• خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • خانه » خبری و خواندنی » اخبار چهره ها » بازگشت عباس قادری با برگزاری کنسرت

    بازگشت عباس قادری با برگزاری کنسرت

    همه آن عباراتی که شنیده ایم و برای مان آشناست. کسی نمی خواهد بگوید بوتیچلی است. فرانک سیناترا که نیست. کسی اینها را نمی تواند بگوید. اما واقعیت را هم نمی شود انکار کرد. بالاخره بخش بزرگی از این مردم ترانه های او را شنیده اند و لابد ساعتی با آن خوش بوده اند یا حتی اشکی ریخته اند.

    بازگشت عباس قادری با برگزاری کنسرت

    هفته نامه تماشاگران امروز: خودش وقتی می گوید «کوچه بازاری»، هیچ تواضع یا شرم یا حقارتی در کلام اش نیست. کیفی می کند. می گوید برای مردم خوانده و مردم دوستش دارند. می گوید مردم توی خیابان می بینندش و بغلش می کنند و می بوسندش. می گوید حتی آقای مدیر که نمی توانسته به او مجوز بدهد هم کارهایش را گوش می کرده. حتی آنها که در وزرا مامورش بوده اند. واقعیت

    را نمی شود انکار کرد. عباس قادری خواننده قدیمی این مملکت برای چند نسل صدایی آشناست. حتما خیلی ها بوده اند که با ترانه هایش حال نمی کردهاند. حتما خیلی ها می گویند که کارهایش واجد هیچ هنر و ارزشی نیستند. که موسیقی و ادبیات شان سخیف است. خالتورند.

    همه آن عباراتی که شنیده ایم و برای مان آشناست. کسی نمی خواهد بگوید بوتیچلی است. فرانک سیناترا که نیست. کسی اینها را نمی تواند بگوید. اما واقعیت را هم نمی شود انکار کرد. بالاخره بخش بزرگی از این مردم ترانه های او را شنیده اند و لابد ساعتی با آن خوش بوده اند یا حتی اشکی ریخته اند.

    این که می گوید در عروسی امیر قلعه نویی و کریم باقری و ایکس و ایگرگ بوده و برایشان خونده، معنی اش این است که هنوز برای خیلی ها محبوب است و با صدایش کیف می کنند.

    عباس قادری: عید فطر با کنسرت برمی گردم

    بازگشت عباس قادری با برگزاری کنسرت

    همین آقای عباس قادری که خیلی ها هم او را از مظاهر موسیقی سبک و عامیانه می دانند. باشد. به خودش بگویی مخاطبت عوام هستند خیلی هم کیف می کند و مخالفتی هم ندارد. معلوم است که دلش می خواهد ارزش کارهایش را بالاتر ببرد و بگوید چیزی از پاپ خوان ها سلبریتی های استیج کم ندارد. بگوید. قبول کنیم یا نکنیم او جای خودش را دارد. با همان «زیارت» و «بزنم به تخته» و «بدنام» آنقدر شنیده شده که نیاز به اصرار نداشته باشد. کافی است برای عکاسی به پیاده روی مقابل دفتر ببریمش تا ببینیم چطور ماشین های عبوری با دیدن اش روی ترمز می زنند تا ابراز عشق و ارادتی بکنند. عباس آقای قادری که حالا همه تمنایش این است که بتواند کنسرت بدهد.

    عباس قادری با پسرش آرش به تماشاگران امروز آمد. آرش آهنگساز کارهای آخر پدر است و برای خواننده های آنور آبی هم کار می سازد. هم ترانه هم آهنگسازی هم تنظیم. مصاحبه ای که می خوانید شباهتی با گفتگو با ستاره های جوان سینما یا سیاستمدارها ندارد و قرار هم نیست شباهتی داشته باشد.

    اما فراتر از همه قضاوت ها و خواست ما، این عباس قادری است که همچنان صدایش شنیده خواهد شد. در پخش تاکسی های خطی و در مهمانی ها. بپسندیمش یا نه. مجوزش را صادر کنیم یا نه.

    شما اوقات زیادی در ایران نیستید، به ایران که می آیید استراحت می کنید یا اینجا هم مشغول کار هستید؟

    – اینجا در محافل دوستانه و مهمانی های دوستان خوبی که دعوت می کنند حاضر هستم ولی برایم جای تعجب دارد که این همه دوستدار از جوان تا میانسال ها و هم سن و سال های خودم دارم چرا اجازه برگزاری کنسرت به من نمی دهند.

    برای دریافت مجوز اقدام کرده اید؟

    – بله، سال ها برای دریافت مجوز به وزارت ارشادمی رفتم.

    در کدام دوره؟

    – در دوران آقای رفسنجانی. آن موقع آقای نوری رییس شورای موسیقی بودند. آقای بغدادی نامی هم آنجا بودند. در کل به من، نه نمی گفتند، آره هم نمی گفتند. نکته جالب برایم این بود که در طول سال ها چیزی حدود ۸۳۰ آهنگ خوانده بودم. آقای بغدادی به من گفتند همه آن آهنگ ها را برای من بیاور.

    همه آهنگ های تان را دارید؟

    – نصف آنها که روی صفحه است. مثل الان نبود که بتوانی در یک ساعت ۵۰ آهنگ بخوانی و روی فلش بریزی بیاوری. خلاصه آهنگ ها را جمع و جور کردم و کاست هایش را بردم. گفتند ان شاءالله تا هفته بعد جوابت را می دهم. البته این بعد از پانزده شانزده جلسه ای بود که خدمت ایشان رفته بودیم. ایشان صحبت کردند و بعد از یکی دو هفته گفتند مطمئنی همه آهنگ ها را آورده ای؟ گفتم تا آنجا که یادم است آنهایی که در دسترسم بوده آورده ام.

    چند آهنگ از ۸۳۰ تا را پیدا کردید و بردید؟

    – حدود ۷۰۰ آهنگ یک تعدادی کاست بود و یک تعدادی کارتریج بود که نمی دانم شما یادتان است یا نه به هر حال گفتند فکر کن ببین چیزی جا نگذاشته ای که بیاوری. گفتم تا جایی که می دانم نه. البته مخصوصا چند آهنگ ام را ضبط نکرده بودم. مثلا آهنگ هایی که برای فیلم های فارسی خوانده بودم را نگذاشته بودم.

    مثلا؟

    – آهنگ «بدنام».

    بازگشت عباس قادری با برگزاری کنسرت

    اشتراک گذاری مطلب

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • خرید کتاب سازمان و پردازش داده ها زبان اصلی
  • خرید کتاب زبان اصلی انسانشناسی تحول
  • خرید کتاب نوسان و موج زبان اصلی
  • خرید کتاب زبان اصلی پردازش سیگنال
  • خرید کتاب های زبان اصلی عمران
  • کتب ماهیگیری زبان اصلی
  • خرید کتاب های بیوانفورماتیک از آمازون
  • دانلود فایل های زبان اصلی ابزار
  • خرید کتاب های ابتدایی از آمازون
  • کتاب های گوش و حلق و بیتی اورجینال
  • تمام حقوق مادی , معنوی , مطالب و طرح قالب برای این سایت محفوظ است - طراحی شده توسط پارس تمز
    ?>