• خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • خانه » خبری و خواندنی » اخبار اقتصادی و سیاسی » دولت اصلاحات به شدت مظلوم‌تر از دولت روحانی بود / هاشمی‌طبا

    دولت اصلاحات به شدت مظلوم‌تر از دولت روحانی بود / هاشمی‌طبا

    دولت اصلاحات دولت موفق و اصلاحگری بود و می‌توان آخرهای دوره‌اش را عالی ترین دوران اقتصادی در کشور دانست… متأسفانه بعضی اشخاص این دولت را به شدت مورد حمله

    دولت اصلاحات به شدت مظلوم‌تر از دولت روحانی بود / هاشمی‌طبا

    هاشمی طبا: دولت اصلاحات به شدت مظلوم تر از دولت روحانی بود

    عبارات مهم : هاشمی رفسنجانی – مسائل سیاسی

    دولت اصلاحات دولت موفق و اصلاحگری بود و می توان آخرهای دوره اش را عالی ترین دوران اقتصادی در کشور دانست… متأسفانه بعضی اشخاص این دولت را به شدت مورد حمله قرار دادند. شاید اگر آن هجمه ها صورت نمی گرفت، وضع مملکت به مراتب بهتر از الان می بود. دولت اصلاحات به شدت مظلوم تر از دولت روحانی بود؛ به چه دلیل که هر روز مساله جدیدی جهت آن مجموعه ایجاد می شد و در بسیاری از مواقع تندروها به موفقیت می رسیدند.

    به گزارش ایسنا، روزنامه آرزوی بزرگ نوشت: «برخی از نیروهای اصلاح طلب از عملکرد حسن روحانی و دولت یازدهم رضایت نسبی داشتند ولی معتقد بودند که پیرسالاری، درگیری بیش اندازه دولت در مسائل سیاسی، عدم توجه مناسب به جوانان و بانوان و عدم استفاده مناسب از نیروهای اصلاح طلب به عنوان نقاط ضعف دولت نخست روحانی محسوب می شود. با این وجود آنان با امید عوض کردن به حسن روحانی رأی دادند، او مدیر جمهور ماند و دولت دوازدهم را تشکیل داد. با این که اصلاح طلبان درمجموع چینش دولت دوازدهم را مطلوب می دانند و بعضی دیگر از اشخاص سیاسی تغییری در این دولت نسبت به دولت یازدهم نمی بینند و از این رو مطالبه عوض کردن در دولت را پیگیری می کنند.

    دولت اصلاحات به شدت مظلوم‌تر از دولت روحانی بود / هاشمی‌طبا

    مصطفی هاشمی طبا در این باره به گفت و گو با «آرمان» پرداخته که گزیده آن را در ادامه می خوانید.

    – دولتِ دفاع، خدمات زیادی کرد منتها دولتمردان ناگزیر بودند محدود بیندیشند و نمی توانستند نقش عضو دولت توسعه ای را ایفاکنند. البته در آن دوران نیز ستاد فرماندهی طرح های انقلاب جهت جذب سرمایه گذاری تأسیس شد و تأثیر شگرفی بر کشور گذاشت ولی به علت کمبود منابع مالی نتوانست تأثیرگذاری چندانی داشته باشد. دولت دفاع در برابر جنگی قرار داشت که نمی توانست کار دیگری بکند و محدودیت های شدیدی داشت ولی با وجود همه مسائل کارهای ارزنده ای انجام داد.

    دولت اصلاحات دولت موفق و اصلاحگری بود و می‌توان آخرهای دوره‌اش را عالی ترین دوران اقتصادی در کشور دانست… متأسفانه بعضی اشخاص این دولت را به شدت مورد حمله

    – دولت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی توسعه و بازسازی کشور را در دستور کار خود قرارداد که نقاط ضعفی نیز در این دولت وجود داشت؛ به چه دلیل که به علت بعضی نگرش های مدیریتی این دوره بی نظمی هایی در کشور به وجود آمد و بعضی از نهادهای دولتی به کار انتفاعی روی آوردند که این عنوان آغازی بر بی نظمی های گسترده در کشور بود.

