• خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • خانه » خبری و خواندنی » نگاهی به نقدهای غیر منصفانه و نقش سیاست در سینما در پنجمین برنامه ققنوس

    نگاهی به نقدهای غیر منصفانه و نقش سیاست در سینما در پنجمین برنامه ققنوس

    پنجمین برنامه‌ ققنوس با یاد کردن از شروع فیلم‌سازی رسول ملاقلی پور و ابراهیم حاتمی کیا در دهه شصت شروع شد.

    نگاهی به نقدهای غیر منصفانه و نقش سیاست در سینما در پنجمین برنامه ققنوس

    به گزارش حوزه سینما گروه فرهنگی گروه تحریریه سایت؛ پنجمین برنامه‌ تلویزیونی ققنوس با یاد کردن از شروع فیلم‌سازی رسول ملاقلی پور و ابراهیم حاتمی کیا در دهه شصت شروع شد.

    اکبر نبوی در صحبت‌های آغازین برنامه از رویکرد این دو کارگردان بزرگ و مواجهه‌ جامعه‌ سینما با آنان گفت. به عقیده‌ نبوی حتی کسانی که با ایدئولوژی و دنیا معنای فیلم‌هایی نظیر «مهاجر»، «دیدبان» و «پرواز در شب» مسئله داشتند، به‌رسم جوانمردی و رویکرد فضیلت فرهنگ و هنر، برخورد منصفانه‌ای با این دو فیلم داشتند.

    به عقیده‌ نبوی با گذشت وقت در حوزه‌های نقد فیلم، به شرایطی رسیدیم که گویی در میان بعضی از جریانات فضیلت فرهنگ و هنر فراموش می‌شود و انگاره‌های ایدئولوژیک جای فضیلت‌ها را گرفته‌اند. جهت بعضی تحمل فیلم‌های راهبردی به‌شدت سخت است و در نتیجه با ادبیات پیچیده شده است در زر ورق شبه روشن فکری و به‌ظاهر در دفاع از سینما، هجوم‌های سختی به این آثار می‌شود. این‌گونه رویکردها بدون تردید بنیان‌های سینمای ملی که امیدوار به شکل گیری آن هستیم را همچون موریانه می‌خورد.

    نگاهی به نقدهای غیر منصفانه و نقش سیاست در سینما در پنجمین برنامه ققنوس

    نبوی رویکرد نقد در کشور را در ازای چهار وجه دانست و این وجوه را نقد سازشکارانه، نقد حسابگرانه، نقد وقیحانه و نقد شرافتمندانه بیان کرد و به عقیده‌ او سینمای ما نیازمند نقد شرافتمندانه است.

    پس از صحبت‌های مقدماتی بخش گزارش مردمی از جشنواره‌ سی و ششم فجر همچون شب‌های گذشته پخش شد. مصاحبه شوندگان نظرات و میزان رضایت خود را در مورد فیلم‌هایی نظیر: «اتاق تاریک»، «به‌وقت شام»، «دارکوب»، «جاده قدیم»، «لاتاری»، «مغزهای کوچک زنگ زده»، «مصادره»، «چهار راه استانبول»، «بمب یک عاشقانه» و «شعله‌ور» را به‌اختصار بیان کردند.

    در گفتگوی بخش اول، اکبر نبوی میزبان محمد خزاعی تهیه کننده‌ فیلم سینمایی «به‌وقت شام» ابراهیم حاتمی کیا بود. نبوی پیش از گفتگو با خزاعی در ادامه‌ صحبت‌های ابتدای برنامه، به‌نوعی دیگر از هجوم جریان شبه روشن فکری به فیلم‌هایی باارزش‌های ملی سخن گفت و این جریان را از بدو تولد خود در طول یک‌صد سال گذشته، خنثی نامید. به عقیده‌ نبوی فعالان جریان مذکور ضمن ساختن و پرداختن به فیلم‌هایی سیاه نمایانه، عبوس و فاقد امید، تلاش دارند تا دیگر فعالان سینما را هم به‌وسیله‌ نقدهای فاقد شرافت خود، به سمت خنثی بودن سوق دهند.

    پنجمین برنامه‌ ققنوس با یاد کردن از شروع فیلم‌سازی رسول ملاقلی پور و ابراهیم حاتمی کیا در دهه شصت شروع شد.

