• خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • خانه » خبری و خواندنی » ماجرای یک فیلم اشتباهی!

    ماجرای یک فیلم اشتباهی!

    مهران مدیری بعد از ساخت سریال‌های تلویزیونی متفاوت و تبدیل شدن به برندی در حوزه طنز تصویری به سراغ نخستین تجربه جدی سینمایی خودش رفته است.

    ماجرای یک فیلم اشتباهی!

    به گزارش حوزه سینما گروه فرهنگی گروه تحریریه سایت جوان؛ مهران مدیری بعد از ساخت سریال‌های تلویزیونی متفاوت و تبدیل شدن به برندی در حوزه طنز تصویری به سراغ نخستین تجربه جدی سینمایی خودش رفته هست. فیلمی که به گواه تیتراژ (نویسنده، کارگردان، تهیه‌کننده) خود همه کاره آن است و تمام قد هم پشت آن ایستاده هست. «ساعت ۵ عصر» ولی می‌توانست فیلم خوبی باشد، اگر مهران مدیری سینما را با تلویزیون اشتباه نمی‌گرفت. فیلمی که ایده خوبی دارد؛ آرامشی که آرام آرام بدل به بحران می‌شود، ولی فیلمساز از پسِ سوژه برنیامده و جهت همین نتیجه کار اثری از دست رفته و تلف شده است است.

    ساعت ۵ عصر، با ضرباهنگ و ریتم خوبی شروع می‌شود. سیامک انصاری باخبر شده است که امروز آخرین مهلت واریز قسط خانه‌اش است و با قطع شدن آب حمام مصائب او در راه رسیدن به بانک شروع می‌شود. گرچه توالی اتفاقات، با نظم معنادار و قابل‌قبولی ادامه می‌یابند، ولی از زمانی که سیامک انصاری به خاطر زخم پیشانی‌اش وارد بیمارستان می‌شود هم ریتم می‌افتد و هم نیمه‌منطق حاکم بر قصه از بین می‌رود. جدای از آن دختر پرستاری که کلیشه‌ای از یک آدم وظیفه‌شناس است و پیام‌های اخلاقی گل‌درشت و کاریکاتوریزه می‌دهد، از لحظه‌ای که سیامک انصاری تصمیم می‌گیرد به پیرزنِ تنهایی که شوهرش را از دست داده کمک کند، فیلم از اساس فرومی‌ریزد. عجیب‌تر اینکه لحظه‌ای هم است که پیرزن ( هنگامی که کس و کارش به بهشت زهرا آمده‌اند و دیگر تنها نیست) از سیامک انصاری می‌خواهد که برود و به کارش برسد ولی او مقاومت می‌کند! و گفتنی نیست که از این ناهم‌خوانی‌های منطقی در فیلم بسیار است.

    ماجرای یک فیلم اشتباهی!

    عبارات مهم : سیامک انصاری – مهران مدیری
    در بهشت زهرا هم وقت با خاکسپاری همسر پیرزن، جهت بازیگر مشهوری هم مراسم گرفته‌اند. کات‌های پیاپی و روایت موازی این دو مراسم (مداحی که در سوگ پدر می‌خواند در مقایسه با خواننده‌ای که ساز می‌زند و «می‌رن آدما از اونا فقط…» را زمزمه می‌کند) به هجوم یا دقیق‌تر حمله ناگهانی مردم جهت شرکت در مراسم بازیگر مشهور ختم می‌شود. مردم از روی هم رد می‌شوند و از روی مزارها. تصویری اگزوتیک از جامعه که مخاطب آن را بعد می‌زند البته.

    به نظر می‌رسد مهران مدیری هنوز تلویزیونی می‌اندیشد و نه سینمایی. این را از نوع قاب‌بندی‌ها و غلوی که در موقعیت‌ها وجود دارد می‌شود فهمید. بیمارستانی که به اندازه یک استادیوم فوتبال در آن آدم است یا آدم‌هایی که جلوی ساختمانی جمع شده‌اند محض تحصن ولی با پلیس درگیر می‌شوند. جوری که از آسمان آتش می‌بارد! بگذریم از اینکه مدیری در این صحنه بازی هم درمی‌آورد و می‌کوشد ارجاعاتی به دعواهای خیابانیِ سیاسی مشهور هم بدهد. از آن بازیگوشی‌های فیلمسازی که سال‌ها در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی فیلم‌هایی ساخته شدیدا مبتنی بر تفسیرهای سیاسی گروه‌های متفاوت که مدیری با زیرکی از پذیرفتن آنها شانه خالی کرده است.

