تجاوزهای مکرر به دو دختر در منزل مجردی 

یک جوان شیطان صفت، چندی پیش دو دختر نوجوان ۸ و ۱۰ ساله را ربوده و به نحوه بی رحمانه اي مورد اذيت و اذیت و تجاوز و هم چنین ضرب و شتم قرار داده بود، این جوان محاکمه شد.

۶ اردیبهشت ماه خانواده دختر ۱۰ ساله اي با مراجعه به کلانتری اعلام کردند دخترشان ربوده شده است هست. در بررسی هاي پلیسی مشخص شد دختر ۱۰ ساله هنگام رفتن به منزل به زور به وسیله جوانی ربوده شده است و بعد از انتقال به منزل اي مورد اذيت و اذیت قرار گرفته است.

خبر و حوادث داغ+ تجاوزهای مکرر به دو دختر در منزل مجردی

بدین ترتیب به دستور بازپرس پرونده این جنایت سیاه در اختیار پلیس قرار داده شد و مأموران به تحقیق دراین باره پرداختند. تحقیقات دراین باره ادامه داشت که کارآگاهان با شکایت خانواده دیگری روبرو شدند که نشان می داد

دختر ۸ ساله ارزش به وسیله همین جوان ربوده شده است ودر منزل اي خالی مورد اذيت و اذیت قرار گرفته هست. براساس این شکایت ۱۴ روز بعد از نخستین جنایت سیاه، دختر ۸ ساله جهت خرید سبزی از منزل بیرون رفته ولی ناپدید شده است بود.

خواستگاری | خانواده | ازدواج | تحقیقات | زندگی | جنایت | داریوش | اخبار حوادث

تا این که بعد از ساعتی در اوج پریشانی به منزل ارزش برگشته و گفته بود از سوی مردی در خیابان ربوده شده است و مورد اذيت قرار گرفته هست. بدین ترتیب مأموران بعد از این شکایت توانستند سرنخ هایي به دست آورند.

دختر ۸ ساله گفت او به منزل اي انتقال شده است که در حیاطش یک سگ نگه داری میشد. با سرنخ هایي که دخترک در اختیار مأموران قرار داد، آنها به منزل شیطانی رسیدند. مأموران سرگرم تحقیق بودند که ناگهان مردی از منزل مورد نظر خارج شد.

دخترک نیز آن مرد را نشان داد و مدعی شد وی همان فردی است که او را ربوده بود. متهم که متوجه حضور مأموران شده است بود تصمیم به فرار گرفت ولی در عملیاتی ضربتی دستگیر شد.

خبر و حوادث داغ+ تجاوزهای مکرر به دو دختر در منزل مجردی

پلیس ضمن تحقیق راجع به زندگی شخصی این تبهکار دریافت که او در زمینه قاچاق مواد مخدر فعالیت داشته و مدتی قبل به علت اختلاف بر سر معامله مواد به وسیله افرادی ربوده شده است و به پاکستان انتقال یافته بود ولی بعد از مدتی آدم ربایان او را آزاد کرده بودند.

خواستگاری | خانواده | ازدواج | تحقیقات | زندگی | جنایت | داریوش | اخبار حوادث

نقشه شیطانی ۴ پسر جهت دختر جوان در شب بله برون 

دخترجوان شب بعد از بله برون به وسیله ۴ پسر مورد تجاوز قرار گرفت. دختر ۱۹ ساله اي که لرزش دستانش کاملا مشهود بود به قاضی پرونده اش گفت پدرام در محله ما زندگی می کرد و من هرروز صبح که به مدرسه می رفتم او را در نزدیکی منزلمان میدیدم که منتظر خروج من از منزل بود.

خبر و حوادث داغ+ تجاوزهای مکرر به دو دختر در منزل مجردی

آرام آرام با «پدرام» رابطه برقرار کردم او ظاهر خوبی داشت و خانواده اش نیز از اوضاع مالی مناسبی برخوردار بودند.روابط باعشق من و پدرام هرروز زیاد می شد آنقدر به او نزدیک شده است بودم که فکر می کردم بزودی با هم ازدواج میکنیم ولی او تنها مشکلی که داشت این بود که اصلا سرکار نمی رفت.

حدود ۳ سال از دوستی خیابانی ما می گذشت تا این که یک ماه قبل خانواده ایمان به خواستگاری ام آمدند او جوانی تحصیل کرده، با اخلاق و اهل کار و زندگی بود تحقیقات مقدماتی پدرم نشان می داد که ایمان از هر نظر جوانی شایسته جهت ازدواج با من است.

