اطلاعیه سایت
گفتگو با محسن صادقی اصفهانی، کارگردان کمدی «شب دوازدهم» ویلیام شکسپیر را در اینجا بخوانید.
به گزارش خبرنگار حوزه تئاتر گروه فرهنگی گروه تحریریه سایت جوان؛آثار ویلیام شکسپیر در کشور عزیزمان ایران نیز چون سایر نقاط جهان، تماشاگران را به خود جذب میکند بهنحوی که همواره شاهد اجراهای متعدد و با نگاههای گوناگون از آثار شکسپیر بهویژه تراژدیهای او هستیم. در این میان، کمدیها کمتر مورد توجه صورت های معروف قرار میگیرند. ولی در مرکز تئاتر مولوی، کارگردانی از قشر تئاتر دانشگاهی، به سراغ یکی از کمدیهای کمتر اجرا شدۀ شکسپیر رفته است.
محسن صادقی اصفهانی، کارشناس ارشد کارگردانی تئاتر از دانشگاه پایتخت کشور عزیزمان ایران هست. او در فروردین و اردیبهشت ماه امسال، در سالن مهم مرکز تئاتر مولوی کمدی شب دوازدهم ویلیام شکسپیر را به همراه گروهی جوان و پرانرژی به صحنه برد.
با او به گفتگویی نشستیم، تا راجع به روند شکلگیری این اثر نظراتش را بشنویم:
ایده این کار از کجا شکل گرفت و چه دغدغهای باعث شد این کار رو شروع کنید؟
صادقی: آشنایی دقیقتر با آثار شکسپیر در دوران دانشجویی از یک سو و علاقۀ شخصی من به کمدی، میل من به اجرای یکی از کمدیهای شکسپیر را برانگیخت؛ ولی ایده اجرای کار به شکل موزیکال در جریان تحلیل متن، شکل گرفت.
این گزینش دو علت داشت؛ اول اینکه کلام شعر گونۀ متن انگلیسی آثار شکسپیر، آواز خواندن شخصیت فسته در جاهایی از نمایش که متاسفانه در ترجمه به فارسی این ترانهها از دست رفته بود و دوم دیالوگ آغازین متن مهم که میگوید: «اگر موسیقی غذای روح عشاق هست، بعد بنوازید.»
چه مناسبتی بین نمایش شما و جامعه وجود داره؟
به طور کلی این عنوان که با کمدی بخشی از خستگیها و فشارهای زندگی مخاطبان را کم کنم، برایم با اهمیت هست؛ یعنی خنداندن مخاطب را یک هنر و کاری مهم میدانم.
اما راجع به ارتباط مضمونی اثر با جامعه، مواردی در متن وجود دارد که دغدغههای جامعه امروز ماست. نخست مسئله علاقه به عنوان یک عنوان انکارناپذیر جهت هر انسان و در هر وقت و مکان.
چه رویکردی جهت خلق اثر در مرحله اجرا داشتید و از چه سبک یا شیوهای پیروی میکنید؟
از آنجایی که تئاتر شکسپیر وامدار تئاتر روم باستان، کمدیهای رومی و کمدیادلارته هست، زیاد این کمدیها را مورد توجه قرار دادم. همچنین شباهت کمدیادلارته با روحوضی و سیاه بازی ایرانی، باعث توجه و تمرکز ما به این نمایشها نیز شد.
نکته قابل توجه در این آثار نمایشی و تئاتری بودن این نمایشها بود. اجراهایی که در آنها تعریف وقت و مکان و شخصیتها با قراردادهای بسیار راحت با تماشاگران صورت میگیرد. بنابراین به سمت نمایشی کردن رویدادها و قراردادهای عوض کردن وقت و مکان و حتی نقشها رفتیم به طوری که در جریان اجرا بازیگران یک بار به عنوان بازیگر معرفی میشوند و یک بار هم در برابر چشم تماشاگران با پوشیدن لباسهای نقش خود، وارد نقش خود میشوند.
پروسه تمرینات این اثر، چه مسیری را تا اجرا طی کرده است؟
تمرینات به طور کلی حدود یک سال به طول انجامید. تقریبا ۴ ماه به کشف یک روش اجرایی مناسب گذشت و ۵ ماه هم آمادهسازی بازیگران، ترانهسرایی، آهنگسازی و بازنویسی متن و حدود سه ماه نیز تمرین جهت آمادهسازی اجرا داشتیم.
آیا اهالی نمایش و بهویژه دانشجویان و استادان دانشگاهی تئاتر از اثر شما استقبال کردهاند؟
تعدادی از استادان و دانشجویان به دیدن نمایش آمدند، ولی متاسفانه علی رغم تخفیف بالایی که تالار مولوی جهت دانشجویان در نظر گرفته است و باتوجه به تعداد بسیار زیاد دانشجویان و بهویژه دانشجویان نمایش (دانشگاههای علمی-کاربردی، آزاد، تهران، هنر و سوره) استقبال دانشجویان به نسبت تعداد دانشجویان، بسیار کم بود.
اگر دانشجویان از آثار دانشجویی دیدن و استقبال کنند، تالار مولوی در هر اجرا و هر شب باید مملو از جمعیت دانشجو باشد و هیچ صندلی خالی نباشد. استادان نیز به نسبت از نمایش استقبال کردند. هر چند بعضی از آنها به علت مشغلههای کاری وقت دیدن نمایش را نداشتند.
خنداندن مخاطب را یک هنرمیدانم
انتهای پیام/
واژه های کلیدی: دوران دانشجویی | دانشجویان | شکسپیر | استقبال | نمایش | ترانه | تئاتر | تئاتر