• خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • خانه » دنیای مد » دکوراسیون » دردسرهای پسر ترنس ایرانی که دختر شد

    دردسرهای پسر ترنس ایرانی که دختر شد

    جلسه خواستگاری | اشتباهی بزرگ | دوران کودکی | اشتباه بزرگ | خواستگاری | خانواده | اینترنت | موسیقی | قانونی | خانواده | زندگی

    دردسرهای پسر ترنس ایرانی که دختر شد

    دردسرهای پسر ترنس ایرانی که دختر شد 

    در حقیقت ترنس بودن در جامعه اي که دوجنسه بودن در آن تابو به حساب می آید کاملا متفاوت خواهد بود و فرد زیرفشار قرار خواهد گرفت. پسری که متولد اصفهان بود دارای جنسیت مردانه بود ولی رفتارش زنانه بود او از همان دوران کودکی به وسایل و اسباب بازی هاي دخترانه دقت خاصی می نمود و هنگامی بزرگتر شد رفتارش اکثر به چشم می خورد

     

    مثل دخترهای نوجوان واکنش‌ می کرد گفتگو با «سایه افضلی»؛ جوان ترنسی که می گوید فعالیت در اینترنت زندگی اش را به نابودی کشاند.فقط چند نفر می دانستند که عمل عوض کردن جنسیت انجام داده و از قالب مرد به جسم زن رسیده است ولی ناگهان اینترنت همۀ چیز را به هم ریخت. تصویرهای یک پسر جوان به نام «شایان» کنار عکس هایش همراه

    دردسرهای پسر ترنس ایرانی که دختر شد

     

    با جمله «او یک پسر بود» قرار داده شد و ماجرا حتی به گوش خانواده همسرش هم رسید. با «سایه افضلی» که این روزها با فعالیت در اینترنت خداحافظی کرده، در کنار مادرش «اشرف برخوردار» که حامی او و ترنس هاست در یکی از روزهای نهایی سال به گفتگو نشستیم.

     

    گفت و گو که شروع میشود چند عکس را نشانم میدهد، انگشت میگذارد روی عکس پسربچه اي بانمک، کمی مکث میکند: «این پسربچه با سایر پسربچه ها تفاوت هاي زیاد داشت. او به جای اسباب بازی هاي پسرانه، عروسکی به بغل می گرفت و کفش هاي پاشنه بلند مادرش را میپوشید.»

    جلسه خواستگاری | اشتباهی بزرگ | دوران کودکی | اشتباه بزرگ | خواستگاری | خانواده | اینترنت | موسیقی | قانونی | خانواده | زندگی

     

    از آن روزها برایم میگوید: «۳۱ ساله هستم ولی تمام دوران کودکی ام را لحظه به لحظه به یاد دارم. در یک خانواده پر جمعیت بزرگ شدم. خانواده اي با «سه دختر» و «پنج پسر». گرچه حالا «چهار خواهر» و «چهار برادر» هستیم.»

     

    «اشرف برخوردار» مادر سایه حرف هاي دخترش را تکمیل می کند: «همه ي پسرانم حتی در کودکی دوست داشتند تکیه گاه باشند، هم جهت من و هم جهت خواهران ارزش ولی محمد هیچ وقت این خصلت را نداشت. دور از چشم من لباسهای دخترانه می پوشید و مثل دختربچه ها، عاشق کفش هاي پاشنه بلند بود. می آمد کنار من در آشپزخانه می ایستاد و می گفت مادر به من غذا پختن یاد بده.»
    عکس تزئینی هست

     

    او یک فرشته بود
     به گزارش پارس ناز مادر خانواده از همان ابتدا متوجه شده است بود که این پسر، یک تفاوت زیاد یا دیگر پسرهایش دارد ولی هیچ وقت حتی تصورش را هم نمی کرد که او یک ترنس باشد. مادر سایه حرف هاي زیادی از آن دوران دارد: «به مدرسه رفت ولی رفتارهایش تغییری نکرد، حتی کلماتی که از انها بهره گیری میکرد

    دردسرهای پسر ترنس ایرانی که دختر شد

     

    اکثر رنگ و بوی زنانه داشت. از ۱۳ سالگی این رفتارهایش اکثر به چشم می آمد و باعث ناراحتی پدر و برادرانش می شد. بارها به وسیله مردهای خانواده به او تذکر داده شد که مردانه واکنش‌ کند و او هم تمام تلاشش را میکرد ولی نمی توانست.»سایه میگوید دوران مدرسه بدترین دوران زندگی او بوده

     

    و در این میان از کلاس ورزش اکثر از همه ي وحشت داشت: «کم نبودند معلم هایي که باعث آزار من شدند ولی در آن میان یک معلم دینی داشتیم به نام آقای عرب. به علت حمایتی که از من کرد فامیلی اش هیچ وقت از یادم نمی رود.آن وقت فرزند هاي شرور کلاس دائم اذیتم میکردند و من را کتک می زدند. او عنوان را فهمیده بود.

