در این مقاله با جدال سه خودروی سدان اسپرت از شرکت‌ها معتبر تولید کنندگان خودروهای لوکس آشنا خواهید شد.

در این مقایسه که در استرالیا انجام می شود با این سه خودرو در شرایط گوناگون رانندگی شده است و عمکردهای آنها توسط کارشناسان خودرو مورد ارزیابی قرار گرفته است.

وقتی که بخواهید یک سدان اسپرت توانمند بخرید با مجموعه‌ای از انتخاب‌ها روبرو خواهید بود که بطور گیج‌کننده‌ای وسیع هستند. این خودروها معمولا نسخه‌ی کوپه نیز دارند که قیمت بالاتری نسبت به نسخه‌ی سدان دارند. امروز ما قصد داریم روی محصولاتی تمرکز کنیم که قیمت بالاتری دارند و از کشورهای آلمان و ژاپن هستند.
خودروی اول مرسدس بنز AMG C63 S و خودروی دوم ب‌ام‌و M3 است.  آئودی RS4 واگن نیز یکی از گزینه‌های مناسب برای شرکت در این مقایسه بود اما چون این خودرو دیگر تولید نمی‌شود در نتیجه با لکسوس GS F جایگزین شد. این خودرو از لحاظ اندازه در کلاس بالاتری قرار دارد اما از لحاظ قیمت با دو خودروی آلمانی دیگر قابل مقایسه و در یک بازه است. اگر لکسوس هنوز هم مدل IS F را در سبد محصولات خود داشت احتمالا انتخاب منطقی‌تری می‌بود.

در این مقایسه، از آخرین نسخه‌ی ب‌ام‌و M3 یعنی مدل M3 competition pack استفاده شده است که با رنگ زیبای آبی یاس مارینا همراه شده است.
دو خودروی آلمانی قبلا پیش از این به صورت تنفس طبیعی تولید می‌شدند اما در مدل‌ها‌ی جدید به توربوشارژ مجهز هستند اما لکسوس به یک پیشرانه تنفس طبیعی ۵ لیتری V-8 که توسط شرکت یاماها طراحی شده مجهز است و به همین دلیل نسبت به خودروهای آلمانی گشتاور کمتری دارد.
M3 دارای پیشرانه ۶ سیلندر ۳ لیتری با توربوشارژر دوقلو و توان ۴۴۵ اسب بخار است. پیشرانه‌ی بنز بطور قابل ملاحظه‌ای قوی‌تر است؛ نمونه‌ی V8 با حجم ۴ لیتر و توربوشارژر دوقلو که قدرت فوق العاده ۵۰۳ اسب بخار و گشتاور عظیم ۷۰۰ نیوتن متر را تولید می‌کند.

GS F نیز داری پیشرانه‌ی ۵ لیتری دو میل سوپاپه V-8 است که ۴۷۱ اسب بخار قدرت دارد و ۵۳۰ نیوتن متر گشتاور به چرخ‌ها انتقال می‌دهد.
C63 S در بین دو خودروی دیگر خروجی بیشتری دارد اما از لحاظ وزن نیز، همانطور که انتظارش را داشتید لکسوس سنگین‌ترین خودرو است و ۱۸۷۵ کیلو وزن دارد. پس از آن مرسدس بنز با ۱۷۳۰ کیلوگرم قرار می‌گیرد و سبک‌ترین خودرو نیز ب‌ام‌و با ۱۵۶۰ کیلوگرم است.
طبق اعلام لکسوس، GS F تنها در مدت زمان ۴.۶ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت می‌رسد. اما بنز و ب‌ام‌و این زمان را ۴ ثانیه اعلام کرده‌اند. شاید این نکته به ذهن شما برسد که گشتاور ۷۰۰ و ۵۵۰ نیوتن‌متری چگونه در اختلاف وزن ۱۷۰ کیلوگرمی تاثیر دارد.
تست با گردش شهری، برای بررسی میزان مصرف سوخت شروع شد. باک خودروها کاملا پر و تنظیمات خودروها ریست شدند و در حالت اقتصادی قرار گرفتند. مسیر تعیین شده، حرکت از داخل شهر، استفاده از یک بزرگراه و دوباره ورود به شهر و توقف در مکان از پیش تعیین شده است.
نتایج غافلگیر کننده بود مرسدس بنز کمترین مصرف سوخت را داشت و پس از آن ب‌ام‌و با مصرفی حدود ۲۳ درصد بیشتر نسبت به بنز و سرانجام لکسوس با مصرفی ۸۴ درصد بیشتر از بنز در جایگاه سوم قرار می‌گیرد. گزارشات رسمی هر سه شرکت برای مصرف خودروها بصورت زیر است؛ C63 برابر با ۸.۶ لیتر برای هر ۱۰۰ کیلومتر، M3 نزدیک به ۸.۸ لیتر برای هر ۱۰۰ کیلومتر و لکسوس ۱۱.۳ لیتر برای هر ۱۰۰ کیلومتر. اما اگر بخواهید واقع بینانه بنگرید مصرف این خودروها بیشتر از این اعداد است.

