• خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • خانه » دنیای مد » دکوراسیون » خبرهای داغ و حوادث روز+ شهناز را کشتم چون با مردان غریبه رابطه داشت

    خبرهای داغ و حوادث روز+ شهناز را کشتم چون با مردان غریبه رابطه داشت

    اعترافات قاتل | میل به رابطه | پلیس پایتخت | میانسال | میانسالی | اعترافات | دادگاه | خیابان | تحقیقات | گلوله | جنایت

    خبرهای داغ و حوادث روز+ شهناز را کشتم چون با مردان غریبه رابطه داشت

    شهناز را کشتم چون با مردان غریبه رابطه داشت

    در اتفاق اي در استان البرز، پسر جوانی دوست مادرش رابه نحوه وحشتناکی به قتل رسانده و سپس جهت تبرئه خودش رابه دیوانگی زده بود، امروز این پسر جوان در دادگاه گفت که دیوانه نیستم و نقش بازی می کردم!

     رسیدگی به این پرونده از آبان سال ۱۳۹۰ هم وقت با کشف پيکر زن میانسالی به نام شهناز در آپارتمانش شروع شد. خیلی سریع تیم خاص اي از کارآگاهان جنایی به دستور بازپرس کشیک قتل در محل جنایت حضور یافتند.

    خبرهای داغ و حوادث روز+ شهناز را کشتم چون با مردان غریبه رابطه داشت

    در نخستین تحقیقات کارآگاهان دریافتند که شب گذشته پسر دوست شهناز به نام فرهاد ۲۷ساله در منزل او بوده هست. در گام بعدی به دنبال تحقیقات می دانی فرهاد به عنوان نخستین مظنون این پرونده تحت بازجویی قرار گرفت.

    متهم به قتل دوست مادر

    اعترافات قاتل | میل به رابطه | پلیس پایتخت | میانسال | میانسالی | اعترافات | دادگاه | خیابان | تحقیقات | گلوله | جنایت

    اعترافات قاتل در دادگاه

    وی بلافاصله اتهام قتل را پذیرفت ولی این درشرایطی بود که او خودش رابه دیوانگی زده بود تا ثابت کند در وقت وقوع قتل سلامت روانی نداشته هست. ولی دیروز این متهم از زندان جهت محاکمه به شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز به ریاست قاضی هدایت رنحبر وقاضی یزدانپور انتقال یافت. بعد از قرائت کیفرخواست به وسیله قاضی دهقانی نماینده دادستان، اولیای دم«فرزندان مقتول»درجایگاه ایستادند وخواستار قصاص متهم شدند.

    سپس متهم جوان پای میز محاکمه ایستاد اینبار او راجع به علت وقوع جرمش به قضات گفت: من دیوانه نیستم وتا کنون نقش بازی میکردم…. وی ادامه داد: من این زن را کشتم چون روابط زیادی با مردان غریبه داشت.

    خبرهای داغ و حوادث روز+ شهناز را کشتم چون با مردان غریبه رابطه داشت

    من از هنگامی کودک بودم با خاله شهناز که دوست صمیمی مادرم بود رفت وآمد داشتیم ولی هنگامی متوجه واکنش‌ نامناسبش شدم او را کشتم. این عنوان باعث شده است بود که من تصویر بدی از زنان در ذهنم باقی بماند ونسبت به همه ی زنان مظنون شده است بودم…

    تا این که ساعت دوازده شب هجدهم آبان بطرف منزل شهناز حرکت کردم زنگ منزل اش را زدم و گفتم کارت عروسی ام را آوردم او در راباز کرد ومن داخل شدم بعد از چند دقیقه او رفت و من هم منتظر ماندم تا بخوابد ولی بعد او را کشتم و متواری شدم من اندازه سرسوزن پشیمان نیستم او مستحق فوت بود. بعد از آخر بیانات متهم قضات جهت صدور حکم وارد شور شدند.

