اطلاعیه سایت
حمید حسام نویسنده کتاب «وقتی مهتاب گم شد» به مناسبت شهادت علی خوش لفظ راوی این کتاب یادداشتی را جهت این شهید بزرگوار انتشار کرد.
به گزارش حوزه ادبیات گروه فرهنگی گروه تحریریه سایت جوان؛ حمید حسام نویسنده کتاب «وقتی مهتاب گم شد» به مناسبت شهادت علی خوش لفظ راوی این کتاب و رزمنده دفاع مقدس که در عملیات رمضان، مسلم بن عقیل، والفجر ۵، کربلای ۴ و کربلای ۵ حضور داشت، یادداشتی را جهت این شهید بزرگوار انتشار کرد.
برای مهتابِ به مقصد رسیدهام: شهید علی خوش لفظ
یقولون انّ الموت صعبٌ
یادداشت حمید حسام جهت مهتابِ به مقصد رسیده
والله مُفارقةُ الاحبّاء أَصعَب
سلام صبورِ بیادعا، سلام ای کتیبۀ زخم!
همهجا پُر شده است که تو پر کشیدی و پریدی و رسیدی به قرارگاه محضر حق، کنارِ رفقا و سر روی زانوی سیدالشهدا(علیهالسلام) و چشم در چشم ۹۰ شهیدی که با هم عهدنامۀ شفاعت نوشتید.
دو هفته پیش که روی تخت دیدمت، جهت نخستین بار بعد از سی سال رفاقت، خوشلفظ نبودی! حرف نمیزدی؛ فقط نگاهم میکردی با آن دو چشمی که آینۀ حماسهها بود و من اشک میریختم و لال شده است بودم. میخواستم بگویم علی جان! سال گذشته در همین روزها به دیدار آقا رسیدیم. آن دیدار که تو در آغوش آقا آرام گرفتی و گفتی آقاجان! من خیلی درد دارم ولی شما را که دیدم، همۀ دردهایم را فراموش کردم.
حمید حسام نویسنده کتاب «وقتی مهتاب گم شد» به مناسبت شهادت علی خوش لفظ راوی این کتاب یادداشتی را جهت این شهید بزرگوار انتشار کرد.
تو، سی سال رفیقِ درد بودی و جاماندۀ قافلهی مردانِ مرد.
جسمت میان ما بود و جانت در ملکوتِ مهتابها و حتماً مانده بودی که هر کس دلش جهت متوسلیان، همت، شهبازی و چیتسازیان و ۸۰۰ همرزم شهیدت تنگ شد، تو را ببیند؛ تو را که آینۀ شکسته ولی بیغبار حماسهها بودی.
علی جان! آن روزها که به بهانه نوشتن خاطراتت، شناسنامۀ رزمِ تو را میکاویدم، میدانستم که «درد» نامِ دیگر شناسنامۀ توست. نه درد دهها زخمِ تیر و ترکش و موج انفجار و گازهای شیمیایی که دردِ هجرانِ نیمههای گمشدۀ تو؛ درد دوری از علی چیت سازیان، علی محمدی، نادر فتحی، بهرام عطائیان و همۀ آنها که در شبهای مهتابی جنگ، گمشان میکردی.
علیِ خوشمعنا! تو با خدایت در این سالهای قحطی رفاقت، چه میثاقی گذاشتی که قافلهسالار شهدای حرم -سرلشکر شهید حاج حسین همدانی- دو ماه پیش از شهادتش در مراسم رونمایی کتاب خاطرات به حال تو غبطه خورد و گفت: «مهتاب که گم نمیشود، علی خوشلفظ تازه پیدا شده است و دارد نورافشانی میکند.» و حاج قاسم سلیمانی هم برایت نوشت: «علیِ عزیز، تمام گذشتههایم را به رخم کشیدی».
علیِ خوشمرام! که جهت هیچ رفیقی، رفیق نیمهراه نبودی، قول و قرارها که یادت نرفته؛ به ما هم مزۀ «سلوک گمنامی» را بچشان و از «معبر تعلقات» عبورمان ده و به «راهکار اشک» ما را برسان.
لبخند شفاعتی به ما -قبرستاننشینان عادات سخیف- بزن؛ ای خوشرفیقِ رسیده به رفیقِ اعلی!
یادداشت حمید حسام جهت مهتابِ به مقصد رسیده
انتهای پیام/
واژه های کلیدی: حماسه | حمید حسام | یادداشت نویسنده | اخبار ادبیات |