• خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • خانه » خبری و خواندنی » اخبار اقتصادی و سیاسی » دوستان اصولگرا،تحمل نقد ندارند/ قالیباف نباید کسی جز خودش را سرزنش کند ، محبیان

    دوستان اصولگرا،تحمل نقد ندارند/ قالیباف نباید کسی جز خودش را سرزنش کند ، محبیان

    انتخابات ریاست جمهوری | برنامه ریزی | اصولگرایان | انتخابات | برنامه | قالیباف | اصولگرا | سیاسی

    دوستان اصولگرا،تحمل نقد ندارند/ قالیباف نباید کسی جز خودش را سرزنش کند ، محبیان

    محبیان:دوستان اصولگرا،تحمل نقد ندارند/قالیباف نباید کسی جز خودش را سرزنش کند

    عبارات مهم : انتخابات ریاست جمهوری – برنامه ریزی

    روزنامه شرق مصاحبه ای با امیرمحبیان انجام داده است.

    دوستان اصولگرا،تحمل نقد ندارند/ قالیباف نباید کسی جز خودش را سرزنش کند ، محبیان

    بخشهایی از آن را می خوانید:

    شما چند روز مانده به انتخابات کاملا سکوت و از تحلیل خودداری کردید، چرا؟

    سكوت من در چند روز قبل از انتخابات و عدم اعلام صريح نظرات به دليل فضاي احساسي غالب بر اصولگرايان بود كه عملا امكان نقد عقلاني را از ميان برده بود. دوستان به هيچ وجه آمادگي شنيدن نقد را نداشته و جز تأييد نمي طلبيدند و اين براي من امكان نداشت. در فضاي غيرعام، ديدگاه هاي خود را در مورد واکنش‌ها و ادبيات غلط به افراد منشأ اثر مي گفتم و نتيجه حاضر را پيش بيني و تذكر مي دادم. در مصاحبه هاي عمومي هم گفته بودم اگر اصولگرايان بتوانند بدون هراساندن افكار عمومي از خود به دور دوم راه يابند، احتمال پيروزي دارند؛ به ويژه با قاليباف، ولي تمام مسيرها معكوس پيموده شد.

    انتخابات ریاست جمهوری | برنامه ریزی | اصولگرایان | انتخابات | برنامه | قالیباف | اصولگرا | سیاسی

    آیا می توان گفت انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم به نوعی آینده اصولگرایی را هم عوض کردن داده یا خواهد داد؟ اصولا این انتخابات روی جریان اصولگرایی چه اثری خواهد گذاشت؟

    امیدوارم چنین اتفاقی بیفتد. جریان اصولگرایی دارای ریشه های قدرتمند اجتماعی هست، ولی مدت هاست به دليل خودداری از بازبینی در مبانی و حتی راهبردها و تاکتیک ها و به خاص ادبیات ارتباط با افکار عمومی به حاشیه کشیده شده است است و حتی در زمانی که قدرت را در دوران احمدی نژاد به دست آورد، به علت ضعف تشکیلاتی و ارتباطی، رئيس جمهوري را از دست داد. بر این باور هستم که وقت آن رسیده که اصولگرایی به تذکری که سال هاست داده می شود، توجه کرده و به بازتعریف جایگاه خود و همچنین باورها و اصول بپردازد. اصولگرایی دارای مبانی و پرنسیپ های ارزشمندی است که با دین پیوند خورده؛ ولی اکنون می بینیم پوپولیسم و قدرت گرایی این اصول را از متن به حاشیه رانده است.

    اصولگرایان با همه سازوبرگ و برنامه ریزی و ائتلاف و جبهه سازی و حمایت های کامل از نامزد موردنظر خود نتوانستند نتیجه مورد نیاز را به دست آورده و پیروز انتخابات شوند. قطعا دلایل آن متفاوت هست.

    بخشی از آن به بحران هویت برمی گردد. اصولگرایان دچار اغتشاش هویتی شده است اند؛ اصولگرایی نباید با افراد تعریف شود؛ افراد باید نسبت خود را با اصولگرایی تعریف کنند. نمونه روشن آن هم به حاشیه رفتن نهادهای مهم اصولگرایی نظیر جامعتین هست. جامعتین از پیشگامی در جریان اصولگرا کاملا به دنباله روی افتاده هست؛ این خطرناک است و باعث کاسته شدن از وزن ارزشی و اعتقادی اصولگرایان و پرشدن این خلأ با قدرت گرایی و وقت طلبی و پوپولیسم می شود. از طرف دیگر؛ این اغتشاش هویتی به اغتشاش و تناقض رفتاری انجامیده است.

    دوستان اصولگرا،تحمل نقد ندارند/ قالیباف نباید کسی جز خودش را سرزنش کند ، محبیان

    توسل به خوانندگان زیرزمینی شاید جهت اصلاح طلبان زیاد خلاف تعریفشان از قدرت نباشد، ولی جهت اصولگرایی فاجعه هست. جهت اصولگرا کسب رأی به هر قیمتی ارزش ندارد. اصولگرایان از طرف دیگر قدرت نرم خود را که در ارزش های فرهنگی و دینی نهفته به فراموشی سپرده و به ساختارهای قدرت و رانت های سیاسی چسبیده اند.

    ما باید بدانیم که قدرت نرم دینی ١٤٠٠ سال سابقه مثبت و ریشه در جامعه دارد؛ نباید این ارزش ها را کنار بگذاریم و جهت قدرت به بازی های پوچ اتکا به سلبریتی ها بپردازیم. از سوی دیگر؛ مسئله ادبیات ارتباطی اصولگرایان هم مهم هست. اصولگرایان باید مظهر عقلانیت، صداقت و پاکدستی توصیه شده است در دین باشند؛ نه مظهر خشم و نفرت و بی نظمی و از بین بردن رقیب به هر قیمت یا کسب قدرت به هر قیمت.

    انتخابات ریاست جمهوری | برنامه ریزی | اصولگرایان | انتخابات | برنامه | قالیباف | اصولگرا | سیاسی

    اگر قرار به يك دسته بندی از غلط های اصولگرايان در اين انتخابات باشد، اين دسته بندي از نظر شما چيست؟

    ١. تلاش ناموفق براي آشناسازي جامعه با صورت ناآشناي حجت الاسلام رئيسي در مدت كوتاه.

    دوستان اصولگرا،تحمل نقد ندارند/ قالیباف نباید کسی جز خودش را سرزنش کند ، محبیان

    ٢. جابه جايي ناموفق صورت نام آشناي قاليباف با صورت كم آشناي رئيسي.

    ٣. ورود قاليباف از مسير غلط به صحنه انتخابات. قاليباف در بستر گفتمان كارآمدي و با اتخاذ موضع نقد منطقي و غيرتخريبگر مي توانست از شكل گيري دوقطبي احساسي بكاهد و عملا درصد رأي احساسي مبتني بر وحشت از رقيب به روحاني را كاهش دهد.

    ٤. در اين مسابقه از قاليباف صورت اي كينه جو و مهاجم كه روي شكاف ٩٦-٤ درصد مي كوشيد خود را سمبل محرومان نشان دهد، ولي فاقد پتانسيل آن بود، به نمايش درآمد درحالي كه قاليباف ظرفيت مسابقه در گفتمان كارآمدي با تصوير يك مدير واقع گرا، منصف و كارآمد را داشت كه به ويژه طبقات میانگین قادر بودند به او تكيه كنند. اساسا دليل تقدم رئيسي بر قاليباف برخورد متين او بود، بعد متانت برگ برنده بود، نه جنجال گري و تهاجم منفي!

