• خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • خانه » خبری و خواندنی » تئاتر با ایجاد تزکیه، مردم را به سمت بهتر شدن می برد

    تئاتر با ایجاد تزکیه، مردم را به سمت بهتر شدن می برد

    وحید رهبانی این روزهای نمایش هنر را در تماشاخانه پالیز به صحنه می‌برد، نمایشی با سه بازیگر پر‌سابقه که هر کدام نماد یکی از تفکرات مرسوم در زندگی روزانه انسانهاست.

    تئاتر با ایجاد تزکیه، مردم را به سمت بهتر شدن می برد

    به گزارش حوزه تئاتر گروه فرهنگی گروه تحریریه سایت جوان؛ وحید رهبانی بازیگر، مترجم، نمایش‌نامه نویس و کارگردان تئاتر، متولد ۱۳۵۸ پایتخت کشور عزیزمان ایران هست. وی در سال ۷۵ کار خود را با نمایش «معرکه در معرکه» داوود میرباقری شروع کرد و سال ۷۹ با سریال «خانه ما» ساخته مسعود کرامتی از شبکه سه سیما، شهرت نسبی خوبی در جوانی پیدا کرد. رهبانی بعد از آن به کانادا رفت و در رشته کارگردانی از مدرسه ملی تئاتر کانادا فارغ التحصیل شد. در طول این سالها کارگردانی و ترجمه، دل مشغولی مهم رهبانی بوده هست؛ علاقه‌ای که به گفته خودش معلوم نیست در آینده به کجا کشیده خواهد شد.

    اما رهبانی این روزها با ۳ بازیگر قدیمی و باتجربه تئاتر مشغول اجرای نمایش «هنر» در تماشاخانه «پالیز» هست. ترجمه‌ متنی از یاسمینا رضا، نویسنده مشهور فرانسوی که ۲۳ سال قبل نوشته شد و در همان سالهای ابتدایی جایزه «تونی» را از آن این نویسنده دو رگه ایرانی-مجاری کرد.

    در طول این سالها، نمایش‌ «هنر» بارها در لندن و برادوی (نیویورک) اجرا شده است و به خوبی توانسته با مخاطب ارتباط برقرار کند، ارتباطی که بی‌شک برگرفته از شناخت بالای نویسنده از روابط و واکنش‌ انسانی هست، در کشور عزیزمان ایران ولی نخستین بار در سال ۱۳۸۱ مرحوم داوود رشیدی «هنر» را در تئاتر شهر به صحنه برد.

    تئاتر با ایجاد تزکیه، مردم را به سمت بهتر شدن می برد

    ماجرا خیلی راحت هست، اتفاقی که قطعا همه ما بارها آن را تجربه کرده‌ایم و شباهت بسیاری به حال این روزهای بسیاری از ما دارد؛ اختلاف عقیده و چه بسا سلیقه، تفاوت در بیان نظرات و در نهایت تبعات پیش‌آمده که تاثیری مستقیم در زندگی‌ هر کدام از ما خواهد گذاشت.

    در این نمایش ولی یک تابلو سفید رنگ نقاشی بهانه‌ای راحت شده است جهت بروز نظرات متفاوت سه مرد میانسال که از قضا رفاقتی چندین ساله با هم دارند. تابلوی پیش روی مخاطب بومی سفید رنگ است و خریدار تابلو یا همان سرژ ( امید روحانی) در طول نمایش تلاش می‌کند تا به دوست متعصبش مارک ( داریوش فرهنگ ) بفهماند که این تابلو نه تنها سفید مطلق نیست بلکه یک شاهکار هنریست! در این بین ایوان (محسن حسینی ) شخصیتی متفاوت دارد، او فقط می‌خواهد که دوستانش را حفظ کند و از تنهایی فراری‌ است.