    جلسه خواستگاری | اشتباهی بزرگ | دوران کودکی | اشتباه بزرگ | خواستگاری | خانواده | اینترنت | موسیقی | قانونی | خانواده | زندگی

     

    یکبار هنگامی یکی از فرزند هایي که آخر کلاس می نشست با بهره گیری از لوله خودکار به سمت من پوست میوه پرت میکرد با او برخورد کرد و به همه ي فرزند هاي کلاس گفت اگر کسی از این به بعد مزاحمتی جهت محمد ایجاد کند، حسابی با او برخورد می کنم. بعد از آن دیگر هیچ کس در آن کلاس حتی به آزار من هم فکر نمیکرد.»

     

    دوران ترسناک خدمت
    سایه از نوجوانی می گوید که با دشواری و سختی دوران مدرسه اش را در بین پسران سپری کرد: «فکرش را بکنید یک دختر را ببرید، بین ده ها پسر و بگویید شبیه این افراد بنشین و بلند شد. دوران مدرسه برایم ترسناک بود ولی ترسناک تر از آن، دوران خدمت بود.»

    دردسرهای پسر ترنس ایرانی که دختر شد

     

    مادرش درمورد زمانی می گوید که فرزندش راهی سربازی شد به این امید که سربازی از او یک مرد بسازد: «محمد ولی عوض کردن واکنش‌ نمی داد و مردهای خانواده از رفتارهای دخترانه او حسابی خجالت می کشیدند. من ولی مادر بودم و جهت همین با دیگران تفاوت داشتم. محمد چه با اخلاق محکم مردانه و چه با اخلاق لطیف زنانه، فرزند من بود و افسردگی اش را نمی توانستم ببینم، تا اینکه محمد با اصرار بقیه راهی خدمت سربازی شد.»

     

    یک ماه از دوره آموزشی محمد بعنوان منشی گذشت و دو ماه دیگر هم در قسمت خدمات کار کرد: «بعد از آموزشی دوران مهم خدمتم شروع شد. بارها در دوران خدمت به خودکشی فکر کردم ولی به علت خانواده ام پشیمان شدم.»

     

    خدمتش که به آخر رسید با روحیه اي افسرده به منزل پدری اش برگشت. زن برخوردار ادامه میدهد: «محمد همان محمدی نبود که روانه خدمتش کرده بودیم، تبدیل شده است بود به یک پسر افسرده و ناراحت، پسری که تا تنها می شد زار زار گریه می کرد. شب هاي زیادی صدای هق هق گریه اش را از زیر پتو می شنیدم. پدرش افسرده بودن محمد را دید ولی گفت برایش برویم خواستگاری.»

     

    به خواستگاری رفتم
    محمد نتوانست برابر حرف پدرش بایستد و در برابر جمله میخواهیم برایت برویم خواستگاری فقط کلمه «چشم» را گفت و نخستین کت و شلوار عمرش را خرید: «شیرینی و گل خریدم و کت و شلوار پوشیدم. دختری که به خواستگاری اش رفتم دوست خواهرم بود. اتفاقا نظر مثبتی هم نسبت به ازدواج با من داشت

     

    اما من که از خصوصیات خودم خبر داشتم و می دانستم که هیچ وقت نمیتوانم یک مرد باشم از وقت صحبت کردن در جلسه خواستگاری بهره گیری کردم و به آن دختر زن گفتم شما مثل خواهر من هستید و من هیچ حسی به شما ندارم.»قرار شد باز هم برایش به خواستگاری بروند ولی او هر وقت از زیر بار این خواسته پدر در می رفت: «تصمیم گرفتم

     

