مرعشی: جهت شهردار شدن نجفی تلاش می کنم/ روحانی باید پاسخگوی رای دهندگان باشد

عبارات مهم : هاشمی رفسنجانی – رئیس جمهور

مرعشی:

برای شهردار شدن نجفی تلاش می کنم/ روحانی باید پاسخگوی رای دهندگان باشد/ شهرداری که معاونینش را با هماهنگی شورا گزینش کند دنبال کاسبی است

جهت شهردار شدن نجفی تلاش می‌کنم/ روحانی باید پاسخگوی رای‌دهندگان باشد ، مرعشی

درباره احتمال حضور او در شهرداری تهران، سوابق اجرایی اش بعد از انقلاب، مسائل پیش روی شهرداری تهران، گزینه های احتمالی اصلاح طلبان جهت صندلی بهشت، کابینه احتمالی دولت دوازدهم ،تشکیل دولت در سایه و….به گفتگو نشستیم که متن کامل مصاحبه ایلنا با حسین مرعشی به این شرح است:

هر مسئولیتی را که پذیرفته ام با اجماع جمع بوده است

این روزها بعد از پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات شورای شهر پایتخت کشور عزیزمان ایران نام او به عنوان شهردار مطرح است هرچند که مرعشی بارها اعلام کرده است

همواره نام شما جهت تصدی پست های مهم و تاثیر گذار مطرح بوده هست، الان هم زمزمه هایی از شهردار شدن شما به گوش می رسد. در چه شرایطی یک سمت را می پذیرید؟

هیچ گاه جهت پذیرش مسئولیتی پیش قدم نشدم و هر لحظه تسلیم جریانات شده است ام و هرگاه پستی هم به من ابلاغ شد با مشورت اعضا و اجماع بوده هست. از خط مشی که تاکنون داشته ام راضی هستم و ادامه خواهم داد. هیچ گاه دلم نمی خواست مسئولیتی را برعهده بگیرد که از بعد آن برنیاید جهت همین بود هشت سال دوران استانداری من هر سال یک استعفا می دادم تا اگر فرد شایسته دیگری بود گزینش شود.

نخستین مسولیت اجتماعی و اجرایی من به اردیبهشت ۵۸ باز می گردد همان سالی که امام فرمان تشکیل جهاد دانشگاهی را دادند. آن وقت ما یک گروه ۷۰ نفری داشتیم که من با ۶۸ رأی مسئولیت گروه را بر عهده گرفتم و به عنوان رابط پایتخت کشور عزیزمان ایران و کرمان جهت تشکیل جهاد سازندگی گزینش شدم.

داستان تشکیل گروه هم به این صورت بود، سال ۵۵ وارد دانشگاه شدم و یک سال بعد یعنی سال ۵۶ یک گروه با دوستان تشکیل دادیم جهت پیگیری به بعضی امور که هنوز هم اعضای آن مانند مردها جهانگیری، مصطفوی، دکتر امیری نماینده فعلی زرند حضور دارند. سال ۵۷ که انقلاب شد من در کارگروه روستایی بودم. در آن سال ها فرزند های دانشگاه پایتخت کشور عزیزمان ایران مانند مردها آخوندی و افشار زیاد از دیگران در جهاد دانشگاهی فعال بودند.

جهت شهردار شدن نجفی تلاش می‌کنم/ روحانی باید پاسخگوی رای‌دهندگان باشد ، مرعشی

جهاد دانشگاهی کرمان با پیگیری هایی که انجام دادم تشکیل شد. به خاطر دارم بعد از تشکیل آن دوستان گفتند که خودت حضور نخواهی داشت؟ گفتم خیر؛ می خواهم در شهرستان ها خدمت کنم.

مسئولیت بعدی من شورای جهاد استان بود، بر عهده گرفتن آن هم اینطور رقم خورد؛ شورای جهاد استان دست جنبش مجاهدین افتاده بود، جهت اینکه بتوانم آن را باز بعد بگیرم به حضور آقای ناطق نوری رفتم و ایشان را نسبت به این عنوان حساس کردم. با شهید شوریه که مسئول کمیته استان ها بود و نماینده آقای ناطق نوری یک شورا تشکیل شد من در این شورا عضو نبودم ولی چون یکی از افراد انصراف داد آقای ناطق نوری گفتند که خودتان حضور داشته باشید و من مسئول جهاد استان شدم.

این روزها بعد از پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات شورای شهر پایتخت کشور عزیزمان ایران نام او به عنوان شهردار مطرح است هرچند که مرعشی بارها اعلام کرده است

دو سال بعد از این ماجرا قرار شد آقای میرزاده استاندار کرمان شود بر خلاف بقیه دوستان من خیلی موافق حضور ایشان نبودم، ولی او من را به عنوان معاون سیاسی گزینش کرد. به آقای میرزاده گفتم قبل از شما کرمان چهار استاندار داشته است که میانگین حضور هر کدام ۹ ماه بوده ،به خاطر دارم فرودین ماه بود به او گفتم شما باید بهمن ماه این سمت را تحویل دهید این چند ماه ارزشی ندارد که مراعات حال دیگران را کنیم، این گونه رفتارها را کنار بگذاریم و پای کار بایستیم حتی اگر بحث و جدل شود.

آقای میرزاده هم که سرش جهت دعوا درد می کرد این پیشنهاد مرا پذیرفت.

جهت شهردار شدن نجفی تلاش می‌کنم/ روحانی باید پاسخگوی رای‌دهندگان باشد ، مرعشی

به میرزاده گفتند مرعشی را کنار بگذاری با تو مشکلی نداریم/ روحانیون استان کرمان در مراسم معارفه من شرکت نکردند

با توجه به اختلاف سلیقه ای که گفتید دوران کاری با آقای میرزاده چگونه سپری شد؟

دوران خوبی جهت استان رقم خورد، آقای میرزاده چهار سال و هشت ماه استاندار کرمان بود، هر وقت که می درخواست کردند استاندار تازه گزینش و معرفی کنند موفق نمی شدند؛ لیکن تعداد پروژه هایی که کنگ احداث آنان را زده بودیم به قدری زیاد بودند که هیچ کس غیر از خودمان نمی توانست آن را به آخر برساند. باید این را هم اضافه کنم در این مدت آقای میرزاده زیر فشار ائمه جمعه، روحانیون و مقامات قضایی قرار داشت، به او می گفتند مرعشی را کنار بگذار ما با تو مشکلی نداریم، دعوا بر سر من بود.

چه زمانی استاندار کرمان شدید؟ فشارهای که گفتید باعث نشد که این سمت را نپذیرید؟

هنگامی که آقای میرزاده معاون اجرایی نخست وزیر شد من به عنوان استاندار کرمان گزینش شدم، حالا تصور کنید چه آتشی در کرمان به پا شد، یادم نمی رود به هنگام تودیع و معارفه هیچ یک از روحانیان شهر حاضر نشدند در این مراسم شرکت کنند و من با چه زحمتی از شهرستان ها و بخش های اطراف روحانیون را دعوت کردم تا حضور داشته باشند.

هشت سال استاندار کرمان بودم، هنگامی که این سمت را برعهده گرفتم ۲۷ سال داشتم و هنگامی که آن را تحویل دادم به مرز سی و پنج سالگی رسیده بودم. هنگامی که کرمان را به قصد پایتخت کشور عزیزمان ایران می خواستم ترک کنم تا در دفتر آیت الله هاشمی به عنوان مدیر دفتر ایشان مشغول به کار شوم در فرودگاه مردم مانع بازگشت شدند این ماجرا شش روز طول کشید و من دست آخر به علت لطف زیاد مردم، مخفیانه از کرمان خارج شدم.

سخت ترین دوران کاری را در دفتر آیت الله هاشمی رفسنجانی داشتم

شما به پایتخت کشور عزیزمان ایران آمدید و نماینده مردم کرمان در مجلس شورای اسلامی شدید کدام کار سخت تر بود، نمایندگی یا استانداری؟

هیچ کدام، سخت ترین دوران کاری را در پایتخت کشور عزیزمان ایران تجربه کردم، مخصوصا در دو سال و نیمی که مدیر دفتر آیت الله هاشمی بودم نه این که کار کردن با آقای هاشمی سخت باشد، نه، از این جهت سخت بود که من یک آدم میدانی بودم. با مردم بودن را دوست داشتم هیچ منزل ای در کرمان وجود نداشت که یادداشتی جهت من نداده باشد از اختلافات زن و شوهری گرفته تا مسائل بزرگ تر، در طول هفته شاید ۵۰۰ نفر به ملاقات حضوری من می آمدند حال تصور کنید با چنین روحیه ای کار دفتری انجام دهم.