    اعترافات قاتل | میل به رابطه | پلیس پایتخت | میانسال | میانسالی | اعترافات | دادگاه | خیابان | تحقیقات | گلوله | جنایت


    ودر اتفاق بعد اعترافات تکان دهنده عامل قتل عام خانوادگی در خیابان دماوند

    پسر جوان که عامل قتل عام خانوادگی در خیابان دماوند زمانی که بر سر مصرف مواد مخدر با پدرش درگیر شد، اسلحه به دست گرفت ودر اقدامی خوفناک پدر و مادرش رابه گلوله بست. او حتی به برادرش هم رحم نکرد و هنگامی با او مواجه شد ، شلیک کرد. عامل این جنایت خوفناک برادرش را مجروح کرد و درحالی که تلاش داشت با سناریوی ساختگی، ا ین قتل عام رابه گردن سه مرد نقابدار بیندازد، در نهایت به قتل خانواده اش اعتراف کرد.

    خبرهای داغ و حوادث روز+ شهناز را کشتم چون با مردان غریبه رابطه داشت

    قتل عام خانوادگی در خیابان دماوند

    ساعت ١۵:٠٠ روز سی ام خردادماه امسال بود که جنایتی در خیابان دماوند به کلانتری ١٢٨ پایتخت کشور عزیزمان ایران ن و اعلام شد. با حضور ماموران در محل اتفاق مشخص شد که یک همسران ۴٨ و ۵۶ساله در طبقه سوم یک ساختمان مسکونی با اصابت گلوله به ناحیه سر به قتل رسیده اند. فرزندان مقتولان به نام هاي علیرضا ٣٢ساله و غلامرضا ٢٩ساله، بیانات متفاوتی را راجع به قتل پدر و مادرشان مطرح کردند.

    علیرضا راجع به قتل عام خانوادگی در خیابان دماوند ادعا کرد: «سه نفر با صورت هاي پوشیده وارد منزل شدند و به سمت پدر و مادرم شلیک کردند. آن ها مرا هم وادار کردند که برادرم رابه قتل برسانم. اسلحه اي به من دادند و زمانی که برادر کوچکترم وارد منزل شد، مرا وادار به شلیک به سمت او کردند. گلوله به دست برادرم اصابت کرد، ولی او توانست خودش رابه طبقه سوم برساند ودرِ منزل را از داخل قفل کند.

    غلامرضا، ولی بیانات دیگری را مطرح کرد. او که از ناحیه دست مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود به کارآگاهان گفت: «زمانی که وارد منزل شدم، برادرم علیرضا را داخل پارکینگ منزل دیدم که درحال بستن در منزل بود. با توجه به اختلافی که با او از مدت ها پیش دارم، بدون توجه به وی قصد ورود به منزل را داشتم که ناگهان در راه پله صدای شلیک گلوله آمد و همان لحظه متوجه شدم که از ناحیه دست مورد اصابت گلوله قرار گرفته ام.

    از وحشت جان خود به سرعت به طبقه سوم رفتم ودر را از داخل قفل کردم. آن جا بود که با مشاهده اجساد پدر و مادرم متوجه شدم که هر دوی آن ها به قتل رسیده اند. من نه کسی را دیدم و نه صدایی غیر از صدای برادرم شنیدم.

    قتل عام خانوادگی در خیابان دماوند تهران

    با توجه به شواهد به دست آمده، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی خاطرجمعی پیدا کردند که حضور سه مرد نقاب پوش و ارتکاب جنایت به وسیله آن ها واقعیت ندارد و جراحات موجود روی دستان علیرضا نیز بنا بر نظریه دکتری قانونی ناشی از سلاح سرد مشابه چاقو یا قمه نیست، بنابر این بار دیگر تحقیقات پلیسی از فرزندان مقتولان در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت.

    سرانجام ساعت ١٧:٠٠ روز پنجشنبه ۳۱خرداد ماه، علیرضا به قتل پدر و مادرش و همچنین تلاش جهت قتل برادرش اعتراف کرد. این درحالی است که در تحقیقات انجام شده است از متهم مهم پرونده راجع به انگیزه وی از تهیه و نگه داری اسلحه کمری غیر مجاز مشخص شد که متهم پرونده در زمینه وصول چک هاي بلامحل از صاحبان آن ها فعالیت غیر قانونی داشته و از اسلحه کمری غیر مجاز خود جهت ترساندن افراد استفاده می کرده که دراین باره نیز پرونده اي جداگانه تشکیل شده است است.