    نبوی ضمن آنکه فیلم «به‌وقت شام» حاتمی کیا را یکی آثار خوب جشنواره‌ امسال خواند، گفت و گوی خود را با محمد خزاعی تهیه کننده‌ این فیلم شروع کرد.

    در نخستین پرسش نبوی از علت رجوع به سوژه‌ فیلم، شرایط تولید را جویا شد و خزاعی در پاسخ گفت: حدوداً بهمن سال پیش حاتمی کیا در جلسه‌ای خبر شروع این پروژه را اعلام کرد و با ارائه‌ طرحی چند صفحه‌ای از من خواست که به فیلم بپیوندم. من با مطالعه‌ طرح به آن بسیار علاقه‌مند شدم و زمانی که حاتمی کیا نظرم را در مورد مدت وقت پروژه‌ فیلم خواست، من به علت جنس کار و آماده سازی آن اعلام کردم که تا سال نود و هشت طول خواهد کشید و حاتمی کیا در پاسخ به من گفت که تصور کن ما باید این فیلم را همچون یک عملیات در مدت دو ماه در کشور سوریه انجام دهیم، با این شرایط چه مدت طول خواهد کشید؟ من در پاسخ به او گفتم که بدین صورت باید شبانه روزی کار کنیم و در مدت یک ماه پیش تولید را انجام دادیم و در فروردین نود و شش فیلم برداری را شروع کردیم.

    خزاعی از بلاتکلیفی‌ها در طول کار و محیا شدن امکانات ساخت فیلم گفت و ادامه داد: در زمانی که ما شروع به کار کردیم و در گیر کمبودهای این پروژه عظیم بودیم و وعده‌ی حل مسائل وجود داشت، ابراهیم حاتمی کیا به من گفت که بر اساس سابقه‌ی کارهای پیشین نمی‌توان روی این وعده‌ها حساب کرد. بر خلاف بیانات دوستان که می‌گویند ما لبریز از امکانات بوده‌ایم باید گفت، در مواقعی با اعلام توقف و یا نبود شرایط همکاری از سوی دستگاه‌های مرتبط مواجه می‌شدیم. به‌عنوان مثال در زمانی که سپاه از نداشتن بعضی امکانات گفت، ارتش پای کار آمد و به ما ماکت یک هواپیما را جهت استفاده در فیلم داد.

    خزاعی در ادامه گفت: کار و پروژه‌ بسیار سنگین و سختی بود، ولی به علت عشقی که وجود داشت پیش می‌رفتیم. شاید بگویند شعار می‌دهیم ولی اهمیتی تدارک، مهم آن است که ما بر اساس باورهای شخصی خود کارهایی انجام می‌دهیم که ماندگار می‌شوند.

    نبوی در ادامه‌ حرف‌های خزاعی گفت: به یاد دارم در جشنواره سال هفتاد و سه بهروز افخمی با فیلم «روز شیطان» در جشنواره حضور داشت و به او حملات تندی کردند. من آن سال در بولتن جشنواره فجر سرمقاله‌ای با عنوان «داغی بر پیشانی هنر» نوشتم. به عقیده‌ من ما در برابر کسانی که اتهام شعار دادن به ما می‌زنند، از حیث مقوله‌ ادبیات شعاری شاگرد اول هستیم. ولی شما تصور می‌کنید به چه دلیل طیفی از افراد به فیلم «به‌وقت شام» چنین هجومی می‌آورند؟ آن‌ها از چه چیزی دلواپس هستند؟

    نگاهی به نقدهای غیر منصفانه و نقش سیاست در سینما در پنجمین برنامه ققنوس

    خزاعی در پاسخ به این سؤال گفت: ما از مردم بازخورد بسیار خوبی گرفتیم. به عقیده‌ من آن‌ها نسبت به فیلم نگرانی ندارند، بلکه در مورد اندیشه، منظور و تفکر این فیلم نگران‌اند. این افراد در مورد تمام فیلم‌هایی از این جنس نگران‌اند و ذائقه‌شان زدن این‌گونه فیلم‌ها است و تلاش دارند فضا را سنگین کنند تا کسی وارد این حوزه نشود. مرحوم شهید آوینی و شما که خودتان در این مسیر بوده‌اید زخم خورده‌اید و کار سختی هست. جهت مجاهدت کردن و رسیدن به یک نقطه زخم خوردن وجود دارد.

    نبوی در این میان گفت: شخص بنده هم از جماعت شبه روشن فکر زخم خورده‌ام و هم از دوستان مدعی ارزشی.