چه زمانی وارد مجلس شدید؟

هنگامی که عوامل تشکیل شد دوستان علاقه مند بودند که من نماینده کرمان باشم. روز آخر عضویت بود ساعت ۱۰ صبح آیت الله هاشمی با من تماس گرفت و گفتند که به منزلشان بروم، به خدمت ایشان رسیدم،گفتند که جهت نمایندگی مجلس اقدام کنید، خندیدم و گفتم آقا شما از دست من خسته شده است اید و دوست ندارید دیگر در دفترتان باشم؟ گفتند نه، عوامل در مجلس نیاز به کسی دارد که به خوبی از بعد امور بر بیاید.

ساعت ۲ بعدازظهر به وزارت کشور رفتم در آخرین لحظات عضویت کردم. خوشبختانه اصلا نیاز نبود که من تبلیغاتی را انجام دهم و در مبارزه های تبلیغاتی هیچ تلاشی نکردم و حتی در صحبت هایم نیز گفتم که دوستان از من بهتر هستند و فقط مهم برگزاری بدون حاشیه و با امنیت انتخابات است.

هنگام تبلیغات از من می پرسیدند چه قولی می دهی، می گفتم من تا این لحظه کاری انجام ندادم و قولی هم نمی دهم؛ هر اتفاقی که افتاده نظام و دولت انجام داده اند ولی اگر کاری از دستم بربیاید جهت شما انجام می دهم. آن سال من با ۱۵۲ هزار رای وارد مجلس شدم.

در مجلس ششم یک نطق هم نداشتم

شرایط کار در مجلس پنجم چگونه بود؟

علما و بزرگان شهر در حمایت از من و آقای دکتر رضوی متحد ما بودند جهت حضور در مجلس پنجم بیانیه دادند، در مجلس ششم هم بیانه ای صادر نکردند ولی بازهم حمایت مورد نیاز را انجام دادند.

مجلس پنجم مدیر کمیسیون نیرو، پست و تلگراف بودم و شرطم این بود که اگر هر کس دیگری جهت ریاست کاندیدا شود من نامزد نمی شوم ولی به آن فرد کمک می کنم. مجلس ششم دوباره نماینده شدم ولی این بار به علت موجی که دوستان دوم خرداد علیه آقای هاشمی به راه انداخته بودند با کم کردن آرا رو به رو شدم و با ۱۰۸ هزار رأی به بهارستان رفتم.

ابتدای مجلس ششم فقط یک مصاحبه کردم و گفتم “چراغ گوشه نشینی مدام می سوزد” و دیگر مصاحبه ای در آن مدت انجام ندادم. مطلقاً در این مجلس من فعال سیاسی نبودم، مسئولیتی نپذیرفتم و هرچقدر که اصرار کردند جزو هیات رئیسه باشم گفتم نه، دلیلش آن بود که جامعه، مشارکتی ها را که رادیکال تر از ما بودند زیاد می پسندید. خب حالا تصور کنید اگر می خواستم مسابقه کنم باید تندتر از آن ها شعار می دادم تا حرفم شنیده شود که منطق نداشت و اگر می خواستم دست دوم تلقی شوم در ارزش گروهمان نبود، همین شد که یک دوره سکوت کردم.

هیچ گاه در مجلس ششم نطق پیش از دستور نداشتم و هنگامی صدایم می کردند، می گفتم صحبت نمی کنم. یک عده ای می گفتند وقتت را به ما می دادی ، به آن ها پاسخ می دادم هنگامی خودم حرف حساب ندارم که بزنم شما که اصلا حرف حساب ندارید بزنید.

به آقای کروبی گفتم می خواهم با مردم صحبت کنم

چرا جهت مجلس هفتم عضویت نکردید؟ علت آن چه بود؟

بعد از اتفاقات در مجلس ششم تصمیم گرفتم که در مجلس هفتم عضویت نکنم. آقای کروبی آن وقت از من پرسیدند شما عضویت نمی کنید؟ گفتم خیر، پرسیدند چرا؟ پاسخ دادم نظام در حال حاضر به دو بخش تقسیم شده است است یک بخش اقتدارگرا و اهل قتل زنجیره ای از منظر شما و دوستان دوم خردادی تان و بخش دیگرهم ضد انقلاب، آمریکایی و فاسد از منظر طرف مقابل.حالا باید جزو کدام قرار می گرفتم؟ به آقای کروبی گفتم می خواهم بروم با مردم صحبت کنم به آن ها بگویم من جز کدام گروه هستم؟

من در آن مجلس نامه ای امضا نکردم، استعفا ندادم، تحصن نکردم ولی چوب مردها را خوردم؛ چه باید می کردم؟باید می گفتم جزو اقتدارگرایان هستم که مردم رأی نمی دادند، باید می گفتم جز اصلاح طلبان و دوم خردادی ها هستم که باز جمع زیادی از متدینین را از دست می دادم.

