی همسرش وادار به سکوت شده است است.

    بنا بر این گزارش، اتهامات این مرد ارتکاب ۸ فقره قتل، جنایت بر میت به همراه دزدی طلا و همچنین مثله کردن مقتولان و رها سازی اجساد در رودخانه و کنار بزرگراه هاست. همچنین اتهامات همسر وی نیز همدستی و معاونت دریک فقره قتل، فروش اموال مسروقه، تسهیل در ارتکاب جرم و کمک در خلاصی متهم از طریق مخفی کردن ادله جرم است.در ابتدای جلسه خانواده مقتولان خواستار قصاص نفس، اعدام و اشد مجازات جهت متهم ردیف اول.

    و همچنین جهت متهم ردیف دوم به عنوان هم دست وی و به جرم معاونت در قتل و مورد معامله قرار دادن طلاهای مسروقه خواستار حکم قصاص جهت وی شدند. بنا بر این گزارش، قاضی پرونده بعد از شنیدن شکایت ها خطاب به متهم ردیف اول اظهار داشت: بعد از اقرار به جنایت ها و بازسازی صحنه هاي جرم آیا اتهامات وارده را قبول دارید ؟ چه دفاعی از خود دارید؟

    مرد جنایتکار نخست بعضی اتهامات و بیانات قرائت شده است را رد و ادعا کرد: من فقط ۳ نفر رابه قتل رساندم. متهم ردیف اول در خصوص قصد و نیت ارتکاب این قتل ها نیز بیان داشت: آن گونه نیست که به خاطر چند تکه طلا و محدودیت مالی این قتل ها را مرتکب شده است باشم، نمی خواهم جلوی خانواده ها مطالبی را عنوان کنم ولی در اظهاراتم به قصد مهم ام در خصوص این قتل ها اشاره کرده ام.

    همچنین متهم ردیف اول بیانات همسر خودرا غیرواقعی دانست و اظهار داشت: همسر من اعتیاد دارد و تریاک و دارو هاي دیگر مصرف می کند و نمیتوان به اقرارهای شخصی که در چنین وضعیتی واقع شده است است استناد کرد. متهم ردیف اول تأکید کرد: من فقط همان ۳ مورد قتلی که اشاره کردم را قبول دارم. در ادامه قاضی از همسر متهم خواست از خود دفاع کند.

    وی گفت: من فقط ۲ بار طلا جهت فروش به بازار بردم، دفعه اول همسرم گفت که این طلاها در خودروی او پیدا شده است ولی دفعه دوم با زور و ترساندن وادار به فروش طلاها شدم. متهم ردیف دوم در رابطه با قصد و نیت خود از همدستی با همسرش عنوان کرد: همسرم من رابا ترساندن به قتل پسر ۲۳ ساله ام که از همسر اولم بوده و همچنین قتل دختر ۴ ساله ام که فرزند مشترکمان است وادار به همدستی با خود کرد.

    وی ادامه داد: من سالها پیش تصادف کردم و از ناحیه پا و کمر بشدت مصدوم هستم و داروهای نیرومند مصر ف میکنم، بعضی اوقات نیز جهت اصلاح دردم تریاک میخورم. یک شب بیدار شدم که ناگهان زنی را بی هوش در حمام منزل دیدم. بسیار شوکه شده است بودم و چون اثر داروها نیمه هوشیارم کرده بود، همسرم به من حمله ور شده است و مرا به داخل اتاق انداخت و از وحشت جان خود و فرزندم نتوانستم چیزی بگویم.

    ماجرای قتل ۸ زن گیلانی

    وی در ادامه در پاسخ به دادگاه که او را به مخفی کردن جرم همسر خود و کمک نکردن به فردی نیمه جان در حمام منزل متهم کرده بود، پاسخ داد: صبح روزبعد هیچ اثری ازآن زن در منزل نبود. همچنین همسرم من را ترساندن کرد که نباید چیزی بگویم و چندی بعد در بزرگراه زنجان به طارم نیز به من گفت که این نخستین بارم نبود ه که کسی رابه قتل رسانده ام و مکانی رابه من نشان داد که نخستین مقتول را در آنجا رها ساخته بود.

    حتی من خواستم چند بار فرار کنم که همسرم بازهم مانع شد و من رابه زور و ترساندن جان فرزندانم نگه داشت. در حالی که وکیل این زن در دفاع از او قصد داشت او را بی گناه نشان دهد ولی دادگاه در پاسخ به این دفاعیات با قرائت قسمتی از کیفر خواست که بیانات افراد نجات یافته از دام این زوج بود تأکید کرد : متهم ردیف دوم با ایجاد رابطه و جلب اعتماد بعضی مقتولان، مقدمات قتل و دزدی را جهت همسر خود فراهم می کرده و این مصداق اتهامات وارده به ایشان است.