    خزاعی ادامه داد: من تصور می‌کنم زخم‌هایی که بعضی از این دوستان وارد می‌کنند نا شرافتمندانه هست. من باسابقه‌ روزنامه نگاری اعتقاد دارم در نقد شرافتمندانه انسان شکل گرفته و رشد و نمو می‌کند. ولی هنگامی با اندیشه تقابل می‌شود، زخمی زده می‌شود که به‌نوعی زیباست. ابراهیم حاتمی کیا زخم خورده‌ این عرصه است و نه تنها میدان را خالی نمی‌کند، بلکه به عقیده‌ من هرچه زیاد زخم می‌خورد، استوارتر می‌شود.

    خزاعی در ادامه گفت: این افراد به چه چیزی می‌خواهد برسند؟ آیا فکر می‌کنند آرمان‌های این افراد از مسیر خارج شوند و در این جریان فیلم نسازند؟ آرمان‌های این افراد متعالی‌تر از این حرف‌هاست.

    پنجمین برنامه‌ ققنوس با یاد کردن از شروع فیلم‌سازی رسول ملاقلی پور و ابراهیم حاتمی کیا در دهه شصت شروع شد.

    نبوی در تصریح این عنوان گفت: این افراد خودشان می‌دانند که ادبیاتشان بر روی ابراهیم حاتمی کیا اثر ندارد، در واقع این جریان شبه روشن فکر می‌خواهند بر نسل جوان اثر بگذارند و آنان را بترسانند.

    خزاعی ادامه داد: این افراد می‌خواهند بگویند کسانی که در این وادی گام بر می‌دارید، ما با شما نیستیم و فیلمی بسازید که ما می‌خواهیم.

    نبوی اضافه کرد: این افراد می‌گویند فیلم سفارشی نسازید، ولی فیلم سفارشی ما را بسازید.

    خزاعی افزود: سفارشی به چه معناست؟ مگر به غیر این است که در کارهای خود آن‌ها یک تهیه کننده، یک ارگان و یا یک بانک سفارش فیلم می‌دهند. جریان شبه روشن فکری از اوایل انقلاب در وزارت ارشاد حضور داشته و همچنان دارند و هیچ شکی در آن نیست. البته از نظر من این نقدها شبیه به شوخی است و هنگامی آن را می‌خوانم اعتقاد دارم که این فرد زیاد به خودش توهین کرده هست. ما یک شرافت کاری داریم، به این قلم قسم خورده می‌شود و قرار نیست هر چیزی گفته شود، بلکه باید حد انصاف رعایت شود. حرف من کلی بوده و تنها معطوف به «به‌وقت شام» نیست. من به نسل تازه می‌گویم وارد این حوزه شدن بی‌کاری، تحقیر و محدود شدن از سمت فضاهای شبه روشن فکری را هم دارد و اگر می‌خواهید وارد این گور شوید، باید کفش آهنین بپوشید.

    نگاهی به نقدهای غیر منصفانه و نقش سیاست در سینما در پنجمین برنامه ققنوس

    محمد خزاعی در مورد نقدهای به‌وقت شام گفت: منتقدان نمی‌توانند در مورد ساختار این فیلم و ابراهیم حاتمی کیا صحبت کنند، بلکه با اندیشه‌های او مسئله دارند. این افراد هرگز حرف‌های ملی و مضامینی که حاتمی کیا در فیلم گفته را تحلیل نمی‌کنند، در عوض مسائل کوچکی را عنوان می‌کنند. من در اینجا از مردم می‌خواهم این فیلم را ببینند و نظرات خود را اعلام کنند.

    در ادامه نبوی از میزان رضایت خزاعی از فیلم پرسید او پاسخ داد: ما نسبت به آنچه آینده نگری می‌کردیم یکسری نقاط ضعف داشتیم که به علت وقت محدودمان بود. ولی الباقی کار قابل قبول است.

    خزاعی در بخش نهایی صحبت‌های خود در خصوص بعضی از انتقادات گفت: در یکسری از انتقادات گفته‌اند این فیلم را ارگان‌ها ساخته‌اند و به ما می‌گفتند ارگانی‌ها آمدند ولی مگر وزارت ارشاد، فارابی و حوزه هنری ارگان نیستند؟ اصلاً سینمای ما سینمای ارگان‌هاست، به چه دلیل آدرس غلط می‌دهند؟

    نبوی در رابطه با این عنوان افزود: بخش قابل توجه از کسانی که از سینمای ارگانی به‌ویژه در سینما صحبت می‌کنند، خودشان حمایت‌های خوبی از ارگان‌ها دریافت می‌کنند. آنان از طرفی از دولت ارتزاق می‌کنند و از سوی دیگر پز خودشان را دارند. این مسئله مدیریت فرهنگی ماست که هم پول می‌دهد و هم چوب می‌خورد.

