• خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • خانه » خبری و خواندنی » شرح و تفسير حکمت ۳۴۵ نهج البلاغه

    شرح و تفسير حکمت ۳۴۵ نهج البلاغه

    شرح و تفسیر حکمت۳۴۵ نهج البلاغه با عنوان نعمت عدم توانايى بر گناه را در اینجا بخوانید.

    شرح و تفسير حکمت 345 نهج البلاغه

    به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی گروه تحریریه سایت جوان؛نهج البلاغه با مرور قرن‌ها نه تنها تازگی و جذابیت خویش را حفظ کرده که فزون‌تر ساخته است و این اعجاز نیست مگر به باعث شاخصه هایی که در شکل و محتوا هست. این امتیاز را جز در مورد قرآن نمی توان یافت که در کلام امام علی(ع) راجع به قرآنآمده است: « ظاهره انیق و باطنه عمیق، لاتفنی عجائبه و لاتنقضی غرائبه » قرآن کتابی است که ظاهری قشنگ و باطنی عمیق دارد، نه شگفتی های آن آخر می‎پذیرد و نه رازها آن منقضی می‎شود. در سخن مشابهی نیز آمده است : «لاتحصی عجائبه و لاتبلی غرائبه» نه شگفتی های آن را می‎توان شمرد و نه رازها آن دستخوش کهنگی می‎شود و از بین می‎رود.

    سخنان امام علی(ع) در فاصله قرن اول تا سوم در کتب تاریخ و حدیث به صورت پراکنده وجود داشت. سید رضی در آخرهای قرن سوم به گردآوری نهج البلاغه پرداخت و اکنون بیش از هزار سال از عمر این کتاب شریف می‎گذرد. هر چند پیش از وی نیز افراد دیگری در گردآوری سخنان امام علی (ع) تلاش‌هایی به عمل آوردند، ولی کار سید رضی به خاطر شاخصه هایی که داشت درخشید و ماندگار شد، چون سید رضی دست به گزینش زده بود.

    شرح و تفسير حکمت ۳۴۵ نهج البلاغه

    وقال علیه السلام:مِنَ الْعِصْمَةِ تَعَذُّرُ الْمَعَاصِي.
    امام علیه السلام فرمود : عدم توانايى بر گناه، نوعى عصمت است.

    عبارات مهم : نهج البلاغه – نهج البلاغه
    امام علیه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكته اى اشاره مى كند كه از جهاتى قابل دقت هست، مى فرمايد: «عدم توانايى بر گناه، نوعى عصمت است»؛ (مِنَ الْعِصْمَةِ تَعَذُّرُ الْمَعَاصِي). مى دانيم عصمت معناى عامى دارد كه به معناى محفوظ ماندن، به ويژه محفوظ ماندن از گناه هست. گاه اين حالت در حد كمال ديده مى شود كه مقام والاى انبيا و امامان : هست. آنها ملكه اى نفسانى دارند كه از هر گناه و اشتباه آنان را بازمى دارد و همين مقام باعث اعتماد همه مردم به آنها مى شود كه گفتار ورفتارشان حجت و سرمشق براى همگان باشد. مرحله پايين ترى از آن، ملكه عدالت است كه بازدارنده از معاصى كبيره واصرار بر صغيره هست؛ ولى چنان نيست كه در برابر همه چيز مقاومت كند. درست مانند سدى است كه در برابر سيلاب بسته اند كه اگر سيلاب شديد و قوى باشد ممكن است سد را بشكند و با خود ببرد. افراد عادل نيز ممكن است گاه در برابر عوامل نيرومند گناه زانو بزنند و سپس پشيمان شوند و رو به درگاه خدا آورند و توبه كنند و سد عصمت عدالت در آنها بار ديگر تجديد شود. نوع سومى از عصمت است كه انسان به باعث فراهم نبودن وسايل و اسباب گناه از آن دور مىماند. يا قدرت بر گناه ندارد؛ مانند نابينا كه نمىتواند نگاه هوسآلود به نامحرم داشته باشد و يا قدرت جسمانى دارد ولی وسايل گناه فراهم نيست؛ مثل اينكه شرابى نيست تا بنوشد؛ هر چند مايل به آن باشد و يا حكومت اسلامى او را از گناه بازمىدارد هر چند او مايل به گناه باشد.

    اينگونه عصمت افتخار نيست و ثوابى در برابر ترك گناه به چنين شخصى داده نمىشود؛ ولى فايدهاش اين است كه از عذاب الهى دور مى ماند و بسا لطف خدا شامل افرادى شود و گناه كردن را بر آنها متعذّر كند تا از كيفر گناه دور بمانند. البته گاه ادامه تعذر باعث مى شود كه انسان به ترك گناه عادت كند آنگونه كه اگر اسباب آن هم فراهم شود به سراغ آن نمى رود. اين نوعى امداد الهى در زمينه عصمت هست. پيام اين گفتار امام علیه السلام آن است كه افرادى كه نمى توانند خود را در محيط گناه آلود نگه دارند سعى كنند از آن محيط دور بمانند تا گناه براى آنها متعذر شود و البته ثواب ترك گناه را به نوعى خواهند داشت. عدم حضور در مجلس معصيت و لزوم هجرت از مناطقى كه انسان را به هر حال آلوده گناه مىكند ناظر به همين معناست.

    حتى اگر درست بينديشيم يكى از آثار و بركات هجرت مسلمانان از مكه به مدينه، يا از مكه به حبشه نيز همين بود كه از محيط شرك كه آنها را مجبور به گناه مى كرد دور بمانند و خدا را آزادانه بندگى و عبادت كنند. قرآن مجيد در سوره «نساء»، آيه ۹۷ مىفرمايد: «(إِنَّ الَّذينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمى أَنْفُسِهِمْ قالُوا فيمَ كُنْتُمْ قالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفينَ فِى الاَْرْضِ قالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فيها فَأُولئِکَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَساءَتْ مَصيراً)؛ كسانى كه فرشتگان (قبض ارواح)، روح آنها را گرفتند در حالى كه به خويشتن ستم كرده بودند، به آنها گفتند: «شما در چه حالى بوديد؟ (و به چه دلیل با اينكه مسلمان بوديد، در صفِ كفّار جاى داشتيد؟!)» گفتند: «ما در سرزمين خود، تحت فشار و مستضعف بوديم». آنها ـ فرشتگان ـ گفتند: «مگر سرزمين خدا، پهناور نبود كه مهاجرت كنيد؟!» آنها (عذرى نداشتند، و) جايگاهشان دوزخ هست، و آخر بدى دارند». قابل توجه است كه در غررالحكم (همانگونه كه در مصادر ذكر شد) اين كلام شريف به اين صورت نقل شده است است: (إنَّ مِنَ النِّعْمَةِ تَعَذُّرُ الْمَعاصي) و اين واقعآ نعمتى الهى است كه انسان بايد شكر آن را بگزارد همانگونه كه سعدى مى گويد : چگونه شكر اين نعمت گزارم که زور مردم آزارى ندارم حافظ نيز مى گويد : من از بازوى خود دارم بسى شكر كه زور مردم آزارى ندارم يكى از شعراى معاصر، كلام امام علیه السلام را به اين صورت ترجمه كرده ومى گويد : گر دسترست نيست به كارى كه خطاست اين نيز نشانه اى ز الطاف خداست گر عاجزى از اينكه گناهى بكنى كن شكر كه اين عجز هم از نعمتهاست ابن ابى الحديد حديث ديگرى در اين زمينه مشابه آن نقل كرده است: «إِنَّ مِنَ الْعِصْمَةِ أنْ لا تَجِدَ؛ نوعى از عصمت اين است كه وسايل گناه را در اختيار نداشته باشى». پيام ديگرى كه اين گفتار حكيمانه دارد اين است كه حاكمان جامعه براى دور ماندن مردم از گناه، كارى كنند كه اسباب معصيت از ميان آنها برچيده شود وبه اصطلاح روز، از طريق اقداماتى تأمينى و تربيتى، جامعه را از گناه دور دارند.

    شرح و تفسیر حکمت۳۴۵ نهج البلاغه با عنوان نعمت عدم توانايى بر گناه را در اینجا بخوانید.

    انتهای پیام/

    واژه های کلیدی: نهج البلاغه | نهج البلاغه | تفسیر |

    اشتراک گذاری مطلب
    برچسب ها : ,

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • کتب صنعت سیمان زبان اصلی
  • خرید کتاب زبان اصلی کشتی
  • دانلود فایل های زبان اصلی جنین شناسی
  • منابع اورجینال بیماری های عفونی
  • دانلود منابع مرجع تبلیغات
  • هاردکپی کتاب های فن آوری ریز پردازنده
  • کتاب های اقتصاد اورجینال
  • هاردکپی کتاب های علوم پایه
  • خرید کتاب های خارجی از آمازون
  • کتب فیزیک جو زبان اصلی
  • تمام حقوق مادی , معنوی , مطالب و طرح قالب برای این سایت محفوظ است - طراحی شده توسط پارس تمز
    ?>