• خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • خانه » دنیای مد » مدل طلا و جواهرات » راز جمجمه دفن شده است در حیاط زوج ساکن در شهریار

    راز جمجمه دفن شده است در حیاط زوج ساکن در شهریار

    ماموران کلانتری | پلیس آگاهی | پرونده قتل | میانسال | خانواده | استخوان | فاضلاب | راننده | شناسایی | جمجمه | پرونده

    راز جمجمه دفن شده است در حیاط زوج ساکن در شهریار

    راز جمجمه دفن شده است در حیاط زوج ساکن در شهریار 

    وقتی مستاجر منزل قصد تعویض لوله هاي فاضلاب را داشت باید حیاط را می کند تا به لوله ها دسترسی پیدا کند ولی با یک جسد روبرو شد. عقربه هاي ساعت ۲۲ و ۳۰ دقیقه شامگاه ۲۰ خرداد ۸۹ را نشان می داد که زنگ تلفن همراهم به صدا درآمد.آن سوی خط یکی از ماموران کلانتری بود که به من خبرداد خانواده اي

    که ساکن نصیرآباد شهریار میباشند در چاه منزل ارزش جمجمه و استخوان هاي انسان پیدا کرده اند. با شنیدن این خبر عنوان را به بازپرس جنایی وقت خبر دادم و همراه تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی و گروه بررسی صحنه جرم در منزل مورد نظر حاضر شدیم.

    راز جمجمه دفن شده است در حیاط زوج ساکن در شهریار

    همان موقع مردی در حالی که مضطرب بود و به مشکل حرف می زد، به سمتمان آمد. او بشدت ترسیده بود. کمی با او حرف زدم. زمانی که آرام شد، گفت: در این منزل مستاجرم. لوله فاضلاب دچار مسئله شد و هر کاری کردم درست نشد تا اینکه لوله یکباره ترکید. ترکیدگی همانا و بیرون زدن جمجمه و استخوان هاي انسان از آن همان.

    می ترسم در این منزل بمانم. نمیدانم چه کسی در این جا دفن بوده که بعد از سال ها اکنون جمجمه و استخوان او از فاضلاب بیرون آمده هست. بیانات وی را نوشتیم. بعد هم جمجمه و استخوان کشف شدهرا به پزشکی قانونی فرستادیم تا شاید ردی از هویت مقتول و خاطر فوت او مشخص شود. از همکارانم خواستم همۀ جای این منزل

    ماموران کلانتری | پلیس آگاهی | پرونده قتل | میانسال | خانواده | استخوان | فاضلاب | راننده | شناسایی | جمجمه | پرونده

    را بافایده جست وجو کرده و بیانات همسایه ها را هم ثبت کنند. بعد دستور احضار صاحبخانه را دادم. هنگامی آمد، تحقیقاتم را شروع کردم که گفت: حیاط منزل آخرین بار سال ۸۳ موزائیک شده است هست. آن وقت زوج جوانی این جا مستاجر بودند که چند ماه گذشته از آخر قرارداد این جا را ترک کردند. بعد هم مستاجران بعدی آمدند تا اینکه این اتفاق رخ داد و مجسمه و استخوان کشف شد. نمی دانم این استخوان ها متعلق به چه کسی هست.

    با جمع بندی این اطلاعات از صاحبخانه، دستور شناسایی مستاجران قبلی این منزل را دادم. دو نفر از آن ها را یافتیم و از این افراد تحقیق کردیم که معلوم شد خبری از وجود جمجمه و استخوان در این منزل نداشته اند. در حالیکه از همسران جوان که سال ۸۳ مستاجر منزل بودند، خبری نبود.

    این در حالی بود که پزشکی قانونی اعلام کرد جمجمه و استخوان متعلق به یک مرد است که به قتل رسیده و دفن شده است که بعد از سال ها بقایای جسد او کشف شده است هست. همچنان در تلاش جهت یافتن همسران جوان بودیم تا اینکه با گذشت چند هفته توانستیم ردی از مرد جوان به دست بیاوریم و او در قاسم آباد شهریار شناسایی و دستگیر شد. او تنها مظنون ما در این پرونده قتل بود. متهم را دستبند به دست به پلیس آگاهی انتقال کردیم.

    راز جمجمه دفن شده است در حیاط زوج ساکن در شهریار

    از او چند روزی بازجویی کردیم، ولی هر وقت در جریان تحقیقات مدعی بود که اشتباهی دستگیر شده است و در وقت مستاجری در آن منزل متوجه نم در حیاط شده است و موزائیک ها را عوض کرده هست.او همچنان منکر جنایت بود تا اینکه ماموران احتمال دادند در این سال ها باید خانواده مقتول به یکی از اداره هاي پلیس رفته و درمورد گم شدن او شکایت کرده باشند.

