اطلاعیه سایت
بازیکن معروف استقلال به مادرش رحم نکرد / عکس
کار بیشرمانه بازیکن معروف استقلال ایران با مادرش + عکس
خبری باورنکردنی و تاسف برانگیز از بازیکن معروف تیم استقلال ما را در شگفتی فرو برد. به گزارش پارس ناز بازیکن معروف استقلال به مادرش هم رحم نکرد! شاهین بیانی کاپیتان اسبق استقلال به شدت از شاهرخ برادرش که سال گذشته هم آنالیزور استقلال بود، گلایه کرد و گفت او برای به دست آوردن خانه مادری شان کاری غیر قانونی انجام داده است
شاهین بیانی میگوید : خطاب به شاهرخ می گویم ماجرای خانه مان در سیدخندان را یادت است؟ همان خانه ای که به خاطر همسر چهارمت حیله گری کردی و با کلک و به بهانه وکالت محضری مادرم را به دفترخانه بردی و سند را به نام خودت زدی. آیا خدا از تو می گذرد که مادرمان را از خانه بیرون کردی؟ مادر من چند سال است در ساری و نزد خواهرمان زندگی می کند
خانم پروانه قدیری مادر شاهین و شاهرخ بیانی هم وارد بحث می شود و در این باره توضیح می دهد: «زندگيام از هم پاشيده است. باورم نميشود پسر بزرگم (شاهرخ) چنين كاري با من كرده باشد. او مرا به دفترخانهاي برد تا خانهام را به نامم بزند اما در اتاقي ديگر سند را به نام خودش تنظيم كرده بود و از من خواست بروم و امضا كنم. من هم از همه جا بيخبر سند را امضا كردم اما بعداً فهميدم سند به نام شاهرخ شده است. آخر مگر ميشود پسري با مادرش چنين كند؟
شاهرخ مرا دور زده و حالا من جواب ساير فرزندانم را چه بدهم؟ اين ارث همه آنها بود كه شاهرخ بالا كشيد. مسئله اينجاست كه شاهرخ و همسرش آمدند و در شرايط بسيار بدي مرا از خانهام بيرون كردند و حالا آواره هستم و در شهرستان پيش دخترم زندگي ميكنم.»
این مادر پریشان و دل شکسته ادامه می دهد: «من آفتاب لب بوم هستم اما شاهرخ را حلال نميكنم چراكه خانهام را از من گرفت. من حتي مدتهاست از شاهرخ خبر ندارم چراكه خانه را گرفته و رفته، پشت سرش را هم نگاه نكرده است.
من يك خواهش مادرانه از امير قلعهنويي دارم. قلعهنويي هميشه مثل پسرم بوده و او را خيلي دوست دارم. ميگويم آقاي قلعهنويي! من هم جاي مادر خودت، ميدانم شما احترام زيادي براي پدر و مادر قائل هستي. خواهش ميكنم كمكم كن تا سند خانهام را پس بگيرم. اگر تو بخواهي ميتواني با شاهرخ صحبت كني تا از اين كاري كه كرده پشيمان شود و سند خانهام را پس بدهد. آقاي قلعهنويي، كمكم كن تا خانهام را پس بگيرم. چون با اين رفتار شاهرخ زندگيام از هم پاشيده شده است.نميدانم شاهرخ چطور شبها راحت در همان خانه ميخوابد، در حالي كه مادرش را آواره كرده است؟ خدا كند فرجي شده و بتوانم خانهام را پس بگيرم.»
شاهین بیانی هم در این باره می گوید: «پيش مادرم بودم. داشتم از غصه ميتركيدم. بغض داشتم و نتوانستم آن را نگه دارم چون مشكلات مادرم را ديدم با خودم گفتم بايد كاري كنم. حرف من با شاهرخ اين است كه آخر چطور توانستي با مادرمان اين كار را بكني؟»
منبع:پارس ناز