    متهم که حالا جهت انجام جلسه بازپرسی به شعبه دوم دادسرای جنایی پایتخت کشور عزیزمان ایران انتقال شده، در گفت و گو با خبرنگار «شهروند» ماجرای این جنایت خانوادگی را روایت میکند:

    چه شد که دست به این جنایت زدی؟

    با پدرم درگیر شدم. او مرا خشمگین کرد و من هم دریک لحظه دست به این قتل ها زدم.

    چرا با پدرت درگیر شدي؟

    روز اتفاق در پارکینگ مشغول مصرف مواد مخدر بودم که ناگهان پدرم متوجه شد. او با ضربه پا وسایل استعمال مواد مخدر مرا به هم ریخت. سر همین عنوان با هم درگیر شدیم و پدرم مرا کتک زد. بعد ازآن به سمت طبقه سوم رفت. من پشت سر پدرم وارد منزل شدم و آن جا دوباره با هم درگیر شدیم. در همان وقت دست به قتل زدم.

    فقط بدلیل همین مسأله پدر و مادرت را کشتی؟

    من در پارکینگ منزل مان یک پاتوق جهت خودم درست کرده بودم ودر آن جا مواد می کشیدم. آن روز هم شیره کشیدم. یکی از دوستانم قرص قرمزرنگی به من داده بود. پیش از کشیدن تریاک آن قرص را خورده بودم. دوستم گفته بود میتوانم با این قرص مصرف شیره را کم کنم، ولی بعد از خوردن قرص حالم بد شد که همان وقت پدرم از راه رسید.

    چطور آن ها رابه قتل رساندی؟

    پدرم با دیدن من شروع به سروصدا کرد و وسایلم را بیرون از منزل ریخت. صبح همان روز هم در اینستاگرام به من پیغام داده و گفته بود باید منزل را ترک کنم. همان لحظه هم بعد از درگیری با من، خواست باطری اتومبیل مزدایش را باز کنم و گفت: می خواهد باطری را تعویض کند که من اینکار را انجام دادم، ولی بازهم حالم بد شد. جهت عوض کردن لباس به منزل رفتم،

    داخل منزل جهت تعویض لباس به اتاق رفتم که پدرم بازهم به من فحاشی و توهین کرد. من هم اسلحه را برداشتم، روی سرم گذاشتم. ترساندن کردم خودم را می کشم که پدرم گفت: جرأت نداری. همان وقت پدرم مشتی به صورتم زد و از بینی ام خون آمد. من هم با اسلحه به سمتش تیراندازی کردم، البته نمیدانستم داخل اسلحه گلوله قرار دارد. همان وقت مادرم ماجرا را فهمید و داد و بیداد کرد که به سمت او هم تیراندازی کردم.

    از پله ها پایین آمدم تا از منزل خارج شوم که در همان وقت برادرم با ماشین وارد پارکینگ شد. او داشت از پله ها بالا می آمد که به سمت وی نیز یک تیر هوایی زدم. برادرم داد و بیداد کرد و به داخل منزل رفت ودر را قفل کرد. او با دیدن پيکر پدر و مادرم شوکه شد و فریاد زد که من هم از پنجره بالای در وارد منزل شدم. برادرم آن لحظه چاقو را برداشت و من با وی گلاویز شدم تا اینکه به خودم آمدم.

    اسلحه را از کجا آوردی؟

    دو ماه قبل از اتفاق جهت یکی از دوستانم معامله شیره تریاک انجام داده بودم که دوستم به من یک کلت کمری هدیه داد. من هم اسلحه رابه پدرم دادم و گفتم ازآن نگه داری کند. تا اینکه در وقت اتفاق و درگیری با پدرم اسلحه را از لای پتو خارج کردم. نمی دانستم گلوله دارد، آن لحظه حالم اصلا خوب نبود و متوجه رفتارم نبودم. اگر پدرم آن قدر با من درگیر نمی شد دست به این جنایت نمی زدم.


