به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی گروه تحریریه سایت جوان؛شهید مدافع حرم حسن رجایی فر در چهارم تیر ماه ۱۳۵۴ در یکی از روستاهای خوش آب و هوای کامی‌کلا از توابع بند پی غربی، شهر خشرودپی از شهرستان بابل و در پای کوه های سر به فلک کشیده البرز کودکی چشم به دنیا آمد که نامش را از ارادت خاص خانواده متدین و مذهبی‌اش به خاندان بزرگ عصمت و طهارت، حسن نامیدند.از همان اول کودکی صبر و قشنگی خلقش زبانزد اهل دِه بود.

دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه‌اش را در همان دِه ومنطقه تا سطح دیپلم به آخر رساند و از آنجایی که به کارهای الکتریکی و برق علاقه داشت، مهارت خاصی در این زمینه کسب نمود.

دی ماه ۱۳۹۴ بود که جهت نخستین بار به ماموریت رزمی حقیقی یعنی پیکار با دشمن های زبون و کافران حربی، دشمن های اسلام و به خصوص شیعه در کشور سوریه رفت. بعد از ۲۰ روز مبارزه از ناحیه کتف مجروح شد و جهت معالجه و درمان به کشور عزیزمان ایران بازگشت.۱۴ فروردین ۱۳۹۵ موعد دوم ماموریتش بود.

خاطره خادمان حرم حضرت معصومه (س) از شهید مدافع حرم حسن رجایی فر

پس از رزم سنگین ۲۲ روزه در مناطق عملیاتی حلب، خان طومان و دیگر مناطق عملیاتی سوریه مشغول رزم بود که در روز پنجشنبه ۱۶/۲/۱۳۹۵ و در عملیات ناجوانمردانه دشمن کافر، در حالی که نیروها در وقت نه صلح و نه جنگ بودن مورد هجوم همه جانبه از جمله حملات انتحاری دشمن های به ظاهر مسلمان احرارالشام ، جیش الفتح ، داعش و… قرار گرفتند که به همراه ۱۴ لاله خونین بال استان هر لحظه لاله خیز مازندران در منطقه خان طومان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند و هنوز هم که هنوزه پیکر پاک و خسته اش به وطن بازنگشت.روح تمامی شهدا الاالخصوص شهدای مدافع حرم آل البیت (علیه السلام) شاد و در جوار رحمت حضرت حق متنعم باد.

در روز وفات حضرت معصومه(س) خاطره خادمان حرم حضرت معصومه(س) را از شهید مدافع حرم حسن رجایی فر در اینجا بخوانید.

در روز وفات حضرت معصومه(س) خاطره خادمان حرم آن بزرگوار را از شهید مدافع حرم حسن رجایی فر بخوانید:

دوسال قبل حسن آقا همراه خانواده به منزل ما یعنی (قم) آمده بودند.من جمعه ها در حرم حضرت معصومه (س) در قسمت واحد روشنایی حرم خادم افتخاری بودم.ما و حسن آقا به اتفاق جمعه به حرم رفتیم و بعد از زیارت باهم به واحد روشنایی رفتیم.تا اینکه حرف از پارچه ی برروی سنگ قبر حضرت معصومه (س)که ۳۰سال برروی سنگ قبر حضرت بودند شد.

رئیس خدام می گفت که قراره این پارچه تا چند روز دیگه عوض بشه و من قصد دارم یک تیکه از پارچه رو بگیرم ولی کار خیلی سختیه.حسن آقا ازاون به بعد این عنوان فکرش رو مشغول کرده بود وبعد از اینکه از حرف رفتیم از من پرسید ماهم میتونیم این پارچه رو بگیریم.گفتم خیلی سخته چون این پارچه سی سال برروی سنگ مهم حضرت بود و یقینا ارزش معنوی بالایی داره.

حسن آقا با این حرف ها دست از تلاش برنداشت ودوباره رفتیم حرم تا قضیه ی تعویض پارچه رو جویا بشیم.حسن آقا بعد از صحبت هایی که با خادمان انجام داد تلاش خود رای جهت گرفتن پارچه دوچندان کرد.اما هنگامی که مدیر خادمان این عنوان رو شنید بعید می دونست که این کار شدنی باشه وحسن‌آقا بتونه این پارچه رو بگیره.

حاج حسن ناامید نشد و به خاطر پارچه چند روزی رو مرخصی گرفت و در قم ماند تا اینکه فردای ان روز دیدم که حسن آقا با لب های خندان در کنار مدیر خادمان ایستاده و‌پارچه ی کامل حضرت معصومه (س)در دستشونه.من که قضیه رو جویا شدم فهمیدم که این‌یک‌امر‌الهی بود و خود مدیر خادم ها تعجب کرده بود که چطور شد این پارچه به این راحتی به دست حسن آقا رسید.

خلاصه هرطوری بود حسن آقا با ارادت خاصی که نسبت به حضرت معصومه (س)داشت پارچه را گرفت و میگفت این پارچه را می خواهم در محلم راه اندازی کنم تا افرادی که اوضاع مالی خوب جهت زیارت حضرت در قم رو ندارند از همون جا بتونن عرض ارادت داشته باشندوهمون طور شد وهمینک این پارچه مقدس در دارالاقرآن ثقلین که با همت خود شهید ساخته شد راه اندازی شده است و خیلی از مردم روزانه این پارچه را به نیابت از حضرت معصومه(س) زیارت می کنند.

خاطره خادمان حرم حضرت معصومه (س) از شهید مدافع حرم حسن رجایی فر

در ضمن حسن آقا قبل از شهادتشون وصیت کرده بودند که بعد از شهادتشان هنگام دفن کردن جنازه ارزش یک تکه از این پارچه مقدس را همراه خودشان دفن کنندو همین طور هم شد ولی چون شهیدجاویدالاثر هستند این پارچه در یادمان شهید گذاشته شد.

جاویدالاثر شهیدحسن رجایی فر

به نقل از خادمان حرم حضرت معصومه (س)

در روز وفات حضرت معصومه(س) خاطره خادمان حرم حضرت معصومه(س) را از شهید مدافع حرم حسن رجایی فر در اینجا بخوانید.

انتهای پیام/

واژه های کلیدی: وفات حضرت معصومه | شهدای مدافع حرم | حرم حضرت معصومه | مناطق عملیاتی | مدافع حرم | خانواده | اندازی | پارچه | همراه | سوریه