اطلاعیه سایت
سینمای مناسبتی جهت اصلاح نیاز به نیاز سنجی و هدف گذاری مدیریت فرهنگی و ریل گذاری مشخص جهت هنرمند دارد.
به گزارش خبرنگارحوزه سینما گروه فرهنگی گروه تحریریه سایت جوان؛ واژه فیلمهای مناسبتی در پهنه هنر هفتم مخاطب را یاد اتفاقات تلخی میاندازد، اتقافاتی که با تکرار و استفاده از کلیشههای مرسوم در فرم و محتوای آثار سینمایی در طول این سالها، ذهن مخاطب را به دریایی از تکرار مکررات و فیلمهایی با سبک و مضامینی نخ نما میبرد.
حال با این ذهنیتها بار دیگر به مناسبتی عظیم و ماندگار به نام ماه محرم میرسیم، مناسبتی که در مواجه با هنر، اعتبار و ستونهای محکمی چون تعزیه را پشت سر خود دارد و در وزنه ادبیات نمایشی و شکل های متفاوت نمایشی بسیار مورد استفاده بوده و هست، جهت مثال می توان شیوه فاصله گذاری برشت نام برد. سال ها قبل هنر تعزیه وجود داشته و همه این نکات نشان از آن دارد که در کل مناسبت و رویدادی ماندگار مثل محرم میتواند در قالب هنرهای متفاوت از جمله سینما نمود درست پیدا کند.
اما این مناسبت با این شاخصه های ممتاز که جنبه های هنری، نمایشی و تصویری بسیار بکری دارد، رد پایش در سینمای کشور عزیزمان ایران بسیار کمرنگ و البته ضعیف بوده است.
محرم در سینمای کشور عزیزمان ایران چگونه گذشت؟
فیلم سینمایی «روز واقعه» به کارگردنی شهرام اسدی در سال ۷۳ ساخته شد و توانست در این حوزه و عنوان ماندگار شود ولی این دوام ادامه پیدا نمی کند، تا جایی که این فیلم را می توان تنها اثر قابل قبول و اعتنا جهت مناسبت مهم و عظیمی چون محرم در تاریخ سینمای کشور عزیزمان ایران دانست.
وقتی به تاریخ و حیات این نوع فیلمها مینگریم متوجه میشویم زیاد استفاده از این مناسبت مهم در وزنه فیلمهای مستند و تحقیقی باقی مانده است و یا در سالهای بعد در حوزه فیلمهای بلند سینمایی با معدود فیلم هایی چون «به خاطر هانیه» ساخته کیومرث پور احمد که نگاهی به آیین دمام زنی و تلویحی به واقعه عاشورا دارد، مواجهایم.
فیلم «سفیر» به کارگردانی فریبرز صالح با روایت تاریخی از نامه قیس ابن مسهر به امام حسین (ع) دیگر فیلم در مورد این مناسبت است و در سال های بعد به فیلم سینمایی «عصر روز دهم» به کارگردانی مجتبی راعی که در سال ۷۸ ساخته شد می رسیم؛ فیلمی که به داستانی در کشور عراق میپردازد و در ارتباط با مخاطب موفق عمل نمیکند و این روند همان روند ناقص و بدون هیچ گونه چشم انداز و استفاده درست از این عنوان مهم تاریخی و دینی است که در طول این سالها این قافله را به بیراهه برده ، روندی که تا به امروز تنها نقطه عطفاش همان فیلم «روز واقعه» است و نتوانسته در حرکتی روبه تازگی گام بردارد.
اما اینکه به چه دلیل این روند به سمت جلو حرکت نکرد و این محتوا نتوانست در قالب دراماتیک سینمای کشور عزیزمان ایران بگنجد، معضلی است که به برنامه ریزی، مدیریت فرهنگی و نیازسنجی از طرف خالق اثر هنرمند مرتبط است.
سینمای مناسبتی جهت اصلاح نیاز به نیاز سنجی و هدف گذاری مدیریت فرهنگی و ریل گذاری مشخص جهت هنرمند دارد.
معضلی که در طول این سالها به صورت موازی جلو نرفت و در دورهای فیلم های مناسبتی و سفارشی ساخته شد، فیلم هایی که به دلیلی سفارشی بودن و ساختاری ضعیف نتوانستند جایگاهی مناسبی چه در گیشه و چه در زبان و هنر سینما داشته باشند و در جهتی متضاد، فیلم های دیگری ساخته شد که آن چنان شخصی و مستند گونه بودند که شاید در سینمای مستند اتفاقی مهم باشند ولی در فرمت سینمایی برگ تازه ای را ورق نزدند.
اما در برابر فیلمی چون «رستاخیز» هم ساخته میشود که بعد از سال ها به شکل جدی و با نگاهی حرفهای و صنعتی به واقعه عاشورا و مناسبت محرم میپردازد ولی به همان دلایل نبود برنامه ریزی بلند مدت، آینده نگری نشدن حساسیت های مباحث این چنینی، نبود داشتن چشم انداز و روشن کردن نیاز و هدف این نوع فیلم ها جهت مخاطب امکان اکران پیدا نمیکند.
همه این ها حکایت از آن دارد که پی ریزی محوریت ساخت فیلم، نمایش و در کل هنر در بستر مناسبتها، کج گذاشته شده است است و جهت اصلاح آن نیاز به نیاز سنجی و هدف گذاری مدیریت فرهنگی و ریل گذاری آن جهت هنرمند دارد. ریلگذاری که بتواند این ذهنیت و برداشت مخاطب امروز را از کلیشه، فرمها و محتواهای تکراری به دنیایی از هنرهای خلاق بدیع و تازه ببرد.
گزارش از بهنام صادقی
محرم در سینمای کشور عزیزمان ایران چگونه گذشت؟
انتهای پیام/
واژه های کلیدی: واقعه عاشورا | سینمایی | استفاده | سینمای | مناسبتی | مستند | مخاطب | سینما | ایران