    خزاعی ادامه داد: به غیر از تعدادی فیلم کمدی و اجتماعی، کدام فیلم‌ها با کمک بخش شخصی ساخته شده‌اند؟ تمام این فیلم‌ها با کمک ارگان‌ها ساخته می‌شوند، بعد از واژه در جهت تخریب و بد استفاده نکنیم. خیلی بهتر است که ما بودجه‌ فیلم‌هایمان را از ارگان و نهادها بگیریم تا آنکه از جاهایی پول بگیرند که ناکجا آباد است.

    نبوی در ادامه این بحث اضافه کرد: بعضی سرمایه‌های نامعلوم وارد شده است جهت پول شویی و بخشی از آن‌ها مشکوک است.

    خزاعی افزود: جذب کمک از ارگان‌ها بسیار بهتر از نقش فروشی، انجام کارهای پشت پرده و ناپاکی تنها جهت جذب سرمایه گذار هست. در این مسیر همه به‌درستی کار می‌کنند و تنها چند نفر چنین رفتارهایی انجام می‌دهند. نباید با واژه‌ها بازی شود، به چه دلیل که اگر قرار بر این باشد ما هم گفتنی زیاد داریم.

    خزاعی ادامه داد: بیایید به اثر نگاه کنیم و کاری با آدم‌ها نداشته باشیم و نگاه سیاسی نکنیم. خوب است به یکدیگر نگاه هنرمندانه داشته باشیم و اگر فیلمی خوب بود او را تشویق کنیم، حتی اگر ساخته‌های پیشین او خوب نبوده باشند.

    خزاعی در آخر دعوت کرد که هر گونه که می‌خواهند نقد بنویسند، به چه دلیل که از نظر او مسیر اگرچه سخت ولی روشن است.

    در بخش میان برنامه و در ادامه‌ مبحث نظام و نهضت، از فیلم‌های ابراهیم حاتمی کیا و مرور آن‌ها جهت تبیین عنوان دوگانه‌ نظام و نهضت استفاده شد. در این بخش از فیلم‌هایی نظیر «آژانس شیشه‌ای»، «چ» و «بادیگارد» به‌عنوان فیلم‌های دربردارنده‌ این دوگانه یاد شد و عنوان شد که حالا باید دید در آخرین کار او یعنی «به‌وقت شام» چگونه با این نحوه نگاه برخورد می‌شود.

    در بخش دوم گفتگو سعید ابوطالب میهمان برنامه‌ ققنوس بود.

    نبوی در ابتدا از سابقه‌ پیدایش سینمای دارای ملی در دو دهه‌ی اخیر صحبت کرد و در ادامه گفت: ما یک آهنگی را سینمای دارای نگاه ملی در طی بیست و چند سال اخیر داشته‌ایم که بعد از آژانس شیشه‌ای به شکل جدی‌تری دنبال شد. البته پیش از آن رسول ملاقلی پور در فیلم‌های «مجنون و خسوف» به شکل دیگری آن را انجام داده که در تعبیر امروز به آن نقد درون گفتمانی می‌گویند. موارد دیگری نظیر «مجنون» و «هویت» ملاقلی پور، «آژانس شیشه‌ای»، »ارتفاع پست« و «بادیگارد» ابراهیم حاتمی کیا را هم می‌شود به‌عنوان نقد درون گفتمانی دانست.