    و همچنین نجات قاتل ۲۶ ساله دختر جوان مخترع از پای چوبه دار

    عصر چهارم اردیبهشت سال ۹۱ پلیس پایتخت در جریان دزدی مرگباری در خیابان ولیعصر، کوچه هشتم گاندی پایتخت کشور عزیزمان ایران قرار گرفت. قاتل دختر مخترع بعد از شش سال بخشیده شد که در ادامه می توانید شرح حال ان را بخوانید.

    قاتل دختر مخترع

    تحقیقات نشان می داد که پسر ۲۰ ساله زمانی که می خواست دریک کوچه باریک خودروی پژو ۲۰۶ دخترجوانی را پارک کند، با دزدی اتومبیل، دختر جوان را زیر گرفته و متواری شده است هست. اینکار او، فوت دختر جوان را رقم زده بود.

    در جریان تحقیقات معلوم شد که متهم به قتل بعد از تصادف با چند اتومبیل، از مسیر خط خاص اتوبوس فرار کرده هست. با شناسایی خانواده مقتول انها از متهم فراری شکایت کردند.در جریان تحقیقات معلوم شد دزد جنایتکار کسی نیست جز پسر جوانی به نام دارا که سابقه کیفری در زمینه دزدی ماشین و لوازم داخل آن دارد.

    ماموران منزل قاتل را حوالی خیابان گاندی یافتند و جهت دستگیری اش اعزام شدند که مشخص شد در ترک اعتیاد به باغی در غرب پایتخت کشور عزیزمان ایران رفته که در آنجا دستگیر شد. متهم در بازجویی پلیسی به قتل دختر جوان اعتراف کرد. متهم بعداز بازسازی صحنه قتل روانه زندان شد و او در آنجا محاکمه شد.

    قاتل دختر مخترع

    بخشش قاتل دختر مخترع

    ابتدا پدر مقتول جهت متهم قصاص خواست و گفت: دخترم چند اختراع در کشور عزیزمان ایران و بيرون از کشور داشت. او به نفع جامعه زندگی میکرد. تمام زندگی اش در تحقیق و علم و کمک به جامعه خلاصه میشد. دخترم حتی در مسابقه های اتومبیلرانی نیز شرکت می کرد. سپس عامل جنایت در دفاع از خود گفت: به خاطر هیجان مرتکب دزدی شدم. لحظه فرار از صحنه جرم را دوست داشتم و احساس می کردم دراین لحظه قدرت بیشتری پیدا می کنم.

    البته ماجرای دزدی ۲۰۶ و قتل دختر جوان اتفاقی رخ داد. آن روز به یک کافی شاپ مخروبه حوالی محل اتفاق رفته و شیشه مصرف کردم. چهار شب بود که نخوابیده بودم. در کوچه محل اتفاق دخترجوانی جهت پارک اتومبیل از من کمک خواست. پشت فرمان نشستم متوجه شدم او از من فاصله دارد ماشین را دزدیدم. نیم متری که عقب آمدم از سمت چپ با مقتول تصادف کردم ودیگر هم او را ندیدم.

    بخشش پای چوبه دار

    متهم به زندان بازگشت و قضات دادگاه حکم به قصاص او دادند. رای که در دیوان عالی کشور تائید و جهت اجرا به واحد اجرای احکام دادسرای جنایی پایتخت کشور عزیزمان ایران ارسال شد. محمد شهریاری، سرپرست دادسرای جنایی پایتخت کشور عزیزمان ایران دراین باره گفت: با توجه به گذشت شش سال از این جنایت ودر حالیکه پسر ۲۶ ساله در آستانه مجازات قصاص قرار داشت، واحد صلح و سازش دادسرا جهت جلب رضایت خانواده مقتول وارد عمل شدند.

    توانستند رضایت انها رابه شرط دریافت دیه جلب کنند. بنابر این جوان اعدامی در حالی که قرار بود دیروز در زندان رجایی شهر پای چوبه دار برود، توانست با جلب رضایت اولیای دم از مجازات قصاص نجات یابد و به سلولش بازگردد. قرار است اعدامی نجات یافته به زودی از جنبه عمومی جرم در دادگاه کیفری استان پایتخت کشور عزیزمان ایران محاکمه شود.


    و در اتفاق بعد اذیت و آزار گروهی به زن جوان در بیابان های جنوب تهران

    ۲ سال پیش زن جوانی با حالتی پریشان خودش رابه کلانتری اي در جنوب پایتخت کشور عزیزمان ایران رساند و به مأموران اعلام کرد که به وسیله چند جوان مورد ترساندن و اذيت و اذیت قرار گرفته است. این زن به پلیس گفت هفته گذشته جهت تهیه مقداری سنگ شنی که در زمینه تهیه وسایل تزئینی مورد استفاده قرار میگیرد به زمین هاي کشاورزی اطراف اتوبان پایتخت کشور عزیزمان ایران – قم رفته بودم.

    در آنجا چند جوان رهگذر و موتور سوار با مشاهده من داخل زمین هاي زراعی قصد ایجاد مزاحمت داشتند که با آن ها درگیر شدم.در وقت درگیری با این افراد ناگهان سرنشیان دو دستگاه اتومبیل نیسان با سه سرنشین با مشاهده صحنه درگیری، به حمایت من آمدند و با استفاده از چاقو انها را فراری دادند.

    پس از فراری شدن افراد مزاحم، راننده یکی از نیسان ها به بهانه رساندن من به داخل شهر پیشنهاد داد تا سوار ماشین شوم. من نیز با مشاهده حمایتشان از من در برابر آن چند مزاحم، به انها اعتماد کردم و سوار یکی از ماشین هاي نیسان شدم.

    اما در میانه راه ناگهان عوض کردن مسیر داده و به داخل بیابان هاي اطراف حسن آباد رفتند. در آن وقت بود که متوجه نیت واقعی آن ها شده است بودم ولی دیگر هیچ کاری از دستم بر نمی آمد. در بیابان، فرد چهارمی نیز به این سه نفر اضافه شد و …. در تاریکی شب آن ها مرا در بیابان رها کردند و از محل دور شدند. هوا کاملا تاریک شده است بودو من نیز هیچ شناختی نسبت به آنجا نداشتم.

    با توجه به حساسیت پرونده، تیم خاص اي از کارآگاهان مسئول پیگیری به پرونده شد. با توجه به اطلاعات به دست آمده در خصوص مشخصات یکی از ماشین های نیسان کارآگاهان موفق به شناسایی و دستگیری یکی از متهمان پرونده به نام فرهاد شدند.

    این مرد به ناچار لب به اعتراف گشود و ضمن اعتراف صریح به اذيت و اذیت شاکی، سه نفر از بستگان خود به نام هاي محمد، میلاد و فرامرز را بعنوان سه هم دست خود معرفی کرد.فرهاد با تأیید بیانات شاکی در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: “راننده اتومبیل نیسان در اتوبان پایتخت کشور عزیزمان ایران – قم هستم. در کیلومتر ۶۵ اتوبان پایتخت کشور عزیزمان ایران – قم متوجه شدم که چند نفر جوان با یک زن جوان درگیر شدند.

    وقتی این زن مرا دید از من تقاضای کمک کرد و من نیز با آن جوان ها درگیر شدم. در حین درگیری، میلاد و محمد نیز با مشاهده صحنه درگیری به کمک من آمدند و نهایتا آن ها را فراری دادیم ولی در ادامه تصمیم گرفتیم تا خودمان نقشه شوم را اجرا کنیم.

    فرهاد در خصوص محمد در محل جنایت نیز به کارآگاهان گفت: طی تماس تلفنی با محمد عنوان و آدرس رابه محمد دادیم و او نیز خود رابه محل رساند. با شناسایی محل اقامت میلاد و محمد در منطقه باقرآباد، ابتدا انها در محل سکونتشان دستگیر ودر ادامه فرامرز نیز در شورآباد دستگیر شدند. این سه متهم نیز بعد از مواجه حضوری با شاکی پرونده و اطلاع از اعتراف صریح فرهاد، صراحتا به اذيت و اذیت شاکی پرونده اعتراف کردند.