    برای فرار از مشکلاتم به سمت هنر بروم. موسیقی چیزی بود که عاشقانه دوستش داشتم و اطلاعاتی هم در این حیطه داشتم. کلاس هاي آواز و … را شروع کردم و با خودم قرار گذاشتم چند قطعه موسیقی با صدای خودم انتشار کنم. نام هنری ام شد «شایان». بافایده به یاد دارم یک ساعت بعد از اکران نخستین ویدئوموزیک با صدا و عکس من، صدها نفر به صفحه اجتماعی ام آمدند و طرفدارم شدند. خیلی سریع در حیطه موسیقی مشهور شدم.»
    آن «کما»ي آینده ساز
    او تازه به موقعیت خوبی در عرصه هنر رسیده بود که ناگهان یک تصادف همۀ چیز را خراب کرد. مادر سایه ماجرای آن تصادف را آن گونه جهت مان تعریف می کند: «چند روزی به استان تهران رفته بود تا کارهای مربوط به موسیقی اش را دنبال کند که ناگهان به ما خبر دادند پسرمان در اتوبان بعثت در حالیکه سوار اتومبیل ۲۰۶ بوده تصادف کرده هست.

     

    آن ها گفتند محمد همراه دو دوستش بوده که هر دو آن ها فوت کرده اند و او هم به کما رفته هست. نمی دانید من و پدرش چه حالی داشتیم. او ۲۳۷ روز در کما بود.»۲۷ روز در کما بودن باعث شد محمد تصمیم جدیدی در زندگی خود بگیرد: «من از یک قدمی فوت برگشته بودم. چشمم راکه باز کردم گفتم همۀ چیز به آخر رسید.

     

    محمد و شایان به آخر رسید و من باید به انچه هستم برسم. همانجا بود که با خودم قرار گذاشتم اگر قرار است یک روز زنده باشم، در جسم حقیقی خودم و مثل یک زن زندگی کنم.»

     

    سایه را با دست خودم به دنیا آوردم
    در سال ۸۵ تصمیم گرفتم با تمام مشکلاتی که پیش رو خواهد داشت جهت همه ي وقت مراحل قانونی را طی کند و به جسم حقیقی خودش برسد و همین هم شد: «مراحل قانونی را طی کردم و دو سال تحت نظر سه دکتر بودم و در نهایت در سال ۸۹ بعد از طی کردن تمامی مراحل قانونی، عمل عوض کردن جنسیت را انجام دادم. سایه را با دست خودم به دنیا آوردم.»

     

    خانم برخوردار ولی از یک دید دیگر به زندگی پسر دیروزش و دختر امروزش نگاه میکند و میگوید بارها گذشته از عمل عوض کردن جنسیت از پسرش خواسته که ببیند آیا میتواند در این قالب اخیر زندگی کند: «او به من از تصمیمش جهت عمل چیزی نگفت ولی من می دانستم که محمد در لباس زنانه در جامعه محترم تر به چشم خواهد آمد تا اینکه یک پسر با رفتاری زنانه باشد که دقت مردم به او جلب می شود.

     

    زمانی که فهمیدم قصد عوض کردن جنسیت دارد واقعا شوکه شدم چون اطلاعاتی درمورد ترنس ها نداشتم. جهت من سخت بود پسر دسته گلم را به تیغ جراحی پزشکان بسپارم و دختری تحویل بگیرم که وی را به دنیا نیاورده ام ولی دیگر به جایی رسیده بودم که فهمیده بودم یک جای کار می لنگد. یک روز محمد آمد و گفت مادر، من باید دختر شوم. این هم مدارکش.

     

    خواهرانش گریه کردند و زار زدند. برادرانش از عصبانیت، نمی دانستند چکار باید بکنند. پدرش هم میگفت اگر محمد عمل عوض کردن جنسیت انجام دهد کل زندگی مان به هم می ریزد.» خواهرانش که افرادی مذهبی بودند رفتند و مسئله محمد را با چند روحانی مشهور و قابل اعتماد در بین گذاشتند.

     

    خانم برخوردار ادامه می دهد: «خواهرانش خیلی سریع فهمیدند که حتی شرع هم پشت محمد است ولی حق بدهید که قبول کردنش جهت اعضای خانواده خیلی سخت بود. فشار روانی غیرقابل باوری روی دوش تک تک اعضای خانواده ام سنگینی میکرد.»

     

    او به مادرش گفت قرار است عمل کند و هر اتفاقی بیفتد از این تصمیم منصرف نخواهد شد: «مادرم پشتم ایستاد. با خواهرانم حرف زد، برادرانم را آرام کرد، حتی دل پدرم را به دست آورد و در آخر به من گفت قرار است سه دانگ از منزل مان را بفروشد و به من بدهد تا عمل کنم. نمیدانید چه باری از روی دوش من برداشته شد.»

