اطلاعیه سایت
نقش نگین انگشتر امام حسین (ع) / عکس
بنا به گواهی متون تاریخی، هر یک از ائمه اطهار (ع) دارای انگشتری با نقش نگین خاص بوده اند.كلینى با سند خود از حسین بن خالد نقل مى كند كه گفت: از امام رضا (ع) پرسیدند: آیا مىدانى نقش نگین انگشتر حضرت آدم (ع)، چه بوده است؟ عرض كردم: نه.
فرمود: «لا اله الاّ اللَّه، محمّد رسول اللَّه» بوده است و نقش نگین پیامبراكرم (ص)، «محمّد رسول اللَّه» و امیرمؤمنان علی (ع)، «اللَّه الملك» و امام حسن (ع)، «العزّة للَّه» و در انگشتر دیگرى، «حسبى اللَّه» و امام حسین (ع)، «إنّ اللَّه بالغ أمره» و در انگشتر دیگرى، «حسبى اللَّه» بوده است و علىّ بن الحسین(ع) و امام باقر (ع)، همان انگشتر امام حسین (ع) را داشتند و امام باقر (ع)، علیه السلام در انگشتر دیگرى، «العزّة للَّه» داشته است و نقش نگین امام صادق (ع)، «اللَّه وَلیّى وَعصْمَتى مِنْ خلْقِهِ” و در انگشتر دیگرى، “اللَّه خالق كلِّ شىءٍ” و امام هفتم علیه السلام، “حسبى اللَّه» بوده است.
همچننین طوسى با سند خود از ابوعلى نقل مى كند كه گفت: دیدم كه بر نگین ابوجعفر سمّان عبارت «لا اله الاّ اللَّه الملك الحقّ المبین» است. درباره آن از او پرسیدم، گفت: امام حسن عسكرى (ع)، از پدران بزرگوار خود نقل فرمود كه: حضرت فاطمه زهرا (س) یك انگشتر نقره اى عقیق داشت. هنگام رحلت خود، آن را به امام حسن (ع) داد و ایشان آن را هنگام وفات خود، به امام حسین (ع) داد.
امام حسین (ع) فرمودند: دوست داشتم كه بر نگین آن چیزى حكّ كنم؛ پس در رؤیا حضرت مسیح عیسى بن مریم را دیدم، از او پرسیدم: اى روح اللَّه! چه عبارتى را بر این انگشترم، حكّ كنم؟ فرمود: بر آن حكّ نما: «لا اله الاّ اللَّه الملك الحقّ المبین« زیرا آغاز تورات و انجام انجیل، همین است.
علاوه بر این صدوق با سند خود از امام صادق (ع)، از امام باقر (ع)، نقل مىكند كه فرمود: امام حسین بن على (ع)، دو انگشتر داشت؛ نقش یكى «لا اِلهَ إِلاَّ اللَّهُ، عُدَّةٌ لِلِقاءِ اللَّهِ» و نقش دیگرى، «إنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ» [خداوند در انجام امر خود، پایدار است] بود و نقش انگشتر امام سجّاد (ع)، «خَزَىَ وَ شَقِىَ قَاتَلُ الْحسینْ بِنْ عَلىّ علیه السلام» [رسوا و بدبخت شد، كشنده حسین بن على (ع)] بود.
منابع:
۱-کلینی، الكافی، ج ۶: ۴۷۴٫
۲-شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا، ج ۲: ۵۹٫
۳-طبرسی، مكارم الأخلاق: ۹۱٫
۴-علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج ۴۳: ۲۴۲٫
۵-طوسی، الغیبه: ۲۹۷٫
۶-شیخ صدوق، أمالی: ۱۱۳٫