    خبر بعد – ملیکا دوستم مرا به منزل کیوان در جنوب پایتخت کشور عزیزمان ایران برد – او قمه به دست دختر ۱۷ ساله تجاوز کرد

    قضات دادگاه کیفری حکم بازداشت پسر جوان راکه متهم است دختر تنها رابا ترفندی خاص به منزل اش کشانده و او را مورد اذيت قرار داده هست، صادر کردند. پیگیری به این پرونده با شکایت دختر ۱۷ ساله اي به نام فرزانه در دستور کار پلیس قرار گرفت. وی به ماموران گفت: پدر به خاطر اعتیادش چند سالی است در زندان است .مادرم هم صلاحیت اخلاقی ندارد.

    بهمین خاطر دادگاه سرپرستی مرا به یک موسسه خیریه در مرکز شهر پایتخت کشور عزیزمان ایران سپرد هست. من در آنجا زندگی می کنم ودر دبیرستان درس میخوانم. وی ادامه داد: مدتی پیش یکی از دوستانم به نام ملیکا با یک پسر جوان به نام کیوان آشنا شد.

    دوستم هر لحظه از پسر مورد علاقه اش تعریف می کرد بهمین خاطر من چند بار همراه آن ها جهت تفریح بیرون رفتم. ولی بعد از مدتی پسر جوان به من ابراز علاقه کرد و خواستار رابطه دوستانه با من شد.

    فرزانه گفت: ولی من به کیوان جواب رد دادم و او همدیگر هیچگاه دیگر با من تماس نگرفت تا این که چند روز پیش ملیکا دنبالم آمد و از من خواست تا با هم به منزل دوستش برویم. من همراه ملیکا به منزل اي در جنوب پایتخت کشور عزیزمان ایران رفتم ولی آنجا با کیوان روبه رو شدم. همان موقع ملیکا منزل را ترک کرد و مرا با کیوان تنها گذاشت. پسرجوان با ترساندن قمه مرا اذيت داد و تهدیدم کرد دراین باره نباید به کسی حرفی بزنم.

    به دنبال شکایت دختر جوان وی به دکتری قانونی معرفی شد ودر ادامه بررسی ها وی نتوانست آدرسی از محلی که در آن مورد اذيت قرار گرفته بود به پلیس ارائه دهد. فرزانه گفت: من و ملیکا از راه پیچ در پیچ به منزل کیوان رفتیم و من آدرس آنجا را ندارم. حالا فقط یک عدد تلفن از کیوان دارم که می توانم ارائه دهم. این دختر همراه مددکار موسسه خیریه در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان پایتخت کشور عزیزمان ایران حاضر شد و به تشریح شکایتش پرداخت.

    وی از قضات دادگاه خواست تا به خاطر شرایطی که دارد به او کمک کنند. قضات دادگاه بعد از شنیدن بیانات دختر نوجوان از شرکت مخابرات درخواست کردند تا با بررسی عدد تلفن ارائه شده است از سوی فرزانه صاحب آنرا شناسایی کند. قضات همچنین حکم جلب پسرجوان را صادر کردند تا بعد از بازداشت از وی تحقیق شود.


    در گزارش بعد یک نیمه مرد نیمه زن از دو پسر مسافر درخواست بی شرمانه ای کرد

    مرد ۲جنسه میل به رابطه با جوان را داشت ولی ۲ جوان مسافر هنگامی در برابر پیشنهاد شوم قرار گرفتند پا به فرار گذاشتند ولی این مرد جهت انتقام گیری با انها درگیر شده است و ادعا کرد که ۲ پسر جوان قصد زورگیری از او را داشته اند. چندی پیش رهگذران با فریادهای کمک کمک مردی روبه رو شدند که با پسر جوانی گلاویز شده است بود.

    خیلی سریع چند مرد به کمک مرد میانسال رفته و مشخص شد که پسر جوان قصد زورگیری از این مرد را داشته و همین کافی بود تا با زمینگیر کردن پسر جوان تیمی ازماموران پلیس به محل اتفاق در میدان آزادی حاضر شوند. ماموران در تحقیق از مرد میانسال پی بردند که پسر جوان، هم دست دیگری هم داشته و این در حالی بود که جوان زورگیر اصرار داشت که طعمه اش دورغ پردازی می کند.