    اضافه بر پرونده هاي مفتوح افراد گمشده در پلیس آگاهی، پرونده افراد گمشده ثبت شده است در دیگر اداره هاي پلیس را نیز بررسی کردیم تا اینکه با پرونده اي در پلیس آگاهی رباط کریم روبه رو شدیم که مربوط به مردی میانسال است که در مسیر رباط کریم ـ شهریار مسافرکشی میکرد. پنج سال پیش جهت جابه جایی مسافر منزل را ترک کرده

    ماموران کلانتری | پلیس آگاهی | پرونده قتل | میانسال | خانواده | استخوان | فاضلاب | راننده | شناسایی | جمجمه | پرونده

    و دیگر بازنگشته بود. چند روز بعد از گمشدن وی خودرویش بدون سرنشین پیدا شد، ولی از آن وقت تاکنون خانواده اش دیگر ردی از او پیدا نکرده بودند. ماموران که احتمال می دادند مقتول همان راننده گمشده باشد از این خانواده آزمایش دی ان اي گرفتند و زمانی که آن را با استخوان هاي پیدا شده است مطابقت دادند معلوم شد مقتول همان راننده گمشده هست.

    با شناسایی هویت مقتول، مرد جوان که در دستگیر به سر میبرد، سکوت چند هفته اي خود را شکست و به قتل راننده میانسال اعتراف کرد و گفت: شب اتفاق هنگامی وارد حیاط منزل ام شدم، دیدن کردم همسایه ها در حال مشاجره با همسرم میباشند و مردی میانسال کنار انها ایستاده و سیگار میکشد.

    راز جمجمه دفن شده است در حیاط زوج ساکن در شهریار

    پس از صحبت با همسایه ها، انها را از منزل خارج کردم، ولی مردی که در محله مان راننده بود، همچنان در حیاط منزل کنار همسرم ایستاده بود و اعتراض میکرد که نباید با همسایه ها دعوا کند. اگر مشکلی است باید میان خودشان ماجرا را حل و فصل کنند. ناراحت شدم که آیا مرد راننده این قدر دخالت میکند. عصبانی شدم

    و ابتدا به سوی همسرم حمله ور شده است و وی را کتک زدم که وی بیهوش شد. سپس مرد راننده راکه قصد فرار داشت، بشدت کتک زدم که بدحال شد و کف حیاط افتاد. در همین موقع وی را خفه کردم و جسدش را در دستشویی انداخته و از منزل خارج شدم. هنگامی برگشتم متوجه شدم همسرم نیز از منزل خارج شده است هست.

    از وحشت اینکه همسرم به پلیس اطلاع دهد، قسمتی از حیاط منزل راکه به فاضلاب منتهی می شد، حفر و جسد را در آنجا دفن کردم. خودروی مقتول را نیز در بلوار مهم منتهی به رباط کریم رها کردم و به منزل بازگشتم. می ترسیدم دیر یا سریع ماجرا لو برود و کسی جسد راننده را پیدا کند. هر طور بود می خواستم از آن منزل بروم.

    روز بعد با اصرار از صاحبخانه پول ودیعه ام را خواستم که او هم بالاخره پولم را پرداخت کرد و من نیز به یکی از شهرهای شمال غربی رفته و منزل اي را اجاره کردم.زمانی که ماموران بیانات وی را ثبت کردند، همسر وی هم شناسایی و به پلیس آگاهی فراخوانده شد. این زن زمانی که متوجه شد مرد راننده به قتل رسیده، گفت: از قاتل بودن شوهرم بی اطلاع بودم.

    شبی که شوهرم میگوید فوت راننده بی گناه را رقم زده هست، من در منزل نبودم و نمی دانم شوهرم چگونه و به چه انگیزه اي مرد میانسال را به قتل رسانده هست.پس از شنیدن گفته هاي این زن، مطمئن شدم انگیزه این جنایت عنوان دیگری باشد. بنابراین دوباره از عامل جنایت تحقیق کردیم که این بار اعلام کرد قصد دزدی پول هاي راننده را داشته که در جریان درگیری وی را کشته و از وحشت اینکه نمی دانسته با جسد چه کند آن را در حیاط منزل دفن کرده هست.

    با اعتراف متهم به قتل و مشخص شدن انگیزه او روانه زندان شد تا در برابر مجازات سنگینی که انتظارش را می کشید قرار بگیرد.

    براساس خاطره اي از سرگرد کار آگاه علی اصغر جعفری / مدیر جرایم جنایی پلیس آگاهی خاص غرب استان استان تهران

    واژه های کلیدی: ماموران کلانتری | پلیس آگاهی | پرونده قتل | میانسال | خانواده | استخوان | فاضلاب | راننده | شناسایی | جمجمه | پرونده

    اشتراک گذاری مطلب

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • خرید کتاب های کامپایلرها از آمازون
  • کتب صنعت سیمان زبان اصلی
  • کتب ماهیگیری زبان اصلی
  • خرید کتاب های زبان اصلی مکانیک کوانتومی
  • خرید کتاب شعر زبان اصلی
  • خرید کتاب زبان اصلی باغبانی
  • کتب راه آهن زبان اصلی
  • کتب عکس زبان اصلی
  • هاردکپی کتاب های حسابداری
  • خرید کتاب های زبان اصلی عمران
  • تمام حقوق مادی , معنوی , مطالب و طرح قالب برای این سایت محفوظ است - طراحی شده توسط پارس تمز
    ?>