اطلاعیه سایت
لئو مسی
در جریان شکست در فینال فصل گذشته کوپا دل ری، هواداران بارسا از عملکرد ستاره آرژانتینی تیم شان راضی نبودند. او در شب غیبت رونالدو نیز نتوانست کاری در برابر رئال از پیش ببرد. از دست دادن این جام، کاتالان ها را به شدت عصبانی کرد و موجب شد آنها برای اولین بار لئو مسی را هو کنند. این اتفاق البته در استادیوم رخ نداد. گروهی از هواداران افراطی بارسلونا، به فرودگاه این شهر رفتند و به محض رسیدن کاروان بارسا، برای مسی سوت کشیدند و شعارهایی علیه او دادند. جالب اینکه لئو مسی به عنوان یکی از بهترین های تاریخ فوتبال، هیچ واکنشی به این شعارها نداشت. بد نیست این رفتار مورد توجه رضا خانزاده پرسپولیسی ها نیز قرار بگیرد!
اشلی کول
ماجرای هو شدن اشلی کول در استمفورد بریج، یکی از جالب ترین خاطره های این سال های باشگاه چلسی را شکل داده است. اشلی برای محبوب شدن در بین چلسی فن ها، حتی به انجام بازی برای این تیم نیز نیاز نداشت. او به محض تن دادن به ترک آرسنال و امضای قرارداد با رقیب دیرینه آبی پوش، قرارداد محبوبیت در بخش آبی لندن را نیز امضا کرد.
با این وجود، این داستان هم باعث نشد اشتباه چند سال بعد او از دیدن هواداران چلسی مخفی بماند. مدافع چپ سابق شیرهای لندن، حدود ۳ سال قبل اشتباها یکی از هواداران جوان تیمش را در زمین تمرین چلسی مورد هدف تفنگ بادی قرار داد. خبر این ماجرا خیلی زود به صفحه اول رسانه های انگلستان رسید و در سطح جهان نیز بازتاب های زیادی داشت.
اهالی استمفورد بریج خیلی زود تصمیم گرفتند به سبک خودشان به این موضوع واکنش نشان بدهند. در اولین بازی خانگی چلسی بعد از داستان تیراندازی، هر بار که توپ زیر پای اشلی می رسید، این تماشاگرها به شدت برای او سوت می کشیدند تا به اشتباه او اعتراض کنند. آنها بنرهایی را هم با خودشان به ورزشگاه آورده بودند که جالب ترین آنها، عبارتِ «اشلی دونت شوت تودی» را در خود داشت. عبارتی که با استفاده از واژه شوت و ایهام آن بین تیراندازی و شوت در زمین فوتبال، شوخی بامزه ای در خود داشت. همه این دردسرها برای کول البته تنها یک بازی طول کشید.
سسک فابرگاس
دورانه حضور سک فابرگاس در تیم بزرگسالان بارسلونا، با فراز و فرودهای پیش بینی شده ای همراه بود. در واقع این ستاره در نیم فصل های اول همواره بعد از مسی دومین بازیکن برتر تیمش بود و گل ها و پاس گل های زیادی را به نام خود ثبت می کرد اما در نیم فصل دوم ناگهان با افت وحشتناکی روبرو می شد. افت دوباره او در هفته های حساس فصل گذشته، هواداران بارسا را به شدت عصبانی کرد. آنها در دو بازی متوالی در نیوکمپ این ستاره شماره ۴ را هو کردند و برای او سوت کشیدند؛ اتفاقی که در نهایت موجب شد این هافبک خلاق تصمیم ترک بارسلونا بگیرد و فصل را در باشگاه چلسی آغاز کند.
مسوت اوزیل
شکست شش گله، اتفاقی نبودکه مسوت اوزیل در رئال مادرید هرگز تجربه اش را داشته باشد. او خیلی زود در آرسنال چنین شکستی را تجربه کرد و در حالی ورزشگاه اتحاد را ترک گفت که تیمش ۶ بار از من سیتی گل دریافت کرده بود.