    دراین مرحله ماموران خیلی سریع با راهنمایی مرد میانسال هم دست این جوان زورگیر را دستگیر کردند. ۲ پسر جوان که اصرار بر بیگناهی داشتند ادعا کردند جهت پیدا کردن کار از شهرشان به پایتخت کشور عزیزمان ایران آمده اند و روز اتفاق قصد داشتند جهت گچ کاری به ساختمان نیمه کاره اي بروند که در میدان آزادی گمشده اند.

    چون پایتخت کشور عزیزمان ایران را بلد نبودند به سراغ مرد میانسال رفته واز او خواسته اند تا راهنمایی ارزش کند که با پیشنهاد شرم آوری روبه رو شده است اند.یکی از پسران گفت: مرد میانسال هنگامی دید ما مسافر هستیم ادعا کرد که به تنهایی زندگی می کند و از ما خواست تا جهت یک رابطه شوم به منزل اش برویم.

    وی افزود تا به حال با این صحنه روبه رو نشده بودم و هنگامی با پیشنهاد این مرد روبه رو شدیم شوکه شدم و از خجالت عرق شرم روی پیشانی ام جمع شد خواستم سریعتر از محل دور شویم ولی مردمیانسال دست دوستم را گرفت و اصرار داشت که همراهش به منزل اش برویم.

    این جوان مسافر گفت ترسیده بودم و پا به فرار گذاشتم ولی دوستم در چنگال مرد میانسال گرفتار شده است بود که با هم درگیر شدند ودر این لحظه مرد میانسال شروع به داد و فریاد کرد و مردم دوستم را بعنوان زورگیر دستگیر کردند.

    بدین ترتیب با ادعای ۲ جوان کارگر تحقیقات جهت صحت حرفهای آن ها شروع شد و ماموران پی بردند که مرد میانسال اختلال جنسی دارد و تلاش داشته ۲ پسر رابه منزل اش بکشاند تا با انها رابطه شومی رابه اجرا برساند.


    و دوباره مردی به خاطر ازدواج مجدد زن جوانش را وحشیانه کشت

    به گزارش پارس ناز این مرد مدعی شد که یک روز به اشتباه عدد اي را گرفته و با زنی که پشت خط تلفن بود آشنا شده است است ولی همین اشتباه به عشقی پرشور تبدیل و باعث شده است که او تصمیم بگیرد همسر اولش را بکشد تا بتواند با این زن ازدواج کند. گزارش هاي پلیس دهلی نو نشان می دهد که این مرد جنایتکار با همدستی برادرش همسر خودرا کشته و بعد از تکه کردن پيکر او را درون جعبه مقوایی گذاشته تا مخفی بماند.

    اما مأموران و کارآگاهان هندی با استفاده از شواهد موفق شدند تا رد قاتلان را گرفته و انها را دستگیر کنند. شوهر قاتل و خیانتکار بعد از دستگیری به صراحت اعتراف کرده است که جهت رسیدن به زن مورد علاقه اش دست به این جنایت زده و مادر دو فرزندش را کشته است.

    شهناز را کشتم چون با مردان غریبه رابطه داشت +خبر های داغ و حوادث روز

    واژه های کلیدی: اعترافات قاتل | میل به رابطه | پلیس پایتخت | میانسال | میانسالی | اعترافات | دادگاه | خیابان | تحقیقات | گلوله | جنایت

    اشتراک گذاری مطلب

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • کتاب های زبان روسی اورجینال
  • دانلود منابع مرجع انگلیسی
  • دانلود فایل های زبان اصلی درمان
  • هاردکپی کتاب های هندسه و توپولوژی
  • خرید کتاب های زبان اصلی ارتباط از راه دور
  • خرید کتاب زبان اصلی قانون
  • دانلود فایل های زبان اصلی روابط بین الملل
  • خرید کتاب های انسان شناسی از آمازون
  • دانلود منابع مرجع تقارن و گروه
  • دانلود منابع مرجع آزمون های استرالیا
  • تمام حقوق مادی , معنوی , مطالب و طرح قالب برای این سایت محفوظ است - طراحی شده توسط پارس تمز
    ?>