    رهبانی در ابتدای کاتالوگ معرفی نمایش خود نوشته: «کل این ماجرا یک مضحکه است» ولی اگر از من بپرسید، کل این ماجرا یک «بهانه» هست، بهانه‌ای جهت «تلنگر»، تلنگری به من، شما و به همه ما جهت لحظه‌ای «تفکر»، تفکر در خصوص نوع برخوردها و تعصباتمان در مواجهه با عقاید مخالف.

    در همین رابطه خبرنگار حوزه تئاتر گروه فرهنگی گروه تحریریه سایت جوان؛ با وحید رهبانی کارگردان نمایش «هنر» به گفتگو نشسته است.

    وحید رهبانی این روزهای نمایش هنر را در تماشاخانه پالیز به صحنه می‌برد، نمایشی با سه بازیگر پر‌سابقه که هر کدام نماد یکی از تفکرات مرسوم در زندگی روزانه انسانهاست.

    در ابتدا از روند کار ترجمه‌هایتان بگویید؟

    من سال ۸۳ نمایشنامه کلاغ را از «دیوید هروئر» ترجمه کرده بودم. سال گذشته متن صد‌در‌صد مارکس لید را ترجمه کردم و تصمیم به اجرایش گرفتم، اتفاقا چند جلسه تمرین هم داشتیم؛ ولی به ناگاه کار با ممنوعیت متن نمایش نامه روبرو شد و من ظرف ۴۸ ساعت مهلت تعیین شده است نمایشنامه «اگر» را ترجمه و جایگزین کردم. جالب است که ما چند سال پیش در همین مملکت جهت «ایبسن» مراسم بزرگداشت برگزار کردیم و حالا اینکه به چه دلیل این برخورد با کار ما شده، جای تعجب و پرسش را از اداره نظارت و اررزشیابی وزارت ارشاد در مرکز هنرهای نمایش می‌گذارد. ولی به شخصه خودم را درگیر چنین مسائلی نمی‌کنم.

    یک سال بعد مرتضی اسماعیل کاشی از من درخواست چند متن کرد، و از بین پیشنهادهایم متن «صد در‌ صد» را گزینش و شهریور امسال اجرایش کرد و خدا را شکر کاری خوب هم شد. مهم این است که مردم زیاد تئاتر ببینند و هر قدر دامنه مخاطب تئاتری زیاد کردن پیدا کند بهتر است.

    چقد به متن مهم وفادار بوده‌اید؟

    حوصله مردم ۱۳۹۶ واقعا در حد ۷۰ دقیقه متن هست. بعد یک فشرده سازی در متن مهم داشتیم ولی هیچ چیزی را هم از دست ندادیم، کلمات عین متن یاسمینا رضا است.

    در طی این سالها کارهای متنوعی انجام داده‌اید، به کدام زیاد علاقمند هستید؟

    تئاتر با ایجاد تزکیه، مردم را به سمت بهتر شدن می برد

    در حال حاضر کارگردان تئاتر هستم و گاهی بازی می‌کنم. عاشق نوشتن هستم و دستی در ترجمه دارم و چه بسا در آینده نزدیک به سراغ کشاورزی بروم.گاه و بیگاه به دیدن تئاتر می‌روم و تئاتر برایم یک تفریح جدی هست، ولی هیچ کدام از این کارها لزوما شغل من نیست و بصورت کلی آینده برایم قابل آینده نگری نیست. به عنوان نمونه پیش از اکران «دوئل» به کانادا رفتم و ۶ سال بعد برگشتم. تحصیل در این دانشگاه کار سختی بود و من به نوعی می‌خواستم خودم را محک بزنم که آیا از عهده این کار بر خواهم آمد یا نه.

    در مورد ممیزی‌ها بگویید، اتفاقی که چند سال پیش در مورد نمایش هدی گابلر اتفاق افتاد و مانع از ادامه اجرای نمایش شما شد.