    – دولت اصلاحات دولت موفق و اصلاحگری بود و می توان آخرهای دوره اش را عالی ترین دوران اقتصادی در کشور دانست. دولت خوبی بر سر کار بود ولی به نظر من مدیر جمهور باید مولف هم باشد یعنی بتواند در زمینه های متفاوت شخصا ابتکار عمل را در دست گیرد. این ایراد را به حسن روحانی نیز وارد می دانم. از سوی دیگر متأسفانه بعضی اشخاص این دولت را به شدت مورد حمله قرار دادند. شاید اگر آن هجمه ها صورت نمی گرفت، وضع مملکت به مراتب بهتر از الان می بود. دولت اصلاحات به شدت مظلوم تر از دولت روحانی بود؛ به چه دلیل که هر روز مساله جدیدی جهت آن مجموعه ایجاد می شد و در بسیاری از مواقع تندروها به موفقیت می رسیدند. بعد از آن هشت سال سقوط و نزول را تجربه کردیم و دولت احمدی نژاد هیچ توصیه مثبتی نداشت. در دوره روحانی مجددا اصلاحات کشور شروع شد.

    – هر کس باید به کار خود بپردازد و نباید نهادهای دولتی وارد مسابقه با بخش شخصی شوند. اکنون همه معترفند اقتصاد خصولتی هیچ فایده ای جهت کشور ندارد و باید حکومت این گونه فعالیت ها را متوقف سازد و در این باره روحانی با وظیفه سنگینی روبه روست.

    دولت اصلاحات به شدت مظلوم‌تر از دولت روحانی بود / هاشمی‌طبا

    – من به عظمت شخصیت آیت الله هاشمی اعتقاد دارم و باور دارم واقعا به دنبال سربلندی کشور بود. طبیعتا بعضی از کارهای هر شخصیتی مورد پسند فرد دیگر نیست و هیچ فردی مصون از اشتباه نیست. مرحوم هاشمی رفسنجانی قلبا سربلندی و سرفرازی کشور را دنبال می کرد.

    – حزب عوامل سازندگی از ابتدا نمایشی بود و ما صرفا جهت تهیه لیست انتخاباتی این مجموعه را تأسیس کردیم. بعد از مدتی از عوامل جدا شدم و نمی توانم عملکرد این حزب را با تمام شرح حال شرح دهم ولی می توانم بگویم این حزب از ابتدا دارای مانیفست خاصی نبود. ایجاد حزب منسجم نیاز به کار زیادی دارد و من اعتقاد زیادی به حزب ندارم.

    دولت اصلاحات دولت موفق و اصلاحگری بود و می‌توان آخرهای دوره‌اش را عالی ترین دوران اقتصادی در کشور دانست… متأسفانه بعضی اشخاص این دولت را به شدت مورد حمله

    – من اعتقاد دارم باید مدیر جمهور در زمینه های گوناگون مولف باشد و در زمینه های متفاوت بتواند اظهار نظر کند، برنامه داشته باشد و جهت اجرای برنامه های خود، ابتکار عمل را در دست بگیرد و شخصا وارد عرصه شود. در سال ۸۰ کاندیداتوری خود را به مدیر دولت اصلاحات اعلام کردم و دلایل خود را جهت این کار گفتم و ایشان با کاندیداتوری من موافقت کردند.

    – دولت اعتدال واقعا کار کرد. روحانی و یاران او اصلاحاتی را انجام دادند. برجام و مهار تورم بزرگ ترین موفقیت های این مجموعه محسوب می شود. آنها زندگی مردم را اصلاح دادند و می توان این مجموعه اصلاحات را نقطه عطفی در اصلاح حیات اجتماعی مردم دانست. ما در هشت سال احمدی نژاد در مسیر سرازیری قرار داشتیم ولی مدیر جمهور توانست این افول را متوقف کند و به سمت رشد سوق دهد.

    دولت اصلاحات به شدت مظلوم‌تر از دولت روحانی بود / هاشمی‌طبا

    – آیا می توان تقاضای یک جمع را به جامعه نسبت داد؟ آیا جهت سنجش خواست عمومی برآورد دقیقی صورت گرفته است؟ چه کسی سخنگوی مردم است تا کیفیت و کمیت مطالبه های مردم را دریابیم؟ جهت سنجش این عنوان که دولت تا چه اندازه در برآوردن خواسته های مردم موفق بوده، پاسخگویی به پرسش هایی از این قبیل ضرورت دارد.

    – اولا من نسبت به بقیه روحانی را ترجیح می دادم ولی مدیر جمهور فعلی فاصله زیادی با ایده آل من دارد؛ به چه دلیل که شیوه برخوردم با مسائل به گونه دیگری است و به شیوه متفاوتی می اندیشم. اعتدال روش خوبی محسوب می شود ولی میانه روی شیوه ای مناسب جهت همه زمانه ها و زمینه ها نیست بلکه باید جهت بعضی اصلاحات به دنبال راهکار دیگری بود. باید جهت نجات مردم در جهت مثبت به چاره اندیشی های اساسی روی آورد؛ به چه دلیل که راه حل های اعتدالی پاسخگوی حل همه مسائل نیست.

    – انسان باید احتمالات یک در هزار را در محاسبات خود لحاظ کند. با توجه به کناره گیری جهانگیری از عرصه انتخابات من از کارزار انتخاباتی کناره نگرفتم؛ به چه دلیل که به هر دلیلی ممکن بود روحانی حتی در ساعات نهایی نتواند در عرصه انتخابات حاضر باشد و من ماندم جهت این که احتمالات پایین را نیز در نظر گرفته باشم. همان گونه که دیدید، من به روحانی رأی دادم و به دیگران نیز توصیه کردم به روحانی رأی دهند.

    – به نظر من برجام اعتدال نبود بلکه مثبت اندیشی شدید بود. من می خواهم تفاوت اعتدالی و مثبت نگری که به آن نیاز داریم را بیان کنم. مذاکرات هسته ای حرکت بسیار نیرومند حکومت محسوب می شود که به دست ظریف و بر اساس نظر روحانی صورت گرفت. برجام حرکت اعتدالی نبود؛ به چه دلیل که مدیر جمهور دنبال مصالح کشور بود و نه تمایلات تندروها. افراطیون داخلی و خارجی نظیر روزنامه کیهان، دلواپسان، جان بولتون، جمهوریخواهان و رژیم اشغالگر قدس همگی در مخالفت با برجام هم نوا شده است بودند ولی مدیر قوه مجریه به دنبال رضایت همه طراف های دعوا نرفت بلکه مصالح عمومی را در نظر گرفت. افراطیون با حرکت اعتدالی به شیوه اعتدالی برخورد می کنند ولی در برابر حرکات نیرومند با تمام قوت ایستادگی می کنند. اعتدال در رفتار، گفتار و برخورد با منتقدان پدیده پسندیده ای است ولی در برابر مسائل عمیق وسیع و گسترده به نتیجه خوبی منجر نخواهد شد. در موضوعاتی همچون بانکداری، آب و مسائلی از این قبیل که می تواند جامعه را با مسائل عدیده ای روبه رو کند، باید در درجه نخست به چاره اندیشی اساسی و علمی روی آورد، سپس با قاطعیت برنامه خود را اجرایی کرد.

    – دکتر نیلی «بحران منابع آب کشور»، «مسائل زیست محیطی»، «صندوق بازنشستگی»، «بودجه دولت»، «نظام بانکی» و «بیکاری» را به عنوان شش ابَر بحران کشور برشماردند. نه تنها دولت بلکه حاکمیت در قبال این ۶ابَربحران وظیفه جدی دارند. باید تمام ارکان حکومت در کنار یکدیگر قرار گیرند، به کارشناسان و متخصصان رجوع کنند، چاره ای خردمندانه و درست بیندیشند، آن راه حل را با قاطعیت، جدیت، هماهنگی و همکاری یکسان عملیاتی سازند و درمورد وظیفه و عملکرد خود به ملت پاسخگو باشند.