    در ادامه اکبر نبوی از سعید ابوطالب در مورد نقاط آسیب نگاه درون گفتمانی پرسید و او پاسخ داد: من اعتقاد دارم افرادی که در بدنه‌ سینما وجود دارند و خودشان، نظام و انقلاب را دلسوزانه و منصفانه نقد می‌کنند، حتی اگر ساخته‌هایشان از لحاظ تکنیکی فاخر نباشد و ما موافق نقدشان هم نباشیم، باز هم انسان‌هایی قابل ستایش و تقدیر هستند. لیکن اینان جهت هنر ارزش و قداستی را قائل هستند که از سینما به‌عنوان ابزاری جهت نقد در جهت فهم زیاد جامعه استفاده می‌کنند و این قابل تقدیر هست. ولی مسئله اینجاست که تعداد این آدم‌ها در سینما در حال کم کردن هست. علت این امر آن است که بچه‌هایی که در سال‌های بعد از انقلاب وارد این حوزه شدند، فارغ از اینکه آن‌ها را دوست بداریم و با نظام مانده باشند یا خیر، جهت بیان حرف‌های آرمانی، انسانی و ارزشی خود به دنبال ابزاری می‌گشتند و به سمت سینما، هنرهای تجسمی و شعر رفتند. از همان ایام بحث هنر جهت هنر هم مطرح شد و در دهه‌ی شصت و هفتاد، بحث‌های نظری وجود داشت و فیلم می‌ساختند که موضوعی بی‌معناست.

    ابوطالب در ادامه گفت: من با سینمای گیشه و سودآور مشکلی ندارم و اعتقاد دارم می‌تواند با رونق دادن به سینما زمینه ساز فیلم‌های ارزشی را هم فراهم سازد ولی ما با کمبود انسان‌هایی مواجهیم که ابتدا خودسازی و سپس فیلم‌سازی را شروع کرده باشند. در حال حاضر فیلم‌سازی داریم که فیلمی می‌سازد و ممکن است من و شما کار او را بپسندیم، ولی دو سال بعد فیلمی می‌سازد که در برابر تفکر فیلم قبلی اوست و این توجیه را هم می‌آورد که من فیلم‌سازم هستم و هرچه بخواهم می‌سازم. ما باید در ابتدا بگوییم من یک اندیشمند،شیعه و یا یک ایرانی هستم و سپس فیلم‌ساز هستم. اینکه شخصی بگوید من فیلم‌ساز هستم و هرچه بخواهم می‌سازم، همان بلایی است که بر سر ما آمده است.

    نبوی در پرسش بعدی خود عنوان کرد: تصور نمی‌کنید که در مدیریت سینما و تلویزیون نوعی فریب خوردگی به‌واسطه‌ ظاهر بعضی افراد اتفاق افتاده است؟ آیا قبول دارید که بعضی از مدیران فرهنگی برایشان خوش‌آیندتر بود تا با جماعت خاصی تصویر یادگاری بگیرند؟

    ابوطالب پاسخ داد: من در این زمینه با شما موافق نیستم. از نظر من بعضی افراد در مواقعی حرف‌هایی می‌زنند و پوزش را هم می‌دهند ولی حرفی عمیق نیست و سطحی هست. در حال حاضر فیلم‌سازی ارزان شده است و عده‌ای بدون آنکه دوره‌ی هنر را گذرانده باشند به ساخت فیلم مبادرت می‌ورزند. به نظر من باید یک ارزیابی وجود داشته باشد تا هرکسی فیلم نسازد ولی این اتفاق می‌افتد و مسائل متأثر از این عنوان بوده و طبیعی هست. در حال حاضر اندیشه‌ای در سینما نمی‌بینیم و کسی از چیزی دفاع نمی‌کند و سینما سطحی شده است است.

    نبوی در مخالف با این عنوان گفت: به نظر من در سینما شاید اندیشه‌های عمیقی نباشد ولی مسائلی با برنامه و فکرهایی حضور دارند. اینکه اندیشه‌ی ملی و یا غیر ملی کدام وزن بیشتری دارند عنوان حرف من نیست، من به‌طور کلی اعتقاد دارم هر دو اندیشه‌ای وجود دارند.

    ابوطالب افزود: من اعتقاد دارم این یک واقعیت اجتماعی است و از نظر تئوری هم می‌گویند سینما یا بازتاب دهنده‌ی شرایط اجتماع و یا الگو دهنده‌ی اجتماع هست. در مورد الگو دهنده می‌توان سینمای حکومتی و در مورد بازتاب دهنده می‌شود سینمای مستقل را برشمرد. اگر ما در ارزیابی‌هایمان جلوی این بازتاب دهندگی را بگیریم ضربه می‌خوریم، چه جلوی بازتاب دهندگی فیلم حاتمی کیا را بگیریم و چه شخص دیگری که شاید او را دوست نداشته باشیم.