     

    فضای مجازی زندگی ام را به نابودی کشاند
    سایه بعد از دوران کوتاه افسردگی بعد از عمل سناریوی جدیدی جهت زندگی اش نوشت: «در موسیقی به جایگاه خوبی رسیده بودم ولی حالا یک دختر بودم که نه طرفداری داشت و نه کسی من را می شناخت. من قبلا شهرت را لمس کرده بودم و این احساس بود که همه ي چیز را خراب کرد. از همان جا بود که من راه زندگی ام را اشتباه رفتم.»

     

    او دوست داشت دوباره دیده شود و مردم وی را بشناسند. به همین علت شروع کرد به فعالیت در فضای مجازی: «زمان بیکاری داستان مینوشتم و با گشت و گذار در اینترنت خودم را سرگرم میکردم. همۀ چیز بافایده بود. طرفدارانم در صفحه هاي اجتماعی هر روز اکثر از دیروز می شدند و همین که مردم من را می شناختند

     

    باعث می شد احساس اعتماد به نفس کنم تا اینکه ازدواج کردم. همسرم همۀ چیز را می دانست ولی خانواده اش خبری از ترنس بودن من نداشتند و همسرم هم از من خواسته بود چیزی به انها نگویم.»خانم برخوردار از زمانی میگوید که دخترش عروس زن شده است بود و این عنوان کمی آرام ترش کرده بود: «سایه ازدواج کرد.

     

    احساس می کردم همۀ چیز روبراه هست. انها حتی دنبال اجاره کردن رحم جهت فرزند دار شدن بودند تا اینکه یک روز دخترم با گریه آمد و گفت که همۀ چیز تمام شده است هست.»یکی از افرادی که از سرگذشت شایان خواننده خبر داشت، عکس شایان را کنار عکسی از سایه گذاشت و نوشت این پسر عوض کردن جنسیت داده و دختر شده است هست.

     

    اشتباهی بزرگ
    سایه در حالی که بغض میکند ادامه میدهد: «اشتباه کردم. اینترنت زندگی ام را خراب کرد، من راهم را اشتباه گزینه کردم. کاش مثل یک زن آرام و باوقار واکنش‌ می کردم و تصویر هایم را در اینترنت انتشار نمیکردم. از کجا می دانستم همین تصویر ها همسرم را از من میگیرد. همسرم می دانست که من در اینترنت فعالیت می کنم و صفحه هاي اجتماعی ام صدها هزار بیننده دارد.

     

    چندین بار گفته بود که حوصله استرس و حاشیه را ندارد و از من خواسته بود تا سرگرمی دیگری پیدا کنم ولی انگار من نیاز داشتم به دیده شدن. یک روز صبح از خواب بیدار شدم و دیدم کلی تماس و خبر دارم. در یک صفحه مجازی عکسی از من اکران شده است بود در کنار عکسی از شایان. همۀ فهمیده بودند که من یک ترنس بوده ام.

     

    نمی شد کتمانش کرد. با مسئولان صفحه هایي که عکسم را انتشار کرده بودند رابطه گرفتم و گفتم زندگی ام از هم می پاشد، عکسم را پاک کنید. چندتایی پاک کردند و عده اي اصلا توجهی نکردند تا اینکه خبر به گوش خانواده همسرم هم رسید.»

     

    همسر سایه حتی از طرف دوستانش مورد طعنه و کنایه قرار گرفت: «خانواده اش به او فشار می آوردند که مرا ترک کند. همسرم مرد خوبی بود و من نمی خواستم که او دچار مسائل خانوادگی شود و به همین علت قبول کردم که همدیگر را ترک کنیم.

     

    زندگی متاهلی اش به هم خورد و او تازه فهمید که انتشار تصویر هایش و به نمایش گذاشتن زندگی اش در فضای مجازی، اشتباه بزرگی بوده است که هیچ وقت نباید انجامش می داد: «تحقیر شدم. توهین شنیدم و باز هم تنها شدم ولی دست از این اشتباه نکشیدم. انگار با خودم لج کرده بودم. باز هم تصویر انتشار میکردم

     

    و دل به حاشیه می دادم تا زمانی که به خودم آمدم و دیدم دارم زندگی و آینده ام را تباه میکنم. دیگر نخواستم آن اشتباه را تکرار کنم. صفحه هایم را بستم. هر اپلیکیشنی روی گوشی همراهم داشتم پاک کردم.تصمیم گرفتم به پلیس فتا مراجعه کنم تا تصویر هاي اکران شده است ام در اینترنت را از بین ببرم.»