گفتید که ریزش رأی داشتید و آیا به علت حواشی مجلس ششم بود؟

بله تاثیر داشت تا جایی که سال سوم مجلس ششم هنگامی که به خدمت آیت الله حقیقی که امام جماعت مسجد جامع کرمان بودند رسیدم ایشان من و هیات همراه را نپذیرفتند، گفتند بروید بیرون. من نمی خواهم با شما ملاقاتی داشته باشم، جای بسیار تعجب داشت .آن روز ما بازگشتیم و علت این واکنش‌ را نیز نفهمیدیم، با آقای دعایی مسئله را در میان گذاشتم، قرار شد ایشان به کرمان بیایند و با آیت الله حقیقی صحبت کنید، جالب بود که ابتدا آقای دعایی را هم نپذیرفتند!

آقای دعایی به منزل آیت الله حقیقی رفتند، در همان بدو ورود از ایشان پرسیدند جریان چیست؟ آقای حقیقی گفتند شماها در مجلس ششم جمع شده است اید علیه اسلام ؟ببینید افرادی که در مجلس مورد تائید آیات عظام بودند به خاطر فرزند بازی بعضی از دوستان حمایت ها را از دست دادند!

چه زمانی به شرکت میراث فرهنگی رفتید؟

ده روز مانده به اتمام مجلس ششم استعفای خودم را نوشتم جهت حضور در شرکت میراث فرهنگی در این شرکت نیز۱۴ ماه در خدمت دوستان بودم. ولی در سال ۸۴ ما زمین گیر شدیم آن هم به علت ندانم کاری سیاسی بعضی از دوستان، آن وقت ما ۱۷ میلیون رای داشتیم که تجزیه شد.چهار سال اول گذشت ودر سال ۸۸ هم اتفاقاتی افتاد که شاهدش بودیم خود من هم یک سال به ماموریت اوین رفتم.

آزادی را با هیچ سمتی عوض نمی کنم/ بدون داشتن مسئولیت هم می توان خدمت کرد

گفته می شود شما سمت شهرداری پایتخت کشور عزیزمان ایران را نخواهید پذیرفت، علت آن چیست؟

این که من به چه دلیل علاقه مند به حضور در شهرداری نیستم بحث امروز و دیروز نیست اساساً اعتقاد دارم باید آزاد بود. آزادی را با چیزی عوض نمی کنم؛ در حال حاضر هرجا دلم بخواهد می روم، هر مصاحبه ای که بخواهم انجام می دهم ولی هنگامی مسئولیتی را می پذیری در قید و بند قرار می گیری. من آزادی خودم را نمی خواهم از دست بدهم. من یک “جو” علاقه به حضور در سیستم ندارم؛ من علاقه به خدمت دارم. تجربه کرده ام که آدم بدون داشتن مسئولیت های رسمی می تواند به جامعه خدمت کند.

برخی ها معتقدند شهرداری پایتخت کشور عزیزمان ایران کار سخت و دشواری دارد این نهاد هزار و یک مسئله دارد، آیا علت نپذیرفتن شما همین سختی هاست؟

کار شهرداری بسیار سخت است ولی فشارها و تحمیل ها عامل نپذیرفتن من نیست، اگر بنا باشد من شهردار شوم اصلاً این مسائل جهت من دغدغه نیست، حتی مشکلم بدهی های شهرداری نیست؛ مسئله من نهادها نیستند من خودم قصد ورود به سیستم رسمی را ندارم.

