• خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • خانه » خبری و خواندنی » اشعار برگزیده تولد امام سجاد (ع)

    اشعار برگزیده تولد امام سجاد (ع)

    به مناسبت فرا رسیدن سالروز میلاد حضرت زین العابدین (ع)، شعرهای شعرای آیینی کشور را در اینجا بخوانید.

    اشعار برگزیده تولد امام سجاد (ع)

    به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی گروه تحریریه سایت جوان؛ تاریخ ادبیات فارسی شاهد سرودن شعرهای زیادی به مناسبت تولد حضرت زین العابدین (ع)بوده است.ما نیز در ایجا بخشی از شعرهای سروده شده است به مناسبت ولادت امام سجاد(ع)را آورده‌ایم:
    علی اکبر لطیفیان

    عبارات مهم : پرچم ایران – ایرانی
    از سکوتم صدا درست کنید
    ذکر یا ربنا درست کنید

    ببرید و بیاورید مرا
    بلکه از من گدا درست کنید

    در دلم گر بناست منزل کنید
    اول این منزل را درست کنید

    میشود سنگ دستتان بدهم
    میشود که طلا درست کنید

    هرچه میل شماست تسلیمیم
    یا خرابم ویا درست کنید

    فقر ما را کسی درست نکرد‌

    ای کریمان شما درست کنید

    شد اگر شکر، اگر نشد یک وقت‌
    می‌نشینم تا درست کنید

    بعد از آن که مدینه ام بردید
    سفر کربلا درست کنید

    از لب ما دعا نمی‌افتد
    کربلا، کربلا نمی‌افتد

    این قبیله هم شبیه هم اند
    این کرم زاده‌ها چه با کرم اند

    چه نیازی است تا بزرگ شوند
    در همان کودکی مسیح دم اند

    زنده ام میکنند مثل مسیح
    بر تن مرده ام اگر بدمند

    همه آماده‌ی بلا هستند
    جاده‌های عروج پیچ و خم اند

    عاشقان زیاد پی نامند
    عاشقانی که عاشقند کم اند

    عاشقان در نگاه آل علی
    گر اسیرند باز محترم اند

    دختران قبیله‌های عرب
    خادم شهربانوی عجم اند

    عجمی کرده اند جانان را
    آبرو داده اند کشور عزیزمان ایران را‌

    ای مناجات تا خدا رفته
    عرش را تا به انتها رفته

    کیسه کیسه به شانه نان برده
    خانه منزل سوی گدا رفته

    بی تو معراج هم کسی برود
    بی وضو محضر خدا رفته

    بسکه در حال سجده افتاده
    رنگ پیشانی شما رفته

    برکت می‌رسد غلامت اگر.
    سر سجاده‌ی دعا رفته

    محمل ما به گِل فرو رفته
    محمل ما شکسته وا رفته

    چاره‌ای کن جهت ما ور نه
    رمضان، آبروی ما رفته

    آبرو دار پنجم شعبان
    دارد از راه میرسد رمضان‌

    ای مناجاتی سرای حسین
    ذکر آمین ربنای حسین‌
    ای تمام صحیفه ات شرح
    آخرین ناله و دعای حسین

    مقتل تو صحیفه ات باشد
    داده‌ای شرح کربلای حسین

    کاش مثل تو روضه خوان بشویم
    تا اقامه کنیم عزای حسین

    به زبان دعا بیان کردی
    چه کشیدند بچه‌های حسین

    آه تیر سه شعبه و حلق
    طفل معصوم بی خطای حسین

    الامان از حکایت زینب
    وای از روز ماجرای حسین

    چقدر کریه میکنی یعقوب
    مژه ات ریخته جهت حسین

    بعد از آن که بدن مرتب شد
    سر بنه روی بوریای حسین

    روی قبرش نوشتی یا مظلوم
    لک معنوی فدا ابا المهموم

    مهدی رحیمی

    به دنیا آمدى تا مطلبى دیگر بیاموزم
    من از واکنش‌ تو الله را اکبر بیاموزم

    کلاس درس شد سجاده ات، من روز میلادت
    نشستم تا دنیا را پاى این منبر بیاموزم

    بریزم دور این ناعلم هارا و منِ خود را
    بدون واسطه از ساقى کوثر بیاموزم

    سر شب در تَعَلُّم سر به مهر کربلا بگذار
    سحر بردار سر از سجده تا از سر بیاموزم

    دعا در حق دشمن کردن و با دوست سر کردن
    مرام شیعه را در سطح بالاتر بیاموزم

    زبان تائبین وخائفین را پانزده گانه
    به هنگام دعا از چهارمین حیدر بیاموزم

    طریق روضه خواندن را ز. تو آموختم، اما.
    طریق نوکرى را باید از قنبر بیاموزم

    دعا را از ابوحمزه، مکارم را از اخلاقت
    تجافى دنیا را از همین منظر بیاموزم

    هر آن چیزى که میبینم دلیلش کربلا باشد
    اگر چیزى می‌آموزم به چشم‌تر بیاموزم

    فرات مست را از چشم، تل را از سر شانه
    ته گودال را از گودى حنجر بیاموزم

    و مصداق شنیدن کى بود مانند دیدن را
    بخوانم زندگیت را، مگر بهتر بیاموزم

    اگر دیدم گلوى غنچه اى رد میشود از تیغ
    شبیه تو گریز بر على اصغر بیاموزم

    حسین ایمانی

    راز و نیـازِ امشـبم تأثیـر دارد
    وَالله دیـدارِ عـلی تکبـیر دارد
    بالایِ چشمْ ابرو که نَه…شمشیر دارد
    هر نقطه از هرخطبه اش تفسیر دارد