    – طبیعتا هر عملی تصویر العملی در پی خواهد داشت، چاره اندیشی نیرومند با تبعات سنگینی روبه رو خواهد شد ولی اگر امروز به این هزینه ها تن در ندهیم فردا با خسارات به مراتب بزرگ تری مواجه خواهیم شد. اکنون باید دولت در سهم خود در مورد مواجهه با این شش چالش در پیشگاه ملت پاسخ بدهد. با شیوه فعلی بانکداری، نمی توان به اشتغال رونق بخشید و مسائل کارآفرینی را حل کرد. هیچ راهکار جدی جهت مواجهه با مسائل آب نیز درنظر گرفته نشده هست. این شش چالش آینده کشور را به مخاطره انداخته اند.

    مسائل سیاسی و فرهنگی جوهره جامعه هستند ولی بعضی تعابیر از این مفاهیم را نمی پذیرم. بعضی می خواهند آزادی داشته باشند، هر حرفی را مطرح و از هر شخصیت حقیقی و حقوقی به صریح ترین شکل ممکن نقد کنند. البته بعضی روزنامه ها و افراد نزدیک به چنین اندیشه ای آزادانه به هر کس که بخواهند فحش می دهند و هیچ کس با آنها و حلقه افراطی نزدیکشان کاری ندارد ولی سایرین از چنین امکانی برخوردار نیستند. من اصلا این عنوان را تعیین کننده آینده ملت و کشور نمی دانم، بلکه مردم می خواهند پیش از هر چیز، در کشور زندگی کنند.

    – می توان هرم مازلو را سنجه ای خوب جهت اولویت های مردم دانست. اگر در پایین دست مسئله داشته باشیم کسی به فکر اصلاح بالادست نخواهد بود. یکی از اندیشمندان بیان می کرد دموکراسی در جایی که درآمد سرانه کمتر از ۱۰۰۰۰ دلار باشد به دموکریلی تبدیل می شود.

    مسائل مملکت ما اکنون این است که مملکت ما اکنون به سوی توسعه حرکت نمی کند، بلکه در خلاف جهت حرکت می کند. حالا به عبارت دیگری که خودم و بسیاری از متفکران هم نمی پسندند می خواهم بگویم نحوه گزینش مدیر جامعه خیلی مهم نیست، بلکه ماهیت مدیر اهمیت دارد. چه بسا با روش غلطی مدیر خوبی گزینش شود و چه بسا تصویر این حالت رخ دهد. شواهد هر دو عنوان موجود هست. گزینش روش مناسب جهت نیل به توسعه مهم ترین عنوان در مدیریت محسوب می شود.

    – من فرهنگ را مهم ترین عنوان می دانم و اجتماع بدون فرهنگ جامعه نیست، ولی اگر صرفا به این عنوان بچسبیم خیلی از چیزها را از دست می دهیم. البته قرائت من از توسعه فرهنگی با برداشت سایرین تفاوت دارد، بلکه جهت نیل به توسعه فرهنگی باید به پرورش در کنار آموزش توجه کنیم که در این ۴۰ سال بعد از انقلاب از این مقوله غافل شده است ایم. سواد به تنهایی توسعه فرهنگی ایجاد نمی کند بلکه تربیت از جایگاه دیگری برخوردار هست. البته همان گونه که مقام معظم رهبری بر دغدغه های اقتصادی تأکید داشته و دارد، بنده نیز اعتقاد دارم مسائل اقتصادی باید در صدر اولویت دولت باشد.

    – من به صورت توأمان به نقش آفرینی دولت و بخش شخصی باور دارم، با این تفاوت که من می گویم دولت باید صرفا به کارهایی بپردازد که وظیفه اوست و شخص دیگری نمی تواند انجام دهد و بقیه اقتصاد باید با بده بستان های مردمی شکل بگیرد. بعید می دانم بتوان چنین اندیشه ای را نئولیبرال دانست. به حاکمیت دولت و آزادی عمل مردم در سایه عمل به قانون اعتقاد دارم.

    – شاید در چینش مدیران در حد دو سه درصد تفاوتی صورت گرفته باشد ولی همان سیاست ها و روش ها (ی دولت قبل) ادامه پیدا کرده اند. به هر صورت اگر مدیر جمهور عوض کردن نکند تغییری در دولت ها اعمال نخواهد شد و این عنوان طبیعی است.