    تئاتر با ایجاد تزکیه مردم را به سمت بهتر شدن می برد، درس و آگاهی ایجاد می‌کند و در حقیقت منِ مخاطب را از آن وجه بد دور کرده و کمک می‌کند تا پلیدی‌های درونش را با خِرَد همراه کند. در این بین ساختار کلی تراژدی به مثابه تلنگری‌ است که با نشان دادن پلیدی‌ها در ذهن مخاطب، دوری از وجوه ناپسند را جهت رهایی از عواقب تلخ متذکر می‌شود. مسلّم است که در این بین هر نوع خودسانسوری در کار باعث ساز دروغ و ریا خواهد شد. ما باید اجازه حرف زدن داشته باشیم و حرف یکدیگر را تحمل کنیم.

    در مورد هدی گابلر، هنگامی نخستین بار متن و عکس‌هایی را که یکی از خبرگزاری‌ها نوشته بود دیدم، باور نمی‌کردم،گفتم شما اشتباه می‌کنید، فراماسونری؟ برده‌داری جنسی؟؟ اشتباه نوشتند. این نمایش ما نیست، اینها مربوط به کاری دیگر است.

    وحید رهبانی این روزهای نمایش هنر را در تماشاخانه پالیز به صحنه می‌برد، نمایشی با سه بازیگر پر‌سابقه که هر کدام نماد یکی از تفکرات مرسوم در زندگی روزانه انسانهاست.

    متاسفانه با یک شیطنت رسانه‌ای جریانی کاذب و غیر واقعی به راه انداختند، جالب است که ما در دوران وزارت آقای صفار هرندی (که یکی از وزرای سخت‌گیر ارشاد بود) جهت آقای «ایبسن» بزرگداشت گرفتیم و هنگامی من داشتم کارش را اجرا می کردم، ده‌ها برچسب به کار زده شد. آیا ما نباید مردم را زیر ذره بین بگذاریم و بعد قضاوت کنیم. آیا نباید روند زندگی یک فرد را بررسی کنیم؟ اینکه در طول زندگیش چه کار کرده و در چه فضایی رشد کرده. بعد از آن ماجرا من ۲ سال در منزل ماندم. در این بین خیلی‌ها به من پیشنهاد پناهندگی و سوار شدن بر موجی را که به راه افتاده بود دادند، ولی واقعا لزومی به این کار نمی‌دیدم. روند کاری من در طول این سالها کاملا مشخص بوده؛ آرامم، خانواده سالمی دارم و قصد دیده شدن هم ندارم، فقط کار می‌کنم همین.

    پیش از «پالیز» قرار بود در تماشاخانه شهرزاد «هنر» را به روی صحنه ببرید، چه شد که نظرتان عوض کردن کرد؟

    تماشاخانه شهرزاد بخاطر بدقولی‌هایش به هچ وجه قابل اعتماد نیست. مدیریت مجموعه در مدت کوتاهی از مفاد قراداد تعیین شده است دور شد و این عنوان اصلا قابل تحمل نبود. من خیلی هنرپیشه‌ها را وارد ماجرا نکردم و بعد از چند روز تمرین را متوقف کردیم و در تماشاخانه پالیز کار را روی صحنه بردیم. کادر تماشاخانه پالیز همه تئاتری هستند، درد تئاتری‌ها را می‌فهمند و در کل فضایی انسانی‌تر در آن حاکم است.

    بطور کلی با تئاتر شخصی موافقید؟ به نظر شما در حال حاضر تئاتر شخصی روند درستی را طی می‌کند؟

    تئاتر با ایجاد تزکیه، مردم را به سمت بهتر شدن می برد

    به شدت موافق تئاتر خصوصیم و مطمئن هستم که این مسیری درست در نهایت به نفع تئاتری ها خواهد شد. هنگامی می‌شود از یک صنعت پول درست کرد به چه دلیل که نه. در خصوص مسائل موجود هم قاعدتا در طول وقت تئاتر شخصی مجبور است ساز و کاری مناسب را ایجاد کند. به هر حال مسیری است که باید طی شود، ولی باید تلاش در بهتر شدن آن کنند.