     

    روحیه اي شکننده دارند
    او حالا چند ماهی است که به جای تصویر و فیلم گذاشتن در اینترنت به کلاس هاي دوبله می رود. توصیه بازی در فیلم دارد و قصدش ادامه دادن فعالیت هاي هنر در موقعیت و شرایط درست هست: «کتابی نوشتم که قصد چاپش را دارم. مدتی است که دوبله هم کار میکنم و قصد شرکت در کلاس هاي فیلمسازی و بازیگری را هم دارم.

     

    اینطوری زندگی ام آرام تر هست. درست است که من مدت ها مسیر زندگی ام را اشتباه رفتم ولی نقطه مثبت ماجرا این جاست که متوجه مشکلاتم شده است ام. من باید بعد از عوض کردن جنسیت، نزد روانشناس می رفتم و مسائل و خلل هاي معنوی ام را می شناختم و حلش می کردم. انتشار زندگی در اینترنت اصلا راه درستی جهت اعتماد به نفس گرفتن نبود.»

     

    مادر سایه دخترش را در آغوش میکشد و میگوید که همه ي وقت حامی او و ترنس هاي دیگر بوده هست: «ترنس ها روحیه اي شکننده تر از سایر افراد دارند. می خواهند دیده شوند. میخواهند بگویند مشاهده نمایید من چقدر در جسم جدیدم بافایده به نظر می آیم و اگر از طرف خانواده به علت این خلل هاي ارزش طرد شوند، ممکن است دیگر خودشان را پیدا نکنند. من کاری کردم که سایه همۀ چیز را به من بگوید. به او مشاوره می دهم.

     

    می دانم ممکن است باز هم اشتباه کند ولی از همه ي افراد خانواده خواسته ام کمکش کنند و وی را بعنوان یک فرد حساس و شکننده بپذیرند.»

     

    برادری که حامی ام شد
    سایه زن لبخند میزند و یادی می کند از یکی از برادرانش که هنگامی فهمید در خیابان وی را به علت لباس هایش دستگیر کرده اند مردانه پشت او ایستاده و از او دفاع کرده هست: «یک روز زمانی که هنوز عمل نکرده بودم با لباس زنانه بیرون رفتم که مرا دستگیر کردند. فکر می کردند من مردی هستم که در لباس زنانه اخاذی میکنم.

     

    خدا را شکر برگه هاي مخصوصی که نشان می داد وقت عمل دارم و کارم قانونی است همراهم بود. به مسئولان نشان دادم. در حال توضیح دادن بودم که دیدم برادرم با خشم وارد شد. به مسئول گفت که کار خواهرم قانونی است و همۀ اعضای خانواده باخبر میباشند که من با لباس زنانه بیرون می آیم. او آن روز جهت من کاری کرد کارستان. هیچ وقت فراموشش نمیکنم. در زمانی که خیلی ها من را طرد کردند، او کنارم بود و هنوز هم کنارم هست.»

     

    واژه های کلیدی: جلسه خواستگاری | اشتباهی بزرگ | دوران کودکی | اشتباه بزرگ | خواستگاری | خانواده | اینترنت | موسیقی | قانونی | خانواده | زندگی

    دردسرهای پسر ترنس ایرانی که دختر شد

    دردسرهای پسر ترنس ایرانی که دختر شد

    دردسرهای پسر ترنس ایرانی که دختر شد

    دردسرهای پسر ترنس ایرانی که دختر شد

    اشتراک گذاری مطلب

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • خرید کتاب زبان اصلی پوست و زیبایی
  • خرید کتاب نظریه های کنترل اتوماتیک زبان اصلی
  • منابع اورجینال ساختمان داده
  • خرید کتاب های تجهیزات نظامی از آمازون
  • دانلود فایل های زبان اصلی روابط بین الملل
  • کتاب های سخنرانی اورجینال
  • کتب کسر های مداوم زبان اصلی
  • کتب الگویابی در ساختمان داده زبان اصلی
  • منابع اورجینال ادبیات
  • دانلود منابع مرجع نظریه عملگرها
  • تمام حقوق مادی , معنوی , مطالب و طرح قالب برای این سایت محفوظ است - طراحی شده توسط پارس تمز
    ?>