از نمای بیرون هر سه خودرو طراحی خشنی دارند که باعث می‌شود توجه اطرافیان را به خود جلب کنند. لکسوس با طراحی زاویه‌دار خود جسورتر به نظر می‌رسد. بخش جلوی این خودرو  به دلیل استفاده‌ی گسترده از فیبرکربن یکی از گران قیمت‌ترین بخش‌های آن است.
بقیه قسمت‌های GS F به خوبی مورد دلخواه سلیقه‌ی اکثر کاربران است. اما چرخ‌های ۱۹ اینچی آن کمی کوچک احساس می‌شود و شما مجبور هستید کالیپرهای ترمز نارجی رنگ را انتخاب کنید که کمی عجیب است.
تزئینات داخلی خودرو واقعا زیبا است و از آن لذت خواهید برد. لمس چرم‌های سرخ صندلی‌ها احساس فوق العاده‌ای دارد و یک نمایشگر بزرگ ۱۲.۳  اینچی با ارگونومی مناسب در این خودرو تعبیه شده است. صندلی‌های عقب کاملا جادار هستند و به خوبی دو فرد بالغ را در خود جای می‌دهند اما قصد کنید صندلی کودک را در عقب خودرو قرار دهید، متوجه می‌شوید که نقاط اتصال موجود در خودرو زیر چرم‌ها قرار گرفته‌اند!
بزرگترین شکایتی که می‌توان از فضای داخلی GS F کرد، همانند سایر خودروهای لکسوس، سیستم سرگرمی این خودرو بی‌فایده‌ترین نمونه‌ی موجود در جهان است. می‌توان در یک مقاله جداگانه گفت که چرا این سیستم بد است و این که چگونه می‌توان آن را به راحتی بهبود بخشید. اما به طور خلاصه سیستم سرگرمی و اطلاعاتی لکسوس بین رقبای آلمانی خود بدترین است.
در واقع مدل‌های پرفروش شرکت‌هایی مانند هیوندای تکنولوژی‌های بهتری را ارائه می‌کنند.
مرسدس بنز AMG C63 S جذابیت ظاهری نسل قبلی خود را ندارد. C63 جدید بسیار طراحی محافظ کارانه‌ایی دارد و اصلا خشونت ندارد. البته این ممکن است نکته‌ی مثبتی باشد و بیشتر به سلیقه کاربر ارتباط پیدا می‌کند؛ اما شاید بنز می‌توانست بهتر عمل کند.

کابین این کلاس C بخش مورد علاقه‌ی اکثر کارشناسان خودرو است که ترکیبی از زیبایی و سادگی است. در طراحی داخلی از مواد عالی در بهترین جای ممکن استفاده شده است و طراحی شکسته نیز باعث شده که در این کابین خسته نشوید و تجربه‌ی لذت بخشی را داشته باشید. صندلی‌های جلو و عقب راحت و جادار هستند و برای حضور چهار فرد بالغ در خودرو فضای مناسبی ایجاد شده است.
سیستم سرگرمی در این خودرو آخرین نسخه سیستم سرگرمی مرسدس بنز نیست؛ بنابراین از اپل کاریلی پشتیبانی نمی‌کند. در حالی که ارزان‌ترین سری بنز، یعنی سری A هم به این قابلیت مجهز است و امیدواریم که مرسدس بنز این کمبود را هرچه زودتر جبران کند.
خشن‌ترین خودرو در این مقایسه، ب‌ام‌و M3 است. رینگ‌های ۲۰ اینچی این خودرو ابتدا زشت به نظر می‌رسد اما بعد از ۳۰ دقیقه احساس خواهید کرد که یکی