علیرغم این نتیجه افتضاح، آرسنالی های حاضر در ورزشگاه من سیتی در پایان بازی به تشویق بازیکنانشان پرداختند اما اوزیل هیچ واکنشی به تشویق آنها نشان نداد و حتی حاضر نشد برای آنها دست تکان بدهد.
این اتفاق در درجه اول مرتساکر را عصبانی کرد و موجب شد این بازیکن به سرعت به اوزیل نزدیک شود و یک تذکر جدی به او بدهد. در مسابقه بعدی آرسنال نیز طرفداتران توپچی ها به این ماجرا واکنش نشان دادند و به مدت یک نیمه اوزیل را در ورزشگاه خودشان هو کردند.
مایکل اوون
در روزهای درخشش مایکل اوون در آنفلید، حتی به ذهن های فانتزی باز هم خطور نمی کرد که یک روز در همین ورزشگاه، هواداران حاضر در جایگاه کوپ با بیشترین توان شان علیه او سوت بزنند. اوون بعد ار ترک لیورپول و امضای قرارداد با رئال مادرید بخشی از محبوبیت اش را در بین لیورپولی ها از دست داد اما این انتقال او را به چهره منفوری در بین لیورپولی ها تبدیل نکرد.
آغاز شکرآب شدن رابطه لیورپولی ها با او در جریان فینال استانبول رخ داد؛ جایی که بسیاری از چهره های قدیمی لیورپول مثل رابی فاولر در ورزشگاه حاضر بودند اما مایکل اوون برای تماشای فینال اروپایی تیمش بعد از سال ها به ورزشگاه نیامده بود.
همین اتفاق باعث شد در زمانی که این ستاره قصد رجعت به تیم سابقش را داشت، لیورپولی ها با بنر «چرا در استانبول نبودی؟» به مدیران باشگاه نشان بدهند دیگر هیچ علاقه ای به جذب اوون ندارند.
اوضاع بین اوون و لک لک ها بدتر نیز شد. این بازیکن بعد از سرخوردگی از هواداران تیم سابق اش، با فرگوسن به توافق رسید و به جدی ترین دشمن لیورپول پیوست. حتما بسیاری از فوتبالی ها، لحظه تعویض و ورود او به زمین در اولین تقابل دو تیم در آنفیلد از زمان امضایش با من پو را به یاد دارند؛ جایی که سوت ها به کرکننده ترین وضعیت ممکن رسیده بود و حالا دیگر شعار تنها تنها راه نمی روی برای اوون صدق نمی کرد.
کارلوس ته وس
اگر محبوبیت کارلوس ته وس روی سکوهای اولدترافورد از رونالدو و رونی بیشتر نبوده باشد، کمتر نیز نبوده است. الکس فرگوسن برای خرید ستاره آرژانتینی، مدت زیادی بر سر ماجرای مالکیت او وقت گذاشت و سرانجام یکی از پیچیده ترین پرونده های فوتبالی این سال ها را برنده شد.
یک دهم این انرژی اما برای نگه داشتن ته وس در اولدترافورد هزینه نشد. در ماه های انتهایی دوران او در یونایتد، تقریبا همه می دانستند که این بازیکن رفتنی شده و به همین خاطر هواداران شیاطین سرخ هر بار با بنرهایی از او می خواستند که تصمیم اش را عوض کند. تصمیم گیرنده اصلی اما فرگی بود و ترجیح داد با درخواست افزایش حقوق ته وس موافقت نکند تا این بازیکن به صورت رسمی از جمع منچستری ها جدا شود.
کارلیتوس اما همچنان در شهر منچستر باقی ماند تا در تصمیمی شوکه کننده برای آبی های این شهر به میدان برود. به نظر می رسید هدف او از این انتقال جنجالی، انتقام گرفتن از سرالکس فرگوسن بوده است. به هر حال ته وس خیلی زود از یک چهره محبوب در او تی به جایگاه یک چهره منفور رسید و طرفداران شیاطین در زمان اولین بازگشت او به ورزشگاه خانگی شان، جو نامطلوبی برای این بازیکن رقم زدند.