تلاشم را به کار می گیرم تا محمدعلی نجفی شهردار شود

در چه صورتی شهردار پایتخت کشور عزیزمان ایران می شوید؟

دوستان به من لطف دارند و من را هم به عنوان گزینه شهرداری پیشنهاد دادند٬ ولی من به علت نداشتن تخصص در این زمینه٬ پیشنهادشان را رد کردم ولی اعلام کرده ام اگر بن بستی حاصل شد و شخصی این مسئولیت را نپذیرفت که بعید می دانم این اتفاق بیافتد شاید شهرداری را بپذیرم. البته گزینه برتر از نظر من محسن هاشمی است ولی با توجه مصوبه آخر شورای پنجم مبنی بر عدم خروج عضوی از شورا٬ شهردار شدن او منتفی هست. با این حال میثاق نامه ای که لیست امید امضا کرده اند مانعی در جهت شهردار شدن هاشمی نبود.

پس از او نیز گزینه برتر جهت شهردار٬ از نظر من محمد علی نجفی است .در حال تمام تلاش خود را به کار بسته ام که اگر شرکت برنامه و بودجه به آقای نجفی پیشنهاد نشد سمت شهرداری را بپذیرد.

عده ای مطرح می کنند چون شخص مرعشی مخالفان زیادی دارد شهرداری را نمی پذیرد، تا چه حد این درست است؟

به نظر من مخالف تندرو نعمتی هست. هیچ چیز بهتر از وجود یک مخالف تندرو و نقاد نیست. تجربه شخصی به من حکم می کند جهت مدیران، مخالف مهم نیست این خود مدیر است که نشان می دهد چه توانایی دارد و تیم همراه چقدر ثابت قدم هستند.

نمی توانم و نمی گذارند هر دو، دو روی یک سکه هستند که من قائل به آن نیستم.مخالفین، مخالفند و ایرادی ندارند آنها تند هستند و شعار می دهند چه اشکالی دارد. هستند و نمی توانیم بگوییم که به چه دلیل وجود دارند.

برخی ها از نمد شهرداری به دنبال کلاه هستند

آیا اقداماتی جهت گزینش شهردار در شورای عالی سیاست گذاری شده است است؟

در حال حاضر دوستان ما جهت گزینش شهردار گرد هم نیامدند و در روزهای آینده راجع به این عنوان صحبت خواهند کرد. ولی باید بگویم بعضی از رفتارها دوستان ما را دلسرد می کند. گفته شده است است که اعضای شورا باید معاونین شهردار را معرفی کنند اگر شهرداری که قرار باشد معاونش را با شورا هماهنگ کند به درد کار نمی خورد دیگر شهردار مستقل نیست. کسی که چنین کاری را انجام می دهد در واقع به دنبال کاسبی است و به دنبال این است که از نمد شهرداری جهت خودش کلاهی درست کند.

به نظر شما شهردار پایتخت کشور عزیزمان ایران باید چه شاخصه داشته باشد؟

ابتدا باید این توصیه یادآوری کنم جایگاه شهرداری تفاوت دارد ، زمانی شخص به آن ارزش و منزلت می بخشد مثل گزینش محسن هاشمی و یک هنگامی هم شهرداری به شخص اعتبار می دهد به فرض مثال مانند گزینش حسین مرعشی. شورا باید شهردار لایق را گزینش کند و باید پشتیبان شهردار باشد نه اینکه بخواهد در کار او دخالت کند.

برای گزینش مدیران شهرداری هم باید ببینیم عالی ترین آدم کیست؟حتی اگر از جناح اصولگرایان باشد مشروط بر اینکه سلامت مورد نیاز را داشته باشد. شهردار آینده پایتخت کشور عزیزمان ایران باید عملکرد قابل دفاع داشته باشد و همین طور آبرومندانه واکنش‌ کند.رسانه ها می توانند نقش نظارتی در این مورد ایفا کنند و حقیقت ماجرا را همانگونه که وجود دارد به افکار عمومی انتقال دهند.

عارف علاقمند است شهردار به او نزدیک باشد/ تعیین کابینه حق مدیر جمهور است

گزینه آقای عارف مطرح شد، آیا می توان این گمانه زنی را جدی گرفت؟

از ابتدا هم شهرداری آقای عارف مطرح نبود و مشاهده کردید که خودشان هم تکذیب کردند او علاقه مند است که شهردار به او نزدیک باشد ولی قطعا خودش ورود نخواهد کرد.

باید یادآوری کنم، مسئولیت ها در جمهوری اسلامی حکم مرده شوری را دارد که اگر کسی پیدا نشود واجب شرعی است که مرده شسته شود. ما جبهه ای پیروز شدیم و نگاه مان باید حتما ملی باشد که اگر به مسائل حداقل ملی نبود لااقل جبهه ای باشد. نباید حزبی برخورد کنیم.

شورای عالی سیاست گذاری جهت برداشتن گام چهارم چه اقداماتی انجام داده است؟

شورای عالی سیاستگذاری جهت تکمیل ساختارش دو ماه وقت گذاشت و موارد را بررسی کرد؛ فرم هایی تهیه شد که مراکز استان ها ارسال شده است اند تا در آنجا ارزیابی شود که ضعف ها در کجا قرار داشته. دو مسئله عمده در شورا وجود دارد، نخست این که احزاب هم وزن نیستند، نیرومند ترین و ضعیف ترین حزب هر دو به یک میزان حق رای دارند و دوم اشخاص تاثیرگذار فراوانی وجود دارند که عضو حزب نیستند ما باید این نقصیه را برطرف کنیم.

کابینه دوازدهم از یازدهم باید متفاوت باشد

آیا شما اطلاعی از کابینه دارید؟ فکر می کنید کابینه دوازدهم باید چگونه باشد؟

می دانم آقای روحانی از نظرات و پیشنهادات استقبال می کند ولی باید به یاد داشته باشیم که ترکیب نهایی کابینه حق قانونی هر مدیر جمهور است و هیچ کس این حق را نخواهد گرفت. ولی باید یادآوری کنم همان طور که حق بستن کابینه را به مدیر جمهور داده اند مسئولیت آن نیز بر عهده شخص اوست؛ قطعا روحانی باید پاسخگوی افکار عمومی و رای دهندگان باشد.

اطلاع موثق و دقیقی از گرایش و چینش کابینه ندارم. مطالبات مردم از کابینه مشخص است،یکی از خواسته ها بحث حضور وزرای زن است که من آن را مثبت می دانم، مهم آن است که کابینه دوازدهم از یازدهم متفاوت باشد.

مهم ترین مطالبه ای که می توان گفت از مدیر جمهور در حال وجود دارد، مباحث اقتصادی هست. وزرای اقتصادی و مردم انتظار دارند که یک ستاد اجرایی در زمینه رفع مسائل اقتصادی شکل بگیرد که خواسته بخش شخصی نیز هست، .بازار هم انتظار دارد ستاد اقتصادی به گونه ای باشد که امید رونق تقویت شود.

از تشکیل ستاد اقتصادی گفتید، این ستاد باید چگونه باشد و چه نهادهایی باید حضور داشته باشند؟

در این ستاد بانک مرکزی – شرکت برنامه بودجه و وزارت اقتصاد باید حضور داشته باشند. پیگیری به مسائل اقتصادی تقریباً خواست عموم جامعه، اقتصادانان، دانشگاهیان، مخالفان اقتصادی بخش شخصی است و امیدوارم که دولت به این بخش توجه کند.

برای ستاد فعلی آقای مدیر جمهور احترام زیادی قائل هستم، کنترل تورم موفقیت بزرگی است که نصیب کشور شده است است و اعتقاد دارم باید قدردانی شود ولی حالا مسئله کنترل تورم نیست بلکه ایجاد رونق اقتصادی است و این که چرخ اقتصاد باید بچرخد و انتظار داریم مدیر جمهور در این بخش کار جدی انجام دهد.

بخش دوم مطالبات سیاسی در بحث داخلی و خارجی است.در عرصه سیاست داخلی انتظار این است که مدیران سیاسی کشور پاسخگوی جبهه وسیع رای دهندگان به مدیر جمهور باشند در حال حاضر عامه رای دهندگان از شرایط سیاسی داخلی راضی نیستند.

در دولت یازدهم مسائل بین المللی خیلی خوب مورد توجه قرار داده شد انتظار این است که در دولت دوازدهم سیاست منطقه ای دولت فعال شود.

از نظر شما گزینه جدی جهت وزارت زن و جوانان وجود دارد؟

برای وزارت آموزش و پروش چندین گزینه از زن ها مطرح شده است هست، ولی به نظرم شانسی جهت این دوره ندارند.می توانیم انتظار داشته باشیم کابینه جوان تر باشد ولی جوان نمی تواند عضو کابینه باشد.باید در رده های مدیریتی فرصتی را جهت معرفی جوانان به وجود بیاوریم تا مدیران آینده از آن ها بیرون بیایند.

چه کارهای و سازکاری جهت گام چهارم تا کنون برداشته شده است است؟

کار گروهی را تعیین کردیم تا ظرف مدت ۲ ماه مسائل را بررسی کنند تا در شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان بررسی شود.

آتش بس سیاسی از گفت و گو ملی متفاوت است

این روزها آتش بس سیاسی از سوی آقای زاکانی مطرح شد ولی ایشان در زمینه قرارداد توتال آن را بعد گرفتند، گروهی این را زمینه ساز آشتی ملی دانستند نظر شما راجع به این اظهار نظر چیست؟

آتش بس سیاسی یعنی چه؟ آنهایی هم که انتقاد می کنند می خواهند به دولت کمک کنند. آتش بس جلمه قشنگی است ولی آتشی نیست. یک سری اختلاف نظر است که وجود دارد. یک سری مسئولان نسبت به هم انتقاد دارند؛ آقای صادق لاریجانی منتقدآقای روحانی، آقای روحانی هم منتقد آقای لاریجانی بگوییم نیست یا هست؟اینها هم انتقادشان نسبت به هم حل نمی شود. راجع به چیزی که ندانم اظهار نظر نمی کنم. آتش بس یعنی چی ؟یعنی سیاست و اختلاف تعطیل .یعنی آقای روحانی قرار است تابع آقای جنتی شود؟ آتش بس غیر گفت وگو هست. آتش بس یعنی به یکدیگر حمله نکنید.یک عده دلشان می خواهد فقط حرف بزنند.

بعداز انتخابات دولت در سایه مطرح شد، آقای جلیلی نخستین نفری بودند که آن را مطرح کردند، آیا درکشور ما شرایط تشکیل این دولت وجود دارد؟

آقای جلیلی دولت واقعی نتوانست تشکیل دهد، امیدی هم ندارد که در آینده دولتی تشکیل دهد، یعنی دولت در سایه هم تشکیل ندهد؟ دولت در سایه آن چیزی که در قدیم می شنیدیم این بود که در کنار دولت احزاب با یکدیگر ائتلافی تشکیل می دهندتا کار کارشناسی انجام دهند و به دولت کمک کنند نه این که در دست رقیب باشد.

آقای جلیلی جهت چه کسی دولت در سایه می خواهد تشکیل دهد؟ نه معنی آتش بس سیاسی را می فهم و نه دولت در سایه ، فقط این را می دانم که روحانی منتخب مردم است و باید تمام همت خود را بگذارد یک دولت قدرتمند تشکیل دهد تا کارهای کشور انجام دهد.

گفته می شود اصلاح طلبان به دنبال سهم خواهی از کابینه هستند شما این را رد و یا تائید می کنید؟

رئیس جمهور اصلاح طلب هست، بعد کابینه هم متعلق به اصلاح طلبان است مگر اصولگرایان مدیر جمهور تعیین کردند؟اما اعتقاد دارم اگر می خواهیم مسائل کشور در حوزه سیاست داخلی بر طرف شود باید به صورت فراجناحی عمل شود.

ضعف جناح اصولگرایان را در چه می دانید؟

اصولگرایان خودشان را مقدس و برتر و ارزشی و حق می داند و نگاهشان از بالا به پائین است.آنها بقیه را باطل قلمداد می کنند. باید گفت میدان سیاست، یک میدان کار جمعی است و جای تحمیل عقیده نیست و تا مادامی که این رویه را دارند شانس خود را از دست می دهند.ریشه این واکنش‌ در این است که خودشان را حق مطلق می دانند که باید از این رفتارها دست بردارند.

آیا این احتمال وجود دارد افرادی که امروز خود را از اصولگرایان جدا کرده اند دوباره به این جریان باز گردند؟

آقای ناطق همچنان اصولگرا است ولی چون سقف شرکت را کوچک کرده اند مشخص است که این افراد بزرگ زیر این سقف جا نمی شوند. اصولگرایان چون دسترسی ارزش به مراکز قدرت زیاد است خود را از مردم بی نیاز می دانند و با فاصله ای که جامعه از آن ها گرفته است کارشان خیلی سخت شده است هست. اعتقاد دارم آینده سیاست در کشور عزیزمان ایران عوض کردن خواهدکرد.

واژه های کلیدی: هاشمی رفسنجانی | رئیس جمهور | محسن هاشمی | شهرداری | کرمان | سیاسی | سیاست | ایران | شهردار