    ابوطالب در ادامه سینمای کشور عزیزمان ایران را سیاسی خواند و گفت: بجای آنکه بگوییم سیاسی نیست بررسی کنیم که آیا سینما باید سیاسی باشد یا خیر. از نظر من نباید انتظار داشته باشیم که هر ۲۰-۳۰ فیلم خوب را ببینیم. به‌عنوان مثال هنگامی فیلم خوب حاتمی کیا به نمایش در می‌آید، خبرنگاری از او سؤال می‌کند و او عصبانی می‌شود. البته این به این علت است که او تحمل نقد را ندارد.

    نبوی در مخالفت با این عنوان گفت: من به مدت ۱۰ شب و در سال ۸۰ رو در رو او را نقد کردم و به همین علت حرف شما را نمی‌پذیرم.

    ابوطالب ادامه داد: حرف من آن است که سینما بازتاب دهنده‌ی اجتماع است و حاتمی کیا این کار را در بادیگارد هم انجام می‌دهد. در حال حاضر هم کارگردانانی شبیه به حاتمی کیا و ملاقلی پور را نداریم و هم منتقد عمیق، دقیق و متخصص کم داریم.

    نبوی در اینجا از ابوطالب پرسید: به چه دلیل ما دچار کمبود منتقد عمیق هستیم و به‌عنوان مثال به‌جای نقد با اندیشه‌ی شخصی مانند حاتمی کیا مقابله می‌شود؟

    ابوطالب پاسخ داد: بعضی افراد هرچه که حاتمی کیا بسازد با آن مقابله می‌کنند و به خوب و بد فیلم او کاری ندارند. در مورد علت کم کردن منتقد و حتی فیلم‌ساز حرفه‌ای با یک واقعیت اجتماعی رو به رو هستیم. جامعه هنگامی از یک انفجار معرفتی مانند انقلاب و دفاع مقدس دور می‌شود، به‌مرور جامعه سطحی می‌شود. البته من هیچ کس را مقصر نمی‌دانم.

    سپس ابوطالب پرسید: شما سینما را بخشی از سیاست می‌دانید؟

    نبوی پاسخ داد: خیر؛ من اوضاع سینما را ناشی از بخشی از اتفاقات می‌دانم و سیاست هم بخشی از آن اتفاق است نه تمام آن. اتفاقاً تنزل دادن مباحث به مسائل سیاسی جهت راحت کردن خودمان است تا به مباحث نپردازیم و خطر اینجاست.

    ابوطالب ادامه داد: جریاناتی در سینما وجود دارد که می‌گوید همه چیز خوب است و ما همه خوبیم و اتفاقی نیفتاده و این از هر چیزی جهت سینما خطرناک‌تر هست. ولی این هم بخشی از سینماست و فیلم‌های این‌چنینی هم وجود دارد. بعضی هم سینما را تنها جهت سرگرمی می‌دانند که باید به آن‌ها هم احترام گذاشت.

    ابوطالب در بخش نهایی صحبت‌های خود تأکید کرد: ما از آرمان‌های انقلابی خود دور شده‌ایم و نتوانستیم آن را در شعر، ادبیات و سینما بازتولید کنیم و سینما به علت بازتاب دهنده بودن همان مسائل را به شکل الگو به جامعه می‌دهد و جوانی هم که به این سینما نگاه می‌کند، آخر دنیا و زندگی را در همین سینما می‌بیند. در صورت پذیرش این عنوان جهت خود مسئولیت تعریف کنیم و ببینیم که هر کس تا چه حدی در این مسئله و تلاش جهت جبران آن سهم دارد.

    انتهای پیام/

    واژه های کلیدی: ابراهیم حاتمی کیا | فیلم حاتمی کیا | سینمایی | سینمای | برنامه | بازتاب | سینما | برنامه

    اشتراک گذاری مطلب

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • خرید کتاب زبان اصلی گواهینامه خلبانی
  • دانلود منابع مرجع شبکه
  • دانلود منابع مرجع بهینه سازی پژوهش عملیاتی
  • منابع اورجینال دامپزشکی
  • خرید کتاب های زبان اصلی مکانیک کوانتومی
  • دانلود فایل های زبان اصلی طراحی وب
  • دانلود فایل های زبان اصلی مالی و بازار سرمایه
  • هاردکپی کتاب های موجک و پردازش سیگنال
  • دانلود منابع مرجع دیرینه شناسی
  • دانلود فایل های زبان اصلی سکوریتی
  • تمام حقوق مادی , معنوی , مطالب و طرح قالب برای این سایت محفوظ است - طراحی شده توسط پارس تمز
    ?>