رابطه منچستری ها با ته وس زمانی بدتر شد که سیتی سرانجام به مقام قهرمانی لیگ برتر رسید و این بازیکن با بنر «آسوده بخواب فرگوسن» در اتوبوس این تیم دیده شد! ته وس البته در پایان دوران حضورش در سیتی، بین هواداران این تیم نیز بسیار منفور شد.
مانوئل نویر
خرید ستاره های شاغل در باشگاه های مختلف بوندس لیگا، عادت دیرینه بایرن مونیخی ها است. حالا شاید دیگر تعدادی از باشگاه های این لیگ، با این داستان کنار آمده اند اما ماجرای جدایی مانوئل نویر از شالکه و حضور او در بایرن، هیچگاه در گلزن کرشن به باد فراموشی سپرده نخواهد شد.
مانوئل از ۵ سالگی در عضویت شالکه بود و در همه رده های سنی برای این تیم بازی کرد. ۱۵ سال بعد از اولین روز حضور در آکادمی این باشگاه، او اولین بازی اش را به عنوان یار تعوضی به جای فرانکو روسی مصدوم انجام داد.
نویر از سال ۲۰۰۸ و در زمانی که در دیدار لیگ قهرمانان با پورتو، تیمش را با سیوهای بی نظیری در مسابقه نگه داشت، در دنیا شناخته شد. این دروازه بان ۳ سال بعد کاپیتان شالکه شد و با این تیم به اولین نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا رسید.
جولای ۲۰۱۱ اما، خبر از قطعی شدن پروسه انتقال ستاره اصلی و کاپیتان شالکه به بایرن مونیخ داد. او با این انتقال بعد از بوفون تبدیل به دومین گلر گرانقیمت تاریخ فوتبال شد. مانوئل که شاید بهترین دروازه بان حال حاضر دنیا باشد، بدون تردید خاطره حضور در ورزشگاه شالکه با پیراهن بایرن را فراموش نمی کند؛ چرا که علاقمندان به باشگاه آبی پوش آلمانی در آن مسابقه از هیچ تلاشی دریغ نکردند تا یکی از بدترین روزهای زندگی نویر را بسازند. برای مثال می توان به آدمک هایی اشاره کرد که کاملا شبیه این بازیکن بودند و به صورت نمادین روی سکوهای ورزشگاه به طناب دار آویخته شدند.
رابین فان پرسی
به محض رسمی شدن خبر انتقال آر وی پی به من یونایتد، بسیاری از آرسنالی ها تصویر پاره کردن یا آتش زدن پیراهن او را در شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشتند. او تبدیل به یکی دیگر از کاپیتان های آرسنال شد که تصمیم گرفته این باشگاه را ترک کند و برای باشگاه بزرگ دیگری به میدان برود.
ستاره هلندی در اولین بازگشت به ورزشگاه امارات از زمان اضافه شدن به جمع شیاطین سرخ، با سوت های وحشتناکی مواجه شد اما در هر دو دیدار رفت و برگشت در برابر آرسنال با چهره ای مغموم وارد زمین شد و حاضر نشد در هیچ لحظه ای دست به خوشحالی بزند. حتی پس از باز کردن دروازه تیم ونگر نیز رفتار فان پرسی تغییری نکرد تا جو ورزشگاه امارات کمی در ارتباط با او آرام شود.
یک سال بعد اما اوضاع به گونه ای دیگر رقم خورد. او پس از به ثمر رساندن گل پیروزی بخش من یو برابر آرسنال، به شدت خوشحالی کرد تا دوباره در نگاه آرسنالی ها به جایگاه یک خائن تمام عیار برسد.
فرناندو تورس
بدون تردید پروسه انتقال ال نینیو به چلسی، یکی از بدترین نقل و انتقال های تمام تاریخ فوتبال بوده است. او با رقم سنگین ۵۰ میلیون پوند از لیورپول جدا شد و به چلسی پیوست. به ثانیه نکشید که قرمزهای آنفیلد، پیراهن های شماره ۹ او را به شعله های آتش سپردند.