    – سهم خواهی از دولت را از اساس قبول ندارم، لیکن مشخص نیست هر کس چه سهمی از پیروزی داشته هست، در ضمن اگر کسی نقش داشت، نباید به سهم خواهی بپردازد و علاوه بر همه اینها مشخص بود که شخصیت روحانی تغییری نخواهد کرد. مدیر جمهور بر اساس تشخیص خود عمل می کند و گروه های سیاسی نباید انتظار عوض کردن را در خود می پروراندند. اکنون که به مدیر قوه مجریه اعتماد کرده اند نباید کسی را به او تحمیل کنند. آیا هدفشان این بوده که روحانی کارگزار آنها شود؟ چنین چیزی عملی نیست.

    – خویشاوندمحوری چندانی در دولت وجود ندارد. البته اگر مدیر جمهور می شدم، برادرم را نمی آوردم و سابقه کاری من گویای این مساله هست. همه باید با مدیر غریبه دوست باشند و اگر فردی در نزدیک تر باشد به صلاح نیست. احتمال دارد که واقعا خویشاوند از موقعیت خود سوءاستفاده نکند ولی به کار گماشتن او حس فساد را به مردم انتقال می کند. کار باید در اداره انجام شود و نه در خانه. متاسفانه هر چهار مدیر جمهور اخیر از برادر خود در مجموعه دولت استفاده کردند. به نظرم این کار اشتباه است و نباید به نزدیکان سمتی را واگذار کرد.

    – این دولت مصداق خویشاوندسالاری نیست، چون فکر نکنم به افراد دیگر از بستگان خود سمتی واگذار کرده باشد. از سویی دیگر بعضی مطرح می کنند که روحانی رفقای خود را به کابینه وارد کرده هست، در پاسخ به این شبهه باید گفت همه به دنبال افرادی هستند که می توانند با او کار کنند و از سوی دیگر نمی توانیم همه وزرا را جزو رفقای قدیمی مدیر جمهور به حساب بیاوریم و تهمت رفیق بازی را به دولت وارد نماییم. این که فردی از میان نزدیکان فکری و کاری، دستیاران خود را گزینش کند طبیعی هست، ولی نباید فامیل ها را، ولو شایسته باشند، بر سرکار بیاوریم.

    – باید در مدیریت کشور عوض کردن نسل صورت بگیرد. به قول امیرالمومنین علی (ع) فرزند وقت خویش باشیم. درست نیست که نگرش ها، اندیشه ها و کنش و تصویر العمل های جدیدی در کشور رخ دهد، ولی همچنان نسل اول سرکار بمانند.

    – ۱۵ سال تجربه با ۳۰ سال تجربه تفاوت چندانی ندارد. تجربه به مجانب افقی نزدیک می شود، یعنی تجربه اشخاص ۶۰ و ۷۰ ساله یکی هست، با این تفاوت که عموما شخص۷۰ساله توانایی چندانی جهت مدیریت ندارد. نباید به بهانه بی تجربگی جوانان و بانوان شایسته کشور را کنار زد، این استدلال درست نیست.

    واژه های کلیدی: هاشمی رفسنجانی | مسائل سیاسی | دولت روحانی | اصلاح طلبان | حسن روحانی | اصلاح طلب | سیاسی | مجموعه

    اشتراک گذاری مطلب

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • خرید کتاب های زبان اصلی نقشه کشی
  • خرید کتاب علوم پایه پزشکی زبان اصلی
  • منابع اورجینال دامپزشکی
  • خرید کتاب های زبان اصلی منطق
  • خرید کتاب زبان اصلی چشم پزشکی
  • دانلود منابع مرجع تدارکات
  • خرید کتاب های زبان اصلی جامعه شناسی
  • خرید کتاب زبان اصلی کشتی
  • منابع اورجینال اکواریوم
  • خرید کتاب زبان اصلی قانون
  • تمام حقوق مادی , معنوی , مطالب و طرح قالب برای این سایت محفوظ است - طراحی شده توسط پارس تمز
    ?>