اطلاعیه سایت
در گزارشی که پیش رو دارید، تلاش شده است نتایج حاصل از مصاحبه با دختران دهههای شصت و هفتاد و نگرش آنان به عشق و روابط عاشقانه مقایسه شود، تا خواننده از این رهگذر به تفاوت این نگرش در ۲ نسل پی ببرد.
اصل نیاز به عشق و روابط عاشقانه امری است که مورد پذیرش تمامی نسلهاست، اما اینکه هر نسل چگونه به آن نگاه میکند، چه مقدار از آن را علنی میپسندد و چه مقدار را مخفیانه دوستتر دارد، آن را برای چه سنی مجاز میداند و چه چیز را مصداق عشق و یا تحریک احساس عاشقانه میانگارد، امری مجزاست.
از دیرزمان عشق راز جذاب زندگی افراد بهویژه در سنین جوانی و نوجوانی بوده است. حتی سالمندان هم در تعریف از آن همیشه احساسی متفاوت پیدا میکردهاند. شاید همین حس متفاوت و آشنا و یا همین رمز و راز نهفته در این موضوع است که همه افراد را در همه سنین بدان متمایل میکند. بنابراین کشش و علاقه به سمت عشق امری همگانی و همیشگی بوده است و بهندرت میتوان کسی را یافت که منکر تجربه عاشقانه باشد یا آن را در کل امری قبیح بشمارد. چه بسا عشق را به زمینی و آسمانی تقسیمبندی کردهاند و رابطه معنوی مخلوق با خالق را در زمره عشق آسمانی آوردهاند.
تفاوت عشق عاشقی دهه شصتی ها با دهه هفتادی ها چیست؟
نکته قابل توجه در این میان، اختلاف در نگرش افراد متفاوت و به عبارتی نسلهای گوناگون به این مقوله است. اصل نیاز به عشق و روابط عاشقانه امری است که مورد پذیرش تمامی نسلهاست، اما اینکه هر نسل چگونه به آن نگاه میکند، چه مقدار از آن را علنی میپسندد و چه مقدار را مخفیانه دوستتر دارد، آن را برای چه سنی مجاز میداند و چه چیز را مصداق عشق و یا تحریک احساس عاشقانه میانگارد، امری مجزاست.
در گزارشی که پیش رو دارید، تلاش شده است نتایج حاصل از مصاحبه با دختران دهههای شصت و هفتاد و نگرش آنان به عشق و روابط عاشقانه مقایسه شود، تا خواننده از این رهگذر به تفاوت این نگرش در ۲ نسل پی ببرد.
تفاوت عشق عاشقی دهه شصتی ها با دهه هفتادی ها چیست؟
عشق و عاشقی دهه شصتیها
برای دهه شصت ورود به فضای هیجانانگیز عشق و عاشقی غالباً با خواندن رمانهای افرادی مانند فهیمه رحیمی و نسرین ثامن و ر.اعتمادی در اواخر دوره راهنمایی و اوایل دبیرستان شروع میشد. کتابهایی که گاهاً سر کلاسهای مدرسه هم دست از سر دانشآموزان بر نمیداشت و شاید تمام وقت کلاسهایی چون فیزیک، شیمی، دیفرانسیل و حسابان هم به خواندن آنها میگذشت. به نوعی خواندن اینگونه رمانهای به اصطلاح عاشقانه محرک احساسات و هیجانات و شور جوانی آنان بود. از خواندن کتاب، شنیدن موسیقی، دیدن فیلمهای ویدئویی و برخی فیلمهای تلوزیون و البته خاطرات پر آب و تاب دوستانی که دوستپسر داشتند، به عنوان محرکهای شاخص برانگیختن احساسات عاشقانه این نسل میتوان نام برد. سارا معتقد است: «اشعاری که مدام به دلیل خوشنویسی با آنها در ارتباط بودم، خیلی مؤثر بودند» یا «همین کتابهایی که میخواندیم، کتابهای جبران خلیل جبران را من زیاد میخواندم، و رمانهایی که میخواندیم؛ همه اینها یک تصویر خیلی زیبا از عشق در ذهنم بهوجود میآورد».
نسل نامههای عاشقانه و پنهانی
اما زهرا میگوید: «خودم قبلاً خیلی چشموهمچشمی داشتم و فکر میکردم چرا دوستانم دوستپسر داشته باشند و من نداشته باشم». جوانان این دهه با دادن نامه به یکدیگر روابط عاشقانه خود را پی میگرفتند و دوستشدن با جنس مخالف امری عادی نبود. برای اکثر خانوادهها قبیح به حساب میآمد و افراد غالباً به طور علنی از آن صحبت نمیکردند. دیگر آنکه برای خانوادهها و بهویژه خانوادههای مذهبی رابطه قبل از ازدواج و ازدواج با دوستپسر امری معمول نبوده، کاملا قبیح و بیسرانجام به حساب میآمد. زهرا در این زمینه معتقد است: «خانوادههای مذهبی رابطه را نمیتوانند بپذیرند، شاید بتوانند وانمود کنند که عشق پس از ازدواج را بپذیرند، ولی رابطه را به هیچ عنوان نمیتوانند».
تفاوت عشق عاشقی دهه شصتی ها با دهه هفتادی ها چیست؟
“مبادا بروم جلو و او نیاید جلو”!
ویژگی دیگر این نسل این بود که غالباً از ابراز علاقه به طرف مقابل پرهیز میکردند؛ چراکه معتقد بودند غرورشان نباید شکسته شود و این مرد است که باید جلو آمده و ابراز عشق کند. فرشته میگوید: «شرایط ابراز عشق نبود، مثلاً طرف متأهل بود و دیگر اینکه تحمل شنیدن جواب منفی را نداشتم. غرورم اجازه نمیداد… مبادا بروم جلو و او نیاید جلو، بعد من این وسط تحقیر بشوم یا به آن چیزی که میخواهم نرسم».
دختران پس از پیدا کردن عشق مورد نظر خودشان از او مراقبت میکردند و به همین راحتی حاضر به از دست دادن او نبودند. سمیرا عنوان میکند: «آن زمان هیچوقت نیازهایمان را مطرح نمیکردیم، نه برای اینکه خجالت میکشیدیم، به نظرم یک حرمتی وجود داشت. حتی این حرمت در روابط دوستدختر و پسری آن زمان هم وجود داشت. حتی در انتخاب جملات و کلمات آنقدر وسواس به خرج میدادیم که طرف مقابل فکر بد در مورد ما نکند». دختران ایم دهه به قصد ازدواج وارد رابطه میشدند: «اگر قرار بود که عاشق میشدم و باهاش ازدواج نمیکردم، ترجیح میدادم که اصلاً عاشق نشوم» و برای رسیدن به مقصد خود تلاش میکردند. و بهتبع از دست دادن این عشق هم بسیار برایشان گران تمام میشد: «قدیم وقتی عاشق میشدن سفت و سخت طرف رو میگرفتن که نره و چشم نمیچرخید دنبال یه آدم دیگه، ولی الان عشق رو یک روزه عوض میکنن».
تفاوت عشق عاشقی دهه شصتی ها با دهه هفتادی ها چیست؟
همچنین کسانی که طرفدار ازدواج سنتی نبودند حالت ایدهآل را ارتباط دوستانهای میدانستند که به ازدواج ختم شود. عشق، جاذبه و هیجان خاصی برایشان داشت و به نوعی بسیار مقدس بود. آن را فناشدن در دیگری و از خود گذشتن میدانستند. راضیه در این زمینه میگوید: «وقتی آدم عاشق میشه حتی خودشو یادش میره و به سختیهایی میفته که حتی برای خودش این کارها رو انجام نمیده». به نظر دختران این دهه عاشقشدن لیاقت میخواست و هر رابطهای را عشق نمیدانستند: «اتفاقی که در عشق برای یک فرد میافتد، این از خود بیرون آمدن است و این از خود بیرون آمدن برای من خیلی مقدس است»؛ «عشق یه جورایی منو پختهتر کرد و نسبت به آدمهای اطرافم مسئولیت و احساس بیشتری پیدا کردم». درحقیقت عشق الزاماتی داشت که با رعایت آن فرد پخته میشد.
تفاوت عشق عاشقی دهه شصتی ها با دهه هفتادی ها چیست؟
دختران دهه هفتاد و ورود بیدردسر به دنیای مهیج عشق
داستان عشق اما برای دختران دهه ۷۰ معنا و مفهوم دیگری دارد. دختران دهه هفتاد با راههای بیشتری برای آشنایی و ورود به دنیای مهیج عشق روبهرو بودهاند. دیگر کتابهای عاشقانه جایگاه کلیدی در برانگیختن احساسات آنان نداشته است. درواقع کتاب جای خود را به جایگزینهای راحتتر، دردسترستر و بهروزتر داده است. انواع فیلمهای مرتبط با این مسأله که برخی حتی به معنای واقعی کلمه مناسب سنین نوجوانی نیست، ارزان، راحت و بدون هیچگونه زحمتی به دست آنان میرسد. اینترنت و موبایل و شبکههای اجتماعی هم که خود داستان مفصل دارد. الهام معتقد است: «این نسل نسبت به دهه شصت نسبت به عشق بیپرواتر شدند و یکی از دلایلش هم رسانهها هستند، موبایل و اینترنت. چون خیلی روابط را تسهیل کرد و باعث شد تعدد روابط داشته باشند».
مهمترین نکته در تفاوت نسل کنونی با نسل گذشته، سن ورود به روابط عاشقانه است. فضای کلی حاکم بر این نسل، به سبب پارهای از عوامل از جمله دسترسی به اینترنت و انواع رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی و نیز نوع رژیم غذایی آنان موجب پایینآمدن سن بلوغ در این نسل شده است. سن بلوغ پایینتر یعنی ورود زودتر به الزامات بلوغ که یکی از آنها عاشق شدن و به دنبال عشق گشتن است. هیوا میگوید: «فکر میکنم دختران امروزخیلی زود به بلوغ میرسند و باعث آن را خانواده میدانم و البته فرهنگی که در جامعه جا افتاده است». بنابراین دختران دهه هفتاد سریعتر به بلوغ رسیدند و سریعتر خواهان برقراری ارتباط با جنس مخالف شدند، ارتباطی که دیگر خیلی نیاز به مخفیکردن از خانواده و آشنایان نداشت. قبح مسأله تا اندازهای برای خانوادهها و البته نه خانوادههای مذهبی، ریخته شده بود.
تفاوت عشق عاشقی دهه شصتی ها با دهه هفتادی ها چیست؟
زود ازدواج میکنیم تا تجربه دهه شصتیها را تکرار نکنیم!
دختران این دهه، و صد البته خانوادههایشان، به دلیل تجربهای که از نسل قبل پیش رویشان بود، خیلی زودتر از نسل قبل شروع به ازدواج کردند. به عبارت دیگر سن ازدواج برای آنان پایینتر آمد. مریم در این زمینه میگوید: «اینکه دهه هفتادیا بیشتر ازدواج میکنند، یکی از علتهاش تجربههایی هست که ما دهه شصتیا بهشون دادیم. با سختیهایی که داشتیم، ازدواج نکردیم، دهه هفتادیا دستشان آمد که دنیا چطوری است و خیلی زود ازدواج کردند». از طرفی نگاه آنان به روابط عاشقانه تغییر کرده بود. دختران دهه هفتاد الزاما به انگیزه ازدواج وارد رابطه نمیشدند: «دهه هفتادیا دوران راهنمایی رابطه دارند و رابطهشان خیلی زود شروع میشود». درست برعکس دختران نسل دهه قبل از خودشان.
ورود به رابطه به قصد لذت
به عبارتی اینان به دلگرمی پسران دهه شصت که خواهان دختران دهه هفتاد برای ازدواج هستند، با پسران دهه هفتاد یا شصت وارد رابطه میشوند. هانیه معتقد است: «یا اینکه برایشان جذابیت بیشتری داریم. چون دوست دارند برایمان پدری کنند. حالا نمیدانم چه حسی است، غرور است؟ مالکیت است؟ یعنی نمیتوانند به یک دختری که همسن خودشان و شاید هم از نظر اجتماعی بالاتر رفته باشند، نمیتوانند انقدر احساس قدرت از خودشان نشان بدهند». از طرف دیگر مطمئن هستند که وقت کافی برای ازدواج پیش رویشان هست؛ مسألهای که دختران دهه شصت از آن محروم هستند: «ممکن است ازدواج موفقی نباشد که خیلی اوقات هم نیست، اما وقت برای ازدواج بعدی باز هم هست». بنابراین به رابطه به قصد لذتبردن و رابطه داشتن صرف وارد میشوند.
تفاوت عشق عاشقی دهه شصتی ها با دهه هفتادی ها چیست؟
“چرا پسرها از رابطه لذت ببرند و ما نه؟”
دختران این دهه در فکر تحکیم رابطه نیستند؛ چون الزاماً کارکرد ازدواج را برای آن در نظر نمیگیرند. سمیه میگوید: «چرا پسرها از رابطه لذت ببرند و ما نه، ما هم به همان قصد لذتبردن وارد رابطه با آنان میشویم». و به همین دلیل به فکر دوست واحد هم نیستند. در آن واحد با چندین نفر با عناوین متفاوتی که برایشان در نظر گرفتهاند، وارد رابطه میشوند: «دهه هفتادیها اصلاً سبک رابطشون هستش و یک مدلهای مختلفی هم دارند. مثلاً بعضیها دوستپسرشاناند، بعضیها دوستاجتماعیاند، بعضیها عشقشان هست، تعاریف مختلفی دارند برای این تعدد روابطشان». بنابراین دوستان پسر این گروه هرکدام از جنبهای برایشان حائز اهمیت هستند؛ جنبه جنسی، جنبه مالی، جنبه اجتماعی، و …، و هریک از این دوستان برای ارضای یکی از این جنبهها انتخاب میشوند. به همین دلیل گفته میشود که دختران این دهه الزاماً به قصد ازدواج وارد رابطه نمیشوند.
تفاوت عشق عاشقی دهه شصتی ها با دهه هفتادی ها چیست؟
“به یک نگاه، یک پیامک، به یک زنگ تلفن میگویند عشق”
مضاف بر اینکه مفهوم کلان و قداست عشق برای آنان تقلیل پیدا کرده است. نسل قبل یک ارتباط عمیق، یک وابستگی دو چندان و فداکاری و فناشدن به خاطر طرف مقابل را در کنار هیجانات و شور و التهاب فزآینده این دوران، عشق مینامید؛ درحالیکه برای نسل جدید، این مفهوم به یک پیامک عاشقانه، یک تماس معمولی و یا یک ارتباط کوتاهمدت هم تنزل پیدا کرده است. زیبا میگوید: «به یک نگاه، یک پیامک، به یک زنگ تلفن هم میگویند عشق». به همین دلیل طبیعی است که نه حساب جدی روی آن باز کنند و نه به دنبال تحکیم و تبدیل آن به ازدواج باشند، و باز به همین دلیل است که ازدواج را مفری میدانند که از این تذبذب رهایی یابند و با یک نفر وارد رابطه شوند: «بچههای دهه هفتاد به خاطر کمبود محبت زود ازدواج میکنند. زمانی که پیشدانشگاهی بودم خیلی از بچهها ازدواج کرده بودند، به همین دلیل که از تجربههای مکرر عاشقشدن و فارغشدن رها شوند».
نسل قبل وسواس زیادی در انتخاب عشق داشت؛ شاید به دلایلی چون کمبود محبت، چشموهمچشمی و یا کمنیاوردن از همسالان وارد رابطه میشد، اما تا حدود زیادی به رابطه متعهد بود و در صورت پایانیافتن آن، ضربه سختی میخورد. نسل بعد اما چون تعهد کمتری دارد و انتظار پایان یافتن آن را هم دارد، ضربه کمتری از تمامشدن رابطه میخورد. به عبارتی خود را خیلی زودتر بازیابی میکند. سمیه معتقد است: «در حال زندگی میکنند؛ در واقع امروز را با چیزهایی که دوست دارند سپری میکنند و بیشتر در فکر خوشگذرانی هستند.». مطمئن است فرصت زیادی برای ازدواج دارد و در پی لذتبردن و تفریحکردن است. همچنین مطمئن است به راحتی میتواند جایگزین عشق از دست رفته را پیدا کند. شبکههای مجازی در دسترس مکان مناسبی برای یافتن دوستهای جدید است. بنابراین ضربه ناشی از از دست دادن، بسیار کمتر از ضربهای است که نسل قبل میخورند.
تفاوت عشق عاشقی دهه شصتی ها با دهه هفتادی ها چیست؟
در مجموع تفاوت فضای اجتماعی حاکم بر ۲ دهه، تأثیر بهسزایی بر نگرش دختران و حتی خانوادههایشان به این مقوله داشته است. عادیشدن مسائلی که در دهه قبل قبح زیادی داشت، کنش و واکنشهای متفاوتی را موجب شده است. بیشک رسیدن به مرز تعادل، حاصل پیمودن مسیر آزمون و خطاست، اما نباید صدمات و لطمههای وارده به دختران در این مسیر را نادیده گرفت. تجاربی که ممکن است تمام زندگی آنان را تحتتأثیر قرار دهد.