آنها خیلی زود شعارهای زیادی علیه تورس ساختند و توانستند در روز بازگشت او به آنفیلد به خوبی از این شعارها استفاده کنند. به نظر می رسید نفرین لیورپولی ها کار خودش را کرد و تورس در لندن تبدیل به یک فاجعه تمام عیار شد. بازیکنی که حتی دیگر گل زدن در مقابل دروازه خالی را هم از یاد برده بود.
سول کمپل
بدترین خیانت همه ادوار لیگ برتر، وصله ای است که همچنان به نام مدافع سیه چرده انگلیسی چسبیده است. بدون تردید، هیچ کدام از هواداران اسپرز خاطره اولین بازگشت سول کمپبل به وایت هارت لین بعد از انتقال به آرسنال را از یاد نبرده اند. سول از ۱۵ سالگی در عضویت اسپرز بود و بعد از سپری کردن ۱۰ سال بدون حتی یک جام، راهی یکی از بهترین آرسنال های دوران شد؛ اتفاقی که برای هواداران سفیدهای لندن باورکردنی به نظر نمی رسید. این مدافع میانی تنومند یکی از بدترین خاطره های ورزشی اش را در اولین بازگشت به لین از زمان حضور در آرسنال تجربه کرد. چیزی حدود ۱۰۰ بنر با عبارات توهین آمیز روی سکوهای ورزشگاه دیده می شد و هواداران اسپرز نیز همه خلاقیت شان را به کار بسته بودند تا به این مدافع توهین کنند.
در این مسابقه ۴۰۰۰ بادکنک که کلمه «جوداس» رویشان نوشته شده بود در زمان ورود آرسنال به زمین به پرواز درآمدند. این اتفاق کم و بیش در تمام حضورهای بعدی او مقابل تاتنهام نیز رخ داد.
فیگو
هنوز که هنوز است، از پس همه پنجره های باز و بسته شده نقل و انتقالاتی، لوئیس را بزرگترین خیانتکار تاریخ فوتبال می دانند. ستاره پرتغالی بعد از ۵ سال حضور درخشان در بارسا، به بازوبند کاپیتانی این تیم نیز رسیده بود اما ناگهان خالق یکی از انتقال های به یادماندنی دنیای فوتبال شد.
فلورنتینو پرز، جذب این بازیکن از بارسلونا را به عنوان وعده انتخاباتی اش در نظر گرفته بود. در ابتدا، همه بارسلونایی ها گمان می کردند این ماجرا چیزی بیشتر از یک شوخی نیست اما فیگو، با مبلغ سنگین ۶۰ میلیون یورو راهی رئال مادرید شد.
او یکی از اولین خریدهای دوره کهکشانی های ۱ رئال مادرید بود و در زمان خودش تبدیل به گران ترین فوتبالیست دنیا شد. او تنها چند ماه بعد، جایزه توپ طلا را به خاطر روزهای حضورش در بارسا، با پیراهن رئال مادرید جشن گرفت. یک ماه بعد، یعنی درست در بیست و سومین روز از اکتبر سال ۲۰۰۰، فیگو برای اولین بار به نیوکمپ بازگشت تا وحشتناکترین جو تاریخ این ورزشگاه را تماشا کند.
در همه جای ورزشگاه، بنرهای بزرگی علیه این بازیکن نصب شده بود و ۹۸ هزار نفر بدون نثانیه ای وقفه برای او سوت می کشیدند. سیگار، پرتقال، تلفن همراه و بطری آب اشیایی بودند که به هنگام حضور فیگو لب خط به او پرتاب می شد. اتفاقی که آن شب را به خاطره ای ماندگار در دنیای فوتبال تبدیل کرد، لحظه ای بود که این ستاره پرتغالی برای زدن کرنر رفت و با پرتاب کله خوک از سوی هواداران بارسلونا روبرو شد.
لوئیس در دقایقی از بازی در حالی به کار ادامه می داد که هر دو دستش را روی گوش هایش گذاشته بود تا صدای هواداران بارسلونا را نشنود!