بهمین علت من هم پاسخ مثبت دادم به چه دلیل که از دوستی خیابانی با پدرام فقط مورد سوء استفاده قرار گرفته بودم و نمی توانستم با او ازدواج کنم با آن که از روابط پنهانی گذشته ام عذاب وجدان شدیدی داشتم،

اما بلافاصله مراسم بله برون برگزار شد و بزرگترها تصمیم گرفتند تا بعد از انجام آزمایش هاي دکتری ما به عقد یک دیگر درآییم ولی نمی دانم پدرام از کجا متوجه این عنوان شده است بود به چه دلیل که مدتی بود ارتباطم رابا او قطع کرده بودم.

آن روز پدرام دریک تماس تلفنی از من خواست حضوری هم دیگر را ملاقات کنیم من هم جهت این که حقیقت ماجرا رابه او بگویم سرقرار رفتم هنگامی سوار خودرویی شدم که پدرام رانندگی آن رابه عهده داشت احساس کردم

خیلی خشمگین و بیقرار است او مرا به منزلشان برد و خواست به داخل منزل بروم من هم گرچه می ترسیدم ولی بدلیل اعتمادم به او، وارد منزل شدم ولی با دیدن ۳ تن دیگر از دوستان او وحشت سراپای وجودم را فراگرفت.

تازه فهمیدم که آنها نقشه سوء استفاده از مرا طراحی کرده اند آن روز نحس پدرام بعد ازآن که مرا مورد اذيت قرار داد به دست دوستانش سپرد و … آنها سپس مرا ترساندن کردند اگرچیزی به کسی بگویم با انتشار شدن تصاویرم آبرویم را میبرند اکنون خانواده ام از این ماجرا بی اطلاعند درحالی که من روزهای سختی را سپری می کنم به طوریکه عذاب وجدان و کابوس هاي شبانه رهایم نمیکند ولی کاش…

زنی قبل از فوت نام پسرعمویش را نوشت داریوش قاتل است

شامگاه بیست و سوم خرداد امسال مردی با پلیس تماس گرفت و از قتل همسر ۲۸ ساله اش در منزل ارزش در حوالی بلوار مرزداران در شهر قدس «قلعه حسن خان» خبرداد. ماموران با حضوردر آپارتمان عدد ۴، پيکر زن جوان را کنار میز کوچکی در اتاق نشیمن یافتند. منزل بهم ریخته و استکان چای و ظرف میوه در آنجا قرارداشت. این جنایت به قاضی امیر بی پروا، بازپرس کشیک قتل دادسرای شهر قدس گزارش شد.

او همراه تیمی از ماموران اداره جرایم جنایی پلیس آگاهی در آنجا حاضر شدند. بررسی هاي اولیه نشان می داد که زن جوان براثر اصابت ضربه چاقو به گردنش به قتل رسیده و چند ساعتی از مرگش می گذرد .

شوهر مقتول به افسر تحقیق گفت: من نقاش ساختمانم، اختلاف و درگیری با همسرم نداشتم. عصر هر چه در زدم در را باز نکرد و با کلید آنرا باز کرده ووارد شدم. همسرم به قتل رسیده و النگوهایش همراهش نبود.

ماموران در ادامه تحقیقات منزل مقتول را دوباره مورد نظارت قراردادند که اینبار کارد میوه خوری خون آلودی را کشف کردند . همچنین سررسیدی را در نزدیکی محل کشف پيکر یافتند که لکه هاي خون روی آن و برگه هایش بود .

زمانی که آنرا بررسی کردند در یکی از برگه ها با خودکار نوشته شده است بود قاتل پسرعمویم داریوش هست. با افشای این ماجرا پسر عموی مقتول به نام داریوش که معتاد بود تحت تعقیب پلیس قرارگرفت.

ماموران جهت دستگیری او به منزل اش در کرج رفتندکه او در آنجا نبود و خانواده اش از وی اظهار بی خبری کردند.به گزارش پارس ناز در جریان تحقیقات معلوم شد که او جهت شرکت در مراسم سوگواری مقتول به شهر قدس بازگشته هست. ماموران در آنجا حاضر شدند و متهم پیش از فرار دستگیر شد . او در بازجویی پلیسی سکوتش را شکست و به جنایت اعتراف کرد. داریوش ۳۰ ساله در اعترافاتش گفت:

متاهلم و فرزند خردسالی دارم و نقاش ساختمان هستم. رابطه خوبی با دختر عمویم و همسرش داشتم. بعداز ظهر جهت دیدن او که مثل خواهرم بود برابر منزل اش رفتم. چای و میوه آورد و از حال و احوال خانواده ام پرسید . کمی در آنجا شیشه مصرف کردم که با من دعوا کرد که به چه دلیل شیشه مصرف می کنم. خواست دیگر به منزل اش نیایم. بعد از مصرف شیشه دچار توهم شدم.

با دیدن النگوهایش برق آن چشمانم را گرفت. کارد میوه خوری مقابلم را برداشتم و به او حمله ور شدم. متهم به قتل ادامه داد: فریاد می زد و کمک می خواست. ترسیدم همسایه ها متوجه شوند که چاقو رابه سمتش انداختم که گردنش مجروح شد. همین که زمین افتاد به زور النگوهای طلایش را در آوردم و به سرعت بیرون رفتم و به منزل ام در کرج بازگشتم. فکر میکردم مجروح شده است و زنده می ماند.