    از این گذشته، «ساعت ۵ عصر» پر است از غلط های فاحش در شخصیت‌پردازی و روایت. سیامک انصاری (شخصیت مهم داستان) می‌گوید وکیل دادگستری هست. از وضع مالی خوبی که دارد، این‌طور می‌شود حدس زد که احتمالا وکیل موفقی بوده که به چنین موقعیتی دست یافته هست. حال آنکه کنش‌ها و رفتارهای او با وکیل بودنش هم‌خوان نیست. با هر مشکلی که روبرو می‌شود تلاش می‌کند منفعلانه و شبیه آدم‌های نابلد و راحت یا پولی بدهد یا فرار کند. حتی در صحنه گفت‌و‌گو با آدم امنیتی هم وحشت و بهتی که دارد به یک وکیل کارکشته نمی‌خورد؛ کسی که مدام در دادگاه‌ها رفت و آمد دارد و با همه جنس آدمی برخورد داشته است.

    پایان فیلم نیز تحمیلی و فاقد منطق هست. سیامک انصاری چند ساعت دیرتر از ۵ (نهایت زمانی که بانک باز است) خودش را به بانک می‌رساند. با ظاهر بهم ریخته و آشفته. دختر جوانی (شبیه پرستارِ توی بیمارستان) می‌گوید معاون مدیر بانک است و نیازی به این همه عجله نبود و برگه سیامک انصاری را مهر می‌کند و آخر مشکلی که این همه او را به سختی انداخته بود! این آخر دم دستی به چیزی که در طول فیلم می‌بینیم نمی‌خورد و زیاد به یک شوخی بی‌مزه می‌ماند که مخاطب را اذیت می‌کند.

    مهران مدیری بعد از ساخت سریال‌های تلویزیونی متفاوت و تبدیل شدن به برندی در حوزه طنز تصویری به سراغ نخستین تجربه جدی سینمایی خودش رفته است.

    با این همه، رویکرد مهران مدیری به طنز در این فیلم و چند لحظه بامزه‌ای که در آن به خاطر متن و اجرای خوب شکل گرفته‌اند، به عموم فیلم‌های شبه‌کمدی ایرانی که اخیرا در سینمای ما باب شده‌اند می‌ارزد. حداقل اینکه مدیری به جای سوءاستفاده از شوخی‌های جنسی و طنزهای نازلِ کلامی، می‌کوشد با روایت قصه‌ای سروشکل‌دار (به رغم‌ همه اشکالات) به مخاطبش احترام بگذارد و جهت لحظاتی او را بخنداند و سرگرم کند.

    انتهای پیام/

    نقدی بر فیلم «ساعت ۵ عصر» مهران مدیری

    واژه های کلیدی: سیامک انصاری | مهران مدیری | تلویزیون | تلویزیون | بازیگر | پیرزن | مخاطب | سیاسی

    اشتراک گذاری مطلب

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود منابع مرجع داروشناسی و سم شناسی
  • کتب آزمون آیمت ایتالیا زبان اصلی
  • خرید کتاب زبان اصلی اینترنت
  • منابع اورجینال اختراع
  • خرید کتاب زبان اصلی کشتی
  • دانلود منابع مرجع تعمیر ونگهداری هواپیما
  • کتب حیوان خانگی زبان اصلی
  • کتب کاراگاه زبان اصلی
  • خرید کتاب های زبان اصلی طب جایگزین
  • دانلود فایل های زبان اصلی ابزار
  • تمام حقوق مادی , معنوی , مطالب و طرح قالب برای این سایت محفوظ است - طراحی شده توسط پارس تمز
    ?>