    در ادامه دادگاه با اعتراض و حمله ور شدن خانواده چند نفر از مقتولان از حالت عادی خارج شد که با دخالت مأموران اوضاع آرام شد. متهم ردیف اول نیز در ادامه گفت: من نمی دانم این افراد خانواده چه کسانی هستند و قتل آنها کار من نبوده و به زور گردن من انداخته اند. در انتها قاضی پرونده، با شنیدن دفاعیات وکلا و متهمان، یک هفته اعلام تنفس داد و ادامه جلسه پیگیری به این پرونده رابه تاریخ پنجشنبه هفتم تیرماه موکول کرد.


    و در آخر هم: الیاس دختر ۱۳ ساله را در ماشین لوکس خود حامله کرد

    مردی ۳۹ ساله بعلت باردار کردن دختر ۱۳ ساله اي در اتومبیل جلوی چشمان دختر ۴ ساله اش، در کشور آمریکا دستگیر شد. الیاس ماگانا در اعترافات خود گفته بود که علت این کارش وسوسه شدن لحظه اي بوده و علت منطقی جهت اینکار ش نداشته است.

    طی تحقیقات پلیس مشخص شده است که الیاس بعد از مصرف کوکائین اقدام به این جنایت کرده و تا مدت ها قبول نمی کرد که فرزند مال او هست. دختر جوان که نامش بدلیل قانونی نامشخص است ادعا کرده که الیاس تا مدت ها قبول نمیکرد که فرزند مال او است و می گفت تو با شخص دیگری هم جز من بودی و فرزند مال شخص دیگری هست. زمانی که مامور پلیس از دختر پرسید که کجا با الیاس آشنا شدي؟

    او پاسخ داد که در پشت چراغ قرمز کنار خیابان ایستاده بودم تا بتوانم عبور کنم که الیاس با ماشینی مدل بالا به همراه دخترش کنار من آمد و خیلی محترمانه در خواست کرد که سوار ماشین بشوم، من که خیلی کنجکاو شده

    بودم درخواستش را قبول کردم و سوار ماشین شدم. بعد از مسافتی الیاس پیشنهاد رابطه را داد و گفت همه ی جوره مرا تامین می کند . وی در ادامه گفت که الیاس جلو چشمان دخترش در اتومبیل به من تعرض کرد و مرا وادار به دیدن فیلمهای ناجور گوشی اش کرد.

    وی در ادامه افزود: زمانی که باردار شدم الیاس فرزند را قبول نمی کرد و من وادار شدم با شکمی بزرگ و به سختی در به در دنبال آدرسی از او باشم. پزشکان گفته بودند بعلت سن کم و نابالغ بودنم احتمال سقط جنین یا فوت خودم وجوددارد، بهمین علت تلاش کردم عنوان رابه الیاس ثابت کنم تا فرزندم بی خانمان نباشد، ولی این مرد شیطان صفت حرف هایم را باور نمی کرد.

    به من تهمت می زد بهمین خاطر وادار شدم بدلیل واکنش‌ هایش عنوان رابا پلیس در بین بگذارم. مامور پلیس بعد از ثبت بیانات اقدام به دستگیری الیاس کرد. او ابتدا مخالف این قضیه بودو معتقد بود که برایش پاپوش درست کردند و یا تهمت زدند ولی با اثبات دکتری قضیه، او وادار به اعتراف شد.

    واژه های کلیدی: درخواست طلاق | کیفر خواست | ماجرای قتل | خواستگاری | خانواده | خواستگار | دادگاه | ازدواج | فرزندان | فرزند | زندگی

    اشتراک گذاری مطلب

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • خرید کتاب مکانیک سیالات زبان اصلی
  • خرید کتاب زبان اصلی ریاضیات کاربردی
  • دانلود فایل های زبان اصلی الکترونیک
  • هاردکپی کتاب های زیست شناسی
  • دانلود فایل های زبان اصلی علوم فضایی
  • خرید کتاب زبان اصلی قانون
  • خرید کتاب زبان اصلی جراحی
  • خرید کتاب زبان اصلی فرانسه
  • کتب حیوان خانگی زبان اصلی
  • دانلود فایل های زبان اصلی مترولوژی
  • تمام حقوق مادی , معنوی , مطالب و طرح قالب برای این سایت محفوظ است - طراحی شده توسط پارس تمز
    ?>