روزبعد نزد یک طلافروش رفتم و شش النگوی سرقتی رابه مبلغ ۴میلیون تومان فروختم. بعدکه فهمیدم جان باخته، شوکه شدم. در مراسم خاکسپاری وختم شرکت کردم که کسی به من شک نکند، ولی خون مقتول دامانم را گرفت و بازداشت شدم.

هشدار به خانواده ها

قاضی اصغری زاویه، معاون دادستان شهرستان قدس به جام جم گفت: طلافروشی که طلاهای سرقتی را خریده بود بازداشت شد. دراین پرونده شاهد بودیم که مرد معتاد در پی توهم ناشی از شیشه دست به دزدی مرگباری زده هست. وی افزود: افرادی که به سمت مصرف موادمخدر از جمله شیشه رو می آورند دست به جرایم خشن و جنایت می زنند که علاوه برگرفتار کردن خود جان و مال دیگران را هم به خطر می اندازند.

صدای درگیری شنیدیم

همسایه ها هنوز فوت زن جوان را باور نمی کنند. یکی از زنان همسایه به خبرنگار جام جم گفت: زن جوان و شوهرش، فرزندی نداشتند و از ۹ سال پیش دراین آپارتمان زندگی می کردند.

او زن آرام و خوبی بودو هر لحظه در کارهای خیر مسجد محله فعالیت داشت. همه ی او را دوست داشتند و به همه ی کمک میکرد. آن روز صدای دعوا و سرو صدا از منزل زن همسایه شنیدم، ولی گمان کردم شاید با شوهرش دعوا میکند و مسئله خانوادگی است.

ماجرای بزرگتر بودن زن مانکن معروف از نامزد خوش تیپش

بتازگی خبری از خیانت همسر کتی پرایس مدل، خواننده ، تاجر و رمان نویس انگلیسی در اینترنت و خبرگزاری ها پخش شده است است.به گزارش پارس ناز طبق آخرین اخبار Latest news کایران هایلر همسر این زن مشهور، با فروشنده یک فروشگاه که ۱۹ سالش هم است رابطه برقرار کرده هست. این مدلینگ در گفت و گو گفت: من هنگامی با کایران قرار ازدواج گذاشتم ۴۰ سالم بودو او ۲۹ سال داشت.

من به او گفتم که من قصد دارم مجرد بمانم و از نظر سنی خیلی از تو بزرگ تر هستم ولی خیلی پافشاری کرد ودر نهایت بعد از چند وقت ما با هم ازدواج کردیم. وی ادامه داد از اوایل ازدواجمان من متوجه خیانت هاي او شده است بودم و به قولی فهمیده بودم که او چشم و گوشش می جنبد. زیاد اوقات مچ او را هنگام صحبت کردن با زنان متفاوت و گاهی لمس کردن آنها گرفته بودم ولی تلاش کردم با قضیه کنار بیایم و او را درست کنم.

تلاش کردم کایران رابه محل کارم ببرم تا با کار سرگرم باشد ولی هر لحظه به هر بهانه اي از آمدن سر باز می کرد. این آخرهای متوجه شده است بودم که او با کسی است ولی نمی دانستم به چه دلیلی به روی او بیاورم، تصمیم گرفتم شب که اوخوابید از طریق موبایلش متوجه قضیه بشوم ولی هنگامی به سراغ تلفن همراه رفتم فهمیدم که رمزش راکه اسم من بوده، عوض کرده و فقط با حرارت انگشتان دست خودش باز میشود، خیلی آرام انگشتش رابه روی صفحه گذاشتم و باز کردم.

ولی اي کاش که اینکار را نمی کردم، تمامی تصویرهای ناجور او با یک دخترجوان و خبر هایشان را دیدم و فهمیدم او هیچگاه نمی تواند درست شود و تا آخر عمرش یک هوسباز می ماند و حالا قصد دارم از او جدا شوم بدلیل این که زندگی ما تا آخر عمر دوام و پایداری ندارد و با شک و تردید باید هرروز را کنار هم سپری کنیم. هنوز اخبار جدیدی از جدایی آنها به دست نیامده است.

لحظه هراس انگيز شکسته شدن بینی فوتبالیست آلمانی

سباستین رودی در بازی کشور آلمان و سوئد بدلیل مصدومیت شدید از ناحیه بینی دراین صحنه جای خود رابه ایلکای گوندوغان داد.

تجاوزهای مکرر به دو دختر در منزل مجردی +خبر و حوادث داغ

واژه های کلیدی: خواستگاری | خانواده | ازدواج | تحقیقات | زندگی | جنایت | داریوش | اخبار حوادث