    زیـباتر از زیبـاتر از زیـباست آری
    او هم عـلیِّ عـالیِ اعلاست آری

    کامَش که با گلبوسه یِ ارباب وا شد
    ذکرِ لبِ کـرب و بلا شـکرِ خـدا شد
    آمـد به دنـیا عـزّتِ ایـرانِ ما شد
    عَرشِ خدا با دیدنِ گهواره …تا شد…

    خَم شد که بُگْذارد دو دیده زیرِ پایش
    لـرزیده عـالَم با تکـان‌های عَـبایَش

    لبخنـدِ او شد باعـثِ لبخـندِ ارباب
    نامَش شده است حَک رویِ بازوبندِ ارباب
    حـقِّ عـلی…بالاتـرین سـوگَندِ ارباب
    با صبر و ایثارش شده است پاینده ارباب

    او در دلیری مثلِ حیدر بی نظیر است
    مثـلِ حسـین اِبنِ علـی نعمَ الامیر است

    شد سـایه‌ای رویِ سَرَم … الحمدالله
    شد برگِ بُرد‍ِ محشرم … الحمدالله
    شـد ذکـر لبـهای حـرم … الحمدالله
    شد افتخارِ کشورم …. الحمدالله

    او آمـده تا عـاشـقی معـنا بگیرد
    ایـران و ایـرانی سـرش بالا بگیرد

    دارم شبِ میلادِ او حال و هوایی
    گاهـی بَقیـعَم گاهـگاهی کـربلایی
    حرف از حرم شد بر لبم آمد نوایی
    مادر صدایت می‌زند…مهدی کجایی؟

    تیرِ خـلاصِ قاضی الحاجات برگرد‌

    ای انتظارِ مادر سادات برگرد

    محسن عرب خالقی

    نشیب‌های دل من فراز میخواهد
    فراز اشک مرا در نماز میخواهد

    مؤید است به روح القدُس قلم،

    اما جهت شعر سرودن نیاز میخواهد

    اگر چه کرده دل من خیال پردازی
    حقیقت است که عاشق مجاز میخواهد

    جهت سفره‌ی بازش نیامدم اینجا
    گدای این در، آغوش باز می‌خواهد

    اگر چه این دو شب از جام کربلا مستم
    دلم دوباره شراب حجاز می‌خواهد

    پیاله‌ای بدهیدم که دم زنم حق را
    دوباره زنده کنم قصه‌ی فرزدق را

    نسیم پنجم شعبان ز. راه آمده است
    صدای پای بهاران ز. راه آمده است

    ببین بدون پیمبر بدون جبرائیل
    دوباره آیه‌ی قرآن ز. راه آمده است

    میان بیشه‌ی شیران هاشمی امشب
    غزال عرصه‌ی ایمان ز. راه آمده است

    فقط نه اینکه ز. راه آمده عزیز عرب
    عزیز دختر کشور عزیزمان ایران ز. راه آمده است

    زنی که در رگ او خون آریایی هاست
    که از دیار دلیران ز. راه آمده است

    شب تولد فرزند شاه دختر ماست
    زبان مادری او زبان کشور ماست

    کسی که شد ششمین نور سوره‌ی انسان
    کسی که خسته شد از سجده‌های او شیطان

    کسی که است تجلی پنج تن در او
    کسی که شد پدر هشت قبله‌ی ایمان

    کسی که با نفس یک غلام ساده‌ی او
    نفس گرفته زمین مدینه از باران

    کسی که موقع انفاق بین سائل‌ها
    ملقّب است دل شب به صاحب انبان

    به حق او حجر الاسودی شهادت داد
    که جز به حق علی وا نکرده است دهان

    به حیرت است کنار حَجر دو چشم هشام
    ز. اهتمام خلایق به احترام امام

    بخوان که ضبط کند آسمان صدایت را
    صحیفه پخش کند بعد این نوایت را

    برای این که بخوانیم ” لا تؤدّبنی “
    بخوان جهت ابوحمزه‌ها دعایت را

    تو با زبان خدا حرف می‌زنی آخر
    چگونه یاد بگیریم ربنایت را

    بیا و بعد دعا روضه هم بخوان آقا
    بیا و شرح بده داغ کربلایت را

    بیا بگو چه کشیدی تو در چهل منزل
    بگو که بست به زنجیر دست و پایت را

    بیا بگو چه به روز رقیه آوردند
    بگو چگونه کشیدند عمه هایت را

    کسی که حرف خدا و کتاب می‌آورد
    کنار یک سر تشنه شراب می‌آورد

    پوریا باقری

    خوب شد ، کشور عزیزمان ایران ما یک سهم از زهرا گرفت
    خوب شد یک زن ، میان خاندانت جا گرفت

    لطف کرده فاطمه ، ما را حساب آورده است
    خوب شد این دفعه این عرض دعای ما گرفت

    ما حساب کار خود را از ازل بعد داده ایم
    اینچنین بوده که چشم مادرت ما را گرفت

    شهر بانوی قبیله ، شد کنیز فاطمه
    مثل مروارید بود و رزق از دریا گرفت

    در هیاهوی دو رنگی عرب های حجاز
    پرچم ایرانیان را مادرت بالا گرفت

    حامل نور “امامت” بود ، بانوی حسین
    تا به دنیا آمدی ، تبریک از مولا گرفت

    خاک پایت سرمه ی چشم تمام قدسیان
    آفرینش با قدوم پاک تو “معنا” گرفت

    زینت سجده تویی ، زین العباد عالمی
    با نماز تو ، “عبادت” جلوه ای قشنگ گرفت

    بشکند دست کسی که پیش چشمان ترت
    زیور از گوش یتیمان ، شام عاشورا گرفت

    محمّدقاسمی

    همین که عطر تو را با خودش بیارد باد
    به خاکِ پات می‌اُفـتیم، هرچه بادا باد
    اگر بناست که صید کسی بجز تو شویم
    خدا کند که نباشیم لحظه‌ای آزاد

    شب تولد پُر خیر و برکت تو شده است ست
    شبی که قرعه‌ی مستی به نام ما افتاد

    چه اتّفاق قشنگی ست این که در شعبان
    فقط به صفحه‌ی تقویم حک شده است میلاد

    نمازِ پنجم شعبان من ادا شده است است
    به سمت کعبه‌ی رخسار حضرت سجّاد

    خدا به یُمن قُــدوم تو بر بنی آدم
    برای بال گشودن به عرش، رخصت داد

    همیشه دامن پُر خیر شهر بانو، سبز
    بهشت خانه‌ی آقای ما حسین، آباد

    خدا کند که نبیند غم علی‌ها را
    خدا کند که نگردد حسین، دشمنْ شاد

    به خاندان بزرگ تو مُنتسب گشتیم
    شبی که مُلکِ عجم را حسین شد داماد

    نمیشود به خدا مست هیچ ذکر دگر
    کسی که شد به دَم “یاعلی مدد”مُعتاد

    علیّ عالی اعـلاست، زیـنَتُ الله و
    علیّ دوّم ارباب ماست زِیـنُ العباد

    تو آنقَدَر شده است ای، چون علی که خواندیمت
    شبیه حیدر کرّار، مَجمـعُ الاَضـداد

    دخیـل تار عــبایِ نمــاز تو عُبــّاد
    خجل ز. پینه‌ی پیشانی ات همه زُهّاد

    عجیب نیست که پــیر طریق خضر شود
    کسی که میشود از جانب شما اِرشـاد

    صحیفه‌ی تو “زبور”است آل طا‌ها را
    که با دعای تو، چون موم نرم شد فولاد

    پی طلسم نرفیتم، چون دعایت هست
    چرا کـه باطل سِحرند نور این اُوْراد

    نمی‌رسیم به حال بُکاء و خوف و رجاء
    مگر دعای ابوحمزه ات کند امداد

    در اقتدا به دو تا چشم خیس پیغمبر
    بناست گریه کنم در تمامیِ اعیاد

    ز. گریه‌های تو فهمیده ام، اسارت را
    اسیر واقعـه هرگز نمی‌برد از یاد

    اگرچه شِکْـوه نکردی از آن همه غم، لیک
    تو بر سر اُمَـوی‌ها چنان زدی فریاد

    که پیش پای تو‌ای شیرمرد نسل علی
    یزید فکر بُریدن ز. تاج و تخت افتاد

    پس از شهادت بابا مدام می‌گفتی
    زیـاد باد الهی عـذاب ابن زیـاد

    رسیده ام به مقامی که حالی ام کردند
    کلید باب بقیع است صحن گوهرشاد

    انتهای پیام/

    اشعار تولد امام سجاد (ع)

    واژه های کلیدی: پرچم ایران | ایرانی | کربلا | ایران | شعر | مناسبت های مذهبی | ائمه اطهار |

    اشتراک گذاری مطلب

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • کتاب های مدیربرنامه اورجینال
  • دانلود فایل های زبان اصلی ابزار
  • خرید کتاب های زبان اصلی جانور شناسی
  • خرید کتاب های لفاظی از آمازون
  • خرید کتاب های دوره های خلبانی از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی اشپزی
  • خرید کتاب های زبان اصلی ارتباطات
  • منابع اورجینال تئوری نسبیت و گرانش
  • خرید کتاب های زبان اصلی هوش مصنوعی
  • کتب رسانه زبان اصلی
  • تمام حقوق مادی , معنوی , مطالب و طرح قالب برای این سایت محفوظ است - طراحی شده توسط پارس تمز
    ?>