اطلاعیه سایت
گوشهای از زندگینامه شهید نادر احمدوند اقدم از شهدای هشت سال دفاع مقدس را در اینجا بخوانید.
به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی گروه تحریریه سایت جوان؛حماسه دفاع مقدس روز به روز بالندهتر شد و جوانان ما چونان کوهی استوار در برابر تهاجم دشمن ایستادند. مقدسترین و با ارزشترین استقامت، دفاع از عقیده است و بدون شک دوران هشت ساله جنگ تحمیلی عراق علیه کشور عزیزمان ایران از افتخارات بزرگ و بینظیر کشور عزیزمان ایران اسلامی است.
شهادت زندگانی جاودانه یافتن هست؛ اوج و عروج تعالی هست. شهادت تکامل ایمان و نهایت خلوص قلبهاست. شهادت مردن تحمیلی نیست، گزینش آزادانه و آگاهانه هست؛ خلوت عاشق و معشوق است.شما میتوانید در ادامه شرح کوتاه زندگی شهید احمدوند اقدم یکی از شهدای دوران دفاع مقدس را بخوانید؛
شهیدنادر احمدوند اقدم پسری خوشرو مهربان و با گذشت بود، جهت همسایه پیر نان می خرید.همه را به اخلاق خوب و نیک دعوت می کرد.
زندگی نامه شهید نادر احمدوند اقدم
در کار منزل خیلی به مادرش کمک می کرد. در مساجد و فعالیت های مذهبی شرکت می کرد.در کار ساختن منزل برداشت محصولات به مردم کمک می کردند. ابتدایی و راهنمایی را در مدرسه وراهارام و مهرگان و مفتح در عسگرخان به آخر رساند.در دبیرستان مفتح بود که جنگ تحمیلی شروع شد.و به خط مقدم رفت باز هم در پشت منطقه درس اش را ادامه داد تا کلاس اول نظری ادامه تحصیل می داد.شهید همراه آقای محمد باغبان به اسکی اطراف ارومیه می رفت. در ورزش تکواندو فعالیت داشت و کمر مشکی گرفته بود. در ورزش شنا هم مهارت داشت و رزم و آموزش اسلحه را بخوبی آشنا بود در مساجد به بقیه افراد آموزش می داد.در ساختن منزل به پدرش خیلی کمک کرده بود که پدرش جهت شهید یک دوچرخه خریده بود.
شهید در جبهه بود که برادر کوچکش به دنیا می آید و جهت مادرش یک روسری خریده و می فرستد،شهید با سن کم، خیلی احساس مسئولیت می کرد.همیشه میگفت باید طوری امر به معروف و نهی از منکر کنی که به طرف برنخورد و ناراحت نشود.از تهمت زدن خیلی بدش می آمد اجازه نمی داد غیبت کسی شود.مادر شهید در همه جیب های بادگیرش پول گذاشه و دوخته بود. و یکبار که شهید به منزل زنگ می زد و از مادرش پول می خواهد. مادرش می گوید به پولهایی که در جیبت است دست نزن من دوباره برایت میفرستم.
عبارات مهم : ساختن – زندگی شهید هنگام برگشت از حمله خیبر که با دیگر رزمنده ها برمیگشتند به شهر از صف رزمنده ها جدا می شود که خانواده های شهدا اورا ندیده و از پسرشان پرسش نکنند. و ناراحت نشوند؛شهید موقع رفتن به کمین مرکزی سوار قایق می شود و به کمین اعزام می شد. نادر در قایق ترکش می خورد.و به شهادت می رسد.
انتهای پیام/
گوشهای از زندگینامه شهید نادر احمدوند اقدم از شهدای هشت سال دفاع مقدس را در اینجا بخوانید.
بیوگرافی شهید نادر احمدوند اقدم
واژه های کلیدی: ساختن | زندگی | ایران | احساس | آموزش | فعالیت | شهادت | دفاع مقدس