دوربین مداربسته برای حسین و پونه آنقدر دردسرساز شد که آنها بعد از ۸ سال زندگی مشترک راهی دادگاه خانواده شدند تا برای همیشه از هم جدا شوند.

پونه،زن جوانی که نصب دوربین را توهینی به خودش تلقی می‌کرد، با اصرار از حسین خواست تا آن را بردارد، ولی وقتی دید حسین همچنان به نصب دوربین در خانه اصرار دارد.در نهایت این موضوع به درخواست طلاق در دادگاه خانواده ختم شد.

زن جوان گفت: ما ۸ سالی می شود که با هم ازدواج کرده‌ایم. در این مدت مشکلی با هم نداشتیم. همیشه اعتماد برایمان مهم‌ترین مساله بود.  تا این که چند وقت پیش حسین به خانه آمد و دیدم  می‌خواهد دوربین مداربسته در خانه‌مان نصب کند.

او دوربین را در تمام نقاط خانه‌ نصب کرد و گفت که از محل کارش می‌تواند هر روز خانه را ببیندو بررسی کند. احساس کردم حسین به من توهین می‌کند. از صبح تا شبفقط من در خانه هستم و کس دیگری نیست.فکر کردم حتما او به من اعتماد ندارد که این کار را کرده است. الان دو ماهی می شود که دوربین در خانه‌مان است.

دو ماه است هر روز سر این ماجرا با هم درگیر هستیم ؛ برای همین تصمیم به جدایی گرفتیم.

در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت:  من تنها برای این که به تجهیزات خانه‌ام اضافه کنم آن دوربین را خریدم. ما هیچ وقت به هم بی‌اعتماد نبودیم. در این مدت هیچ وقت حرفی نزدممن به پونه باشد، اما او این موضوع را بهانه کرده و هر شب دعوا به راه می‌اندازد.

اگر خانه‌مان دوربین داشته باشد خیالمان راحت‌تر است و با آرامش به مسافرت می‌رویم. خانه امن‌تر است ، ولی پونه فکرمی‌کند به او بی‌اعتماد هستم. من هم از این همه درگیری خسته شده و می‌خواهم جدا شوم.

در پایان نیز قاضی وقتی نتوانست این زوج را از جدایی منصرف کند، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد.