اطلاعیه سایت
«لاتاری» فیلمی است که هویت منحصربفرد فیلمسازی محمدحسین مهدویان را تثبیت میکند.
به گزارش خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی گروه تحریریه سایت جوان؛ «ماجرای نیمروز» با آنکه فیلم دوم کارگردان جوانش بود ولی به چنان پختگی تکنیکی رسیده بود و بعد از نمایش آنقدر مورد تحسین و تشویق قرار داده شد که تصور تکرار دوباره آن موفقیت و رسیدن به آن درجه از استاندارهای سینمایی-در چارچوب سینمای ایران- جهت مهدویان، جهت هر مخاطبی کمی دور از ذهن به نظر میرسید. بنابراین تصور میشد با فاصله گرفتن مهدویان از کارهایی با سوژههایی در تاریخ معاصر با موضوعاتی مهم و استراتژیک و حرکتش به سمت سینمای اجتماعی، او هم به همان مسیری قدم بگذارد که بسیاری از فیلمسازان مهم پیش از او قدم گذاشتند و یک کپی دیگر از آثار اجتماعی سالهای اخیر عرضه کند.
«لاتاری» ولی رد کامل این ذهنیت و تصور است و فیلمی است که هویت منحصربفرد فیلمسازی مهدویان را تثبیت میکند. فیلمی که در اتفاقی، شاید دور از ذهن، بتوان حتی بیش از «ماجرای نیمروز» آن را تحسین کرد و دوستش داشت.
«لاتاری» همان فیلم «اجتماعی» است که سالها منتظرش بودیم. فرزند زمانه خود؛ از جنس «آژانس شیشهای»- و نه تکرار آن- با همان رنگ و بو. فیلمی پر خون با قهرمانی به یاد ماندنی. «موسی» (با بازی درخشان هادی حجازیفر) که از همان نسل «حاج کاظم» هست، شوریده علیه وضع موجود، اینجا حتی تکروتر و رادیکالتر از «حاج کاظم» به نظر می رسد؛ به باعث عمق زیاد فاجعه، «موسی» را شاید با «قیصر» هم مقایسه کنند. این هم نقطه مثبت فیلم هست. «قیصر» هم فرزند زمانه خود بود و به همین علت ماند و ماندگار شد. برگ برنده «لاتاری» ولی چیز دیگری هست؛ «قیصر» نماد «غیرت شخصی» بود، نماد ناموسپرستی در زمانهای که این ارزشها در حال رنگ باختن بود، «موسی» ولی نماد «غیرت ملی» هست. اینجا پای «انتقام و تعصب» در میان نیست، هرچه است حراست و حفاظت از «شرافت ایرانی» است.
رستگاری در دل خون , لاتاری
«لاتاری» یک فیلم اجتماعی خلاف جریان آب هست. البته این مسیری درست است که باید رفت، ولی در سینمای کشور عزیزمان ایران آب سربالا میرود! این فیلمی اجتماعی است که در عین نمایش فقر و مسائل اقتصادی غر نمیزند. فقط به نمایش بد بختی و نکبت بسنده نمیکند. قهرمان خلق میکند و به مبارزه میرود. این، نهتنها به «سینمای واقعی» نزدیکتر هست، نهتنها جذابتر است و مخاطبپسندتر، بلکه حتی مصلحانهتر هم هست. هیچگاه با نمایش صرف بد بختی چیزی حل نخواهد شد.
«لاتاری» ولی حتی از «ماجرای نیمروز» جلوتر هست؛ اولا به علت اینکه اینجا مهدویان دست روی سوژهای گذاشته است که مسئلهی تعداد بیشتری از مردم هست. نزدیکتر به اوضاع روز جامعه هست. فراگیرتر است و در عین حال جذابتر و بسیاری از فصلهایش میتواند هر مخاطبی را به وجد بیاورد. جز این، «لاتاری» فیلم مهمتری است چون یک شاهد مثال قدرتمند است جهت اثبات این مدعا که میتوان جور دیگری فیلم اجتماعی ساخت. میتوان نقد کرد، ولی «سینما» هم بود. میتوان نقد کرد و غرور ملی را هم ترمیم کرد. همچنان میتوان شخصیتهای به یادماندنی خلق کرد و میتوان قهرمانی واقعی داشت که دل مخاطب برایش بتپد.
انتهای پیام/
«لاتاری» فیلمی است که هویت منحصربفرد فیلمسازی محمدحسین مهدویان را تثبیت میکند.
واژه های کلیدی: ماجرای نیمروز | سینمایی | سینمای | ایرانی | نمایش | مخاطب | فرزند | ایران | ایرانی