    در این میان منزل تئاتر چه نقشی جهت تئاتری‌ها دارد؟

    خانه تئاتر در حقیقت منزل تئاتر نیست و ربطی به چیزی که باید باشد ندارد. مورد نیاز است جابجایی در آن صورت بگیرد تا جا جهت افرادی که مفیدترند و توانایی زیاد دارند باز شود. حقیقت این است که یک هنرمند تا زمانی که توان خلق دارد، باید محصول تولید کند و بعد از آن باید چرخه شایسته سالاری اتفاق بیفتد. شایسته سالاری لازمه این روزهای منزل تئاتر است.

    تئاتر تا امروز بار مالی خوبی برایتان داشته است؟

    من هیچ وقت بخاطر پول کار نکردم ولی درآمد بدی هم نداشتم. اگر دنبال پول نباشی خودش به سمتت می‌آید؛ البته بستگی به این هم دارد که چقد پول می‌خواهی و پیگیر چه چیزی هستی. من به شخصه از مجموع کارهایی که انجام می‌دهم درآمدی هم کسب می‌کنم که شکر خدا راضی‌ام می کند.

    بازیگرهای نقش‌ را بر چه اساسی گزینش کردید؟

    در این زمینه بسیار سخت‌گیرم و تلاش می‌کنم تا بهترین‌ها را پیدا کنم لیکن هنرپیشه‌های خوب ۵۰ درصد کار یک کارگردان را راحت و نصف راه را جهت شما هموار می‌کنند. در کنار این عنوان خود کارگردان باید از بازی‌ها لذت ببرد و اعتقاد دارم تا خودت لذت نبری، نباید در را جهت تماشاگر باز کنی.بودن با این سه عزیز در این کار بسیار برایم لذت بخش است و باور کنیند فاصله سنی بین من و بازیگران معنایی در رفاقتمان ندارد. گروهی کاملا حرفه‌ای و معجزه‌ خوش حالی که به وضوح در روحیه وحتی زندگی شخصی بازیگرها تاثیر گذار بوده هست. معجزه معجزه تئاتر هست. بطور مثال ایوان، قصه یک بهلول است و باید بخندد، اتفاقی که در شخصیت و زندگی روزانه آقای حسینی خیلی دور از دسترس هست، و شما خیلی باید تلاش کنید تا ایشان را به خنده بیندازید. در حالی که در طول کار و تمرینات براحتی خنده روی لب ایشان است و این نشان از تاثیر نمایش دارد.

    در مورد طراحی صحنه چه نگاهی داشتید؟

    میزانسن صحنه ما کاملا طبیعی است و در کار به نظر نمی‌رسد. مثلث‌های زیاد ترکب بندی که نشان از رفاقت‌های سه نفره دارد، دکور از رنگ‌های شاد و ترکیب بندی جذابی برخوردار است و براحتی خوش حالی را به مخاطب القا می‌کند. طراوت و حسی خوب که حتی در کارهای خارجی نیز دیده نمی‌شود و این بسیار خوب است.

    در دنیای هنر دنبال چه چیزی هستید؟

    در ناخوداگاهم هر لحظه دنبال ریسک و کار تازه هستم. کار تکراری و قالبی مشخص گرفتن حوصله سر بر هست. من انتظار دارم مخاطب هر بار که به دیدن کارهای من می‌آید با چیزی تازه روبرو شود و با خودش بگوید وحید رهبانی این بار برایمان چه خواهد داشت. بعلاوه اینکه حواسم است که از آفات شهرت دور باشم. شهرت دیو دیوانه‌ای است که کارهای زیادی می‌کند و سوار شدن روی این دیو کار سختی هست. من شهرت را خیلی سریع پیدا کردم و خدا را شکر که توانستم مهارش کنم.

