دختری برای پدرش رحم کرایه ای گرفت شاید از رحم کرایه ای تا کنون شنیده باشید که خانم رحمش را محل پرورش نوزاد فرد دیگری قرار می دهد اما اینکه دختری بخواهد با میل و رغبت خود رحمش را محل نگهداری برادر یا خواهرش قرار دهد عجیب به نظر می رسد.هنگامی که پدر از باردار شدن همسر خود نا امید شد به اتفاق نظر خانواده دخترش راضی شد برای پدر فرزند به دنیا آورد.

خانم جودیث در سال ۲۰۱۱ هنگامی که در هفته ۲۱ بارداری خود بود فرزندش سقط شد و تمام ارزوهای فرزنددار شدنش بر باد رفت.روابط خانوادگی کم کم داشت به تیرگی می گرائید که در این بین فکر رحم اجاره ای به وسط آمد.با مشورتی که با اعضای خانواده انجام شد دختر ۲۱ ساله که صاحب فرزند دیگر از شوهر قبلیش بود در درمانگاه Newcastle’s Royal Victoria قرار داد رحم اجاره ای را امضا نمود که برای پدر مادری نماید.

هنگامی که شرایط بارداری خانم “لین”مهیا شد اسپرم از پدر گرفته شد و به رحم خانم وارد شد.خانم لین از اینکه می توانست شادی را به کانون خانواده ناپدری خود بازگرداند خوشحال بنظر می رسید.ناپدری خانم لین نیز در چند ماه اخیر بارداری به شدت از او مراقبت می نمود.او را به محل زندگی خود در امبل واقع در Northumberland برد تا او احساس هیچ گونه کمی و کاستی ننماید و در کنار مادرش فرزندش را بزرگ نماید.

در جولای سال ۲۰۱۲ خانواده جهت تعیین جنسیت به سونوگرافی رفتند.نوزاد دختر کوچولویی بود که به زودی به دنیا خواهد آمد.به گزارش پارس ناز خانم جودیث نیز بسیار خوشحال بود و داشت مقدمات و اوازم مورد نیاز بچه را فراهم می نمود.قبل از اینکه فرزند متولد شود خانم لین حس عجیبی داشت.حسی مادرانه که اولین جرقه های شک و تردید داشت زده می شد.

در ابتدا زیاد به انها توجهی نمی نمود اما هر چه به روز زایمان نزدیکتر می شد عشق و علاقه او به فرزندش شدید و شدیدتر می شد.خانم لین تصمیم گرفت با یکی از دوستانش در این خصوص مشورت نماید به همین خاطر به سراغش رفت و موضوع را با او در میان گذاشت.دوستش به او گفت مسلم است که تو نمی توانی او را از خودت جدا کنی.

او از پوست و خون توست.او همه وجود توست تو چگونه می توانی از او دل بکنی!در حقیقت دوستش داشت سخن دل خانم لین را می گفت.واقعا عذاب اور بود.روز زایمان فرا رسید.روز بسیار سختی بود.به هر صورت بود موضوع را به مادرش گفت.مادرش خانم جودیث ۵۰ ساله که دیگر باردار نمی شد بسیار براشفت.به طوری که با او قهر کرد.

بعدا در یاداشتی که به یکی از دوستان دخترش داد نوشت:او دختر من نیست.او برای همیشه مرده است.خانم لین علرغم تحمل دوریها اما بر این باور است که تصمیم درستی گرفته است.او در اظهاراتی به مادر و ناپدریش گفت به هیچ وجه حاضر نیست فرزندش را از خودش جدا نماید.

خانم لین حتی به مرکز نگهداری و حمایت از کودکان رفت و بر علیه پدرش تقاضای حق نگهداری فرزند نمود.مرکز نیز پدر را به پرداخت ۱۰ پوند در هفته جریمه نمود.اما خانم لین بر این باور است که این مقدار پول جوابگوی هزینه ها و اینده فرزندش نیست به همین خاطر قصد شکایت مجدد دارد.