    قاليباف فرصتي طلايي براي موفقيت و حتي پيروزي را به دليل برخورد احساسي و نيز روش غلط انتخاباتي كه محصول مشاوره افراد نامسلط به سياست بود، از دست داد. ما نبايد سرمايه هاي مديريتي خود را به اين راحتي بسوزانيم.

    ٥. باز هم فقدان برنامه به اصولگرايان ضربه زد؛ هميشه خلأ برنامه را شعار پر مي كند. مردم احساس كردند دست اصولگرايان براي حل معضلات خالي هست؛ هرچند دغدغه هاي آنها در بيان معضل طبقات محروم درست هست.

    ٦. افتادن در تناوب شعارهاي سوسياليستي- پوپوليستي بدون ارائه برنامه دقيق، درحالي كه سابقه جريان اصولگرا در واقع باور به اقتصاد باز در بستر ارزش هاي اسلامي بود؛ نشان مي دهد لنگر تئوريك اصولگرايان ديگر آنها را به ارزشي خاص متصل نكرده و ميل به پيروزي آنها را به سوي پوپوليسم كور مي راند. اين در حالي است كه قوي ترين پيش رانه هاي نظري؛ يعني جامعتين، در كنار اصولگرايان بوده ولي سال هاست كارخانه موتور تئوريك آنها خاموش هست.

    نقاط اتصال اصولگرايان به ارزش هاي ديني كه واکنش‌ها سياسي برونداد آن هست، بايد بازبيني شود.

    بعضي از رفتارها در انتخابات نشانگر ضعف در همين نقطه هست. روحانيت بايد شجاعانه به عنوان بازرس همين اشكالات در جهت تطبيق واکنش‌ها با آموزه هاي دين وارد صحنه شوند. نبايد بحران اخلاقي در جريان دين گراي اصولگرا به وجود آيد.

    اتفاقات روزهای اخیر در اردوگاه اصولگرایی مانند دیدار آقاي رئيسي با امیرحسین تتلو را در شکست اصولگرایی چقدر مؤثر می دانید؟ بعضی معتقدند این دیدار با مشاوره نزدیکان احمدی نژاد در ستاد آقای رئیسی رقم خورد. تا چه اندازه با این تحلیل موافق اید و اصلا این اتفاق را که از منظر بیرونی بسیار عجیب به نظر می رسید چقدر در نتیجه کار به ضرر آقای رئیسی مؤثر می دانید؟ بعضی معتقدند که جریان اصولگرایی به هوای جذب رأی هواداران چند میلیونی این خواننده بود که به سراغش رفت. آیا جریان اصولگرایی تا این اندازه به بحران و بن بست رسیده است؟

    من راجع به زندگی شخصی فرد نام برده قضاوتی نمی کنم؛ چنین حقی هم جهت خودم قائل نیستم؛ ولی این دیدار نشانه بدی بود. ما اصولگرایان مدعی هستیم قدرت جهت ما ارزش درجه دو را دارد و اهمیت نخست متعلق به ارزش های دینی هست. این که ما تصور کنیم هر کاری ما انجام می دهیم، همان دین هست، غلط هست. ما باید خودمان را با ارزش های دینی تطبیق دهیم. قدرت نباید آن قدر اهمیت یابد که هر کاری مجاز شود. این دیدار نشانه ای از غلبه پوپولیسم و قدرت گرایی هست. افول ما تا این حد بوده است که از شاخص هایی مانند مراجع و علمای بزرگ دین به رپرهای زیرزمینی رسیده ایم؟ هر توجیهی شود، بی معناست. من مخالف آن نیستم که افراد توبه کرده و بازگردند؛ اشکالی ندارد ولی بسیار زشت است که به طمع رأی چنین کنیم؛ این کار فقط حرکتی غلط نبود، فاجعه بود. علامتی از یک انحراف در رویکرد سیاسی تحت نام اصولگرایی بود؛ آن هم از سوی عالمی که پدر همسر او نگاهی سخت گیرانه در این زمينه دارد. من واکنش‌ها شخصی آقای رئیسی را در مناظرات متین و محترمانه دیدم و اگر کسانی چنین مشورتی داده اند، حتما باید در باورهای اصولگرایانه آنها شک کرد.

    چه تحلیلی باعث می شود به عنوان نمونه آقای مقصودلو معروف به تتلو به عنوان حامی آقای رئیسی با ایشان دیدار کند و برجسته شود؟ این توصیه و مشاوره از جانب چه جریان یا افرادی بوده، خبر دارید؟

    من واقعا اطلاعی ندارم؛ ولی با سردرگمی دوستانمان در توجیه این عمل مواجه بودم. در برخورد عادی، من مخالف آن نیستم که همه اقشار به نحوی رابطه ای را با اصولگرایی تعریف کنند؛ بالاخره همه شهروند این کشور هستند؛ ولی در فضایی که شبهه طمع رأی وجود دارد، این عمل توجیه پذیر نبود.

    کنارکشیدن آقای قالیباف را تا چه اندازه در شکست اصولگرایان مهم می دانید؟ گفته بودید اگر کار به دور دوم بکشد، شانس اصولگرایان زیاد هست. گویا خود آنها هم این را می دانستند؛ ولی چه شد که این اتفاق نیفتاد. چه تحلیلی باعث کنارکشیدن آقای قالیباف شد؟ آیا ایشان واقعا رأی نداشت؟ آیا تصور این بود که آراي ایشان به سبد اصولگرایان ریخته می شود؟ درحالی که معلوم بود همه سبد رأی ایشان پایگاه اصولگرایی ندارد.

    آقای قالیباف با وجود داشتن عالی ترین فرصت، متأسفانه عملیات انتحاری کرد. براین باور بودم که قالیباف در بستر گفتمان کارآمدی و با اتخاذ ادبیات وزین و محترمانه و البته نقد علمی قدرتمند با اتکا به تجربه مدیریتی خود قادر بود از ایجاد فضای دوقطبی رادیکال جلوگیری کند؛ در این صورت انتخابات به دور دوم می رفت و قالیباف با وحدت قهری پیش آمده در اصولگرایی قادر بود حداقل ٤٠ درصد احتمال برد داشته باشد.

    اما قالیباف – به دلیلی که نمی دانم- با سر وارد انتخابات شد؛ ادبیاتی نامتناسب با شخصیتش و تکیه کلام هایی سوسیالیستی- پوپولیستی برگزید؛ تمام ظرفیت مثبت قالیباف در یک بازی دو سر باخت سوخت. قاليباف عمليات انتحاري كرد. قالیباف حیف شد ولی کسی جز خود او را نمی توان سرزنش کرد. قالیباف رأی نخست را در میان اصولگرایان داشت ولی باید تحلیل می کرد که از وقت درگیری رادیکال در مناظره ها جز ریزش رأی چه سودی یافت؟ آیا این روند را ادامه داد؟ همین جاست که ما ارزش مشاوران هوشمند سیاسی و فضاشناس را می فهمیم.

    واژه های کلیدی: انتخابات ریاست جمهوری | برنامه ریزی | اصولگرایان | انتخابات | برنامه | قالیباف | اصولگرا | سیاسی

    اشتراک گذاری مطلب

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • کتب لوازم الکترونیکی خانگی زبان اصلی
  • خرید کتاب زبان اصلی نوسازی و طراحی داخلی
  • هاردکپی کتاب های صنعت نور
  • خرید کتاب زبان اصلی بیوفیزیک
  • کتاب های گوش و حلق و بیتی اورجینال
  • خرید کتاب های تاریخ از آمازون
  • خرید کتاب های آموزش از آمازون
  • کتاب های سیستم های اطلاعاتی اورجینال
  • کتب نثر زبان اصلی
  • منابع اورجینال روان شناسی
  • تمام حقوق مادی , معنوی , مطالب و طرح قالب برای این سایت محفوظ است - طراحی شده توسط پارس تمز
    ?>