    برای این کار بروشور کاملی تهیه دیده‌اید، در این خصوص هم توضیح بدهید.

    هنر نمایش بر خلاف هنرهای دیگر دوام ندارد و در نهایت به مرگی قشنگ و جادوانه تبدیل می شود، از این رو در طول وقت مراجعه به فیلم و نقاشی‌های پیشین امکان‌پذیر است ولی به تئاتر نمی شود رجوع کرد بعد بروشور به نوعی سند یک تئاتر است و خاطره کار را در سال‌های بعد زنده نگه می‌دارد. جهت همین تلاش کردیم روی تک تک قسمت‌هایش فکر کنیم تا معرفی کاملی از کار باشد.

    تفاوت کارتان را با اجراهای قبلی از این نمایش‌نامه در چه می‌دانید؟

    این اثر مانند منشوری است که می‌شود از هزار طرف آن را چرخاند. کار ما اگر چه متنش با اجراهای قبلی یکی بود ولی در نوع نگاهمان به عنوان کمی تفاوت داشت. ما نمی‌خواستیم مباحث خشک فلسفی هنر مدرن و کلاسیک داشته باشیم. تاکید بر دوستی بود و اینکه بگوییم رفاقت چطور می‌شکند و چطور دوباره برمی گردد.

    در طول این سالها ایرانی بودن کارهایتان را با چه ابزاری نشان داده‌اید؟

    به نظرم هر لحظه این کار معنایی ندارد، من لزوما هر وقت بیرون از کشور عزیزمان ایران کار می‌کنم، حتما چند نشانه ایرانی ( فرش یا …) در کار استفاده می‌کنم ولی به نظرم در داخل کشور نیازی به این کار نیست. ژاپنی‌ها معتقدند ما تئاتر می‌رویم تا چیزی دیگر ببینیم و حال آنکه در داخل کشور به اندازه کافی اِلما‌ن‌های ایرانی دور و برما هستند.

    لحظه خاصی در کار است که جهت شما حس و حال متفاوتی داشته باشد؟

    در انتهای کار لحظه‌ای است که ایوان ظرف زیتون را به سمت تماشاگرها تعارف می‌کند، هنگامی نخستین تماشاگر زیتون را برمی‌دارد، در سکوت، احساسی عجیب بین تماشاگرها شکل می‌گیرد و تاثیر خاصی دارد، بسیار این لحظه را دوست دارم و هر شب از دیدنش لذت می‌برم.

    برای آینده چه کاری در دست دارید؟

    همیشه چند برنامه در ذهنم دارم. در حال حاضر دلم می‌خواهد یک کار سینمایی را کارگردانی کنم و تصویرهای ذهنی‌ام را روی پرده سینما به مردم نشان دهم. حالا باید امتحان کرد و دید چه اتفاقی خواهد افتاد.

    انتهای پیام/

    اجرای نمایش «هنر» در تماشاخانه پالیز

    واژه های کلیدی: نمایشنامه | کارگردانی | کارگردان | نمایش | مخاطب | زندگی | ترجمه | تئاتر

    اشتراک گذاری مطلب

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • کتاب های تجهیزات نظامی اورجینال
  • دانلود منابع مرجع انگلیسی
  • خرید کتاب های زبان اصلی فیزیک لیزر
  • خرید کتاب های زبان اصلی علوم طبیعی
  • خرید کتاب زبان اصلی کلیه و اورولوژی
  • خرید کتاب های زبان اصلی مدیریت سیستم
  • منابع اورجینال پزشکی طبیعی
  • کتاب های کتابهای دانشگاهی اورجینال
  • دانلود منابع مرجع آمار ریاضی
  • کتب فیزیک جو زبان اصلی
  • تمام حقوق مادی , معنوی , مطالب و طرح قالب برای این سایت محفوظ است - طراحی شده توسط پارس تمز
    ?>