• خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • خانه » خبری و خواندنی » اخبار چهره ها » گمانه زنی ها درباره سریال شهرزاد + تفسیری از سریال شهرزاد

    گمانه زنی ها درباره سریال شهرزاد + تفسیری از سریال شهرزاد

    وقتی حشمت وارد اون خرابه شد و با یه نفر درگیر شد آن شخص بهش تیر زد و حشمت افتاد زمین بعد از اینجا به بعد را دیگه نشان نداد حشمت دوباره بلند میشه به آن شخص تیر می اندازد و همین فرد را بعنوان جنازه خودش جا میزنه
    و سر آن قضیه که یه مردی را میفرسته سروقت شیرین که دلش را بدست بیاره که بعدا معلوم میشه کار خودش بوده این یعنی حشمت یه ریگی به کفش داره مخصوصا زمانی که برادرش از زندان میاد و جای او را میگیره و در صحبتی که با قباد داشت میگه هم من و هم حشمت نگرانیم و میخواهیم ثروت بزرگ آقا به تو برسه

    گمانه زنی ها درباره سریال شهرزاد + تفسیری از سریال شهرزاد

     

     

    00000000000000305893

     

     

    گمانه زنی ها درباره سریال شهرزاد + تفسیری از سریال شهرزاد

     

    کاراکتر حشمت (ابوالفضل پور عرب) نمرده و زنده است چون زمانی که تیر می خوره کارگردان بصورت واضح نشان نمیدهد که مرده یا نه
    تمام این چهار نفر یعنی شروانی سهیلی تیموری و بهبودی از یه نفر دیگه دستور میگرفتن که این یه نفر یا خود حشمته یا برادرش شایدم هم جفتشان با هم باشند چون حشمت و برادرش میخواهند ثروت بزرگ آقا به قباد برسه و میخواستند اورا بکشند و چون این چهار نفر هم به دلایل خودشان از بزرگ آقا کینه داشتند حاضر به همکاری با آنها شدند
    زمانی که به حشمت در بیمارستان زنگ میزنن این تلفن به دستور خود حشمت بوده تا با یک تیر دو نشان بزند هم اینکه زمانیکه آن زنه (شربت) میخواد بیاد بزرگ آقا را بکشه حشمت به یه بهانه نباشه (چون اگر باشه همه ازش میپرسند تو که بودی چرا کاری نکردی) و هم اینکه ظاهر سازی کنه که مرده شاید میخواسته با این ترفند برادرش را هم از زندان آزاد کند
    وقتی حشمت وارد اون خرابه شد و با یه نفر درگیر شد آن شخص بهش تیر زد و حشمت افتاد زمین بعد از اینجا به بعد را دیگه نشان نداد حشمت دوباره بلند میشه به آن شخص تیر می اندازد و همین فرد را بعنوان جنازه خودش جا میزنه
    و سر آن قضیه که یه مردی را میفرسته سروقت شیرین که دلش را بدست بیاره که بعدا معلوم میشه کار خودش بوده این یعنی حشمت یه ریگی به کفش داره مخصوصا زمانی که برادرش از زندان میاد و جای او را میگیره و در صحبتی که با قباد داشت میگه هم من و هم حشمت نگرانیم و میخواهیم ثروت بزرگ آقا به تو برسه
    کاراکتر اکرم را هم اینها میفرستن سروقت شیرین تا بتواند شیرین را دیوانه جا بزند تا اموال به او نرسد و از سر راه برداشتن مل مل هم جزئی از نقشه آنها بوده است

     

    گمانه زنی ها درباره سریال شهرزاد + تفسیری از سریال شهرزاد

    اشتراک گذاری مطلب
    برچسب ها :

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • منابع اورجینال اکواریوم
  • خرید کتاب زبان اصلی فناوری اطلاعات سلامت
  • دانلود منابع مرجع تجهیزات هوا و فضا
  • دانلود فایل های زبان اصلی هوش مصنوعی
  • دانلود منابع مرجع تربیت بدنی
  • دانلود منابع مرجع فن آوری های نفت و گاز
  • خرید کتاب زبان اصلی فن آوری سوخت
  • خرید کتاب های زبان اصلی جامعه شناسی
  • دانلود فایل های زبان اصلی الکترونیک
  • هاردکپی کتاب های هنر های گرافیکی
  • تمام حقوق مادی , معنوی , مطالب و طرح قالب برای این سایت محفوظ است - طراحی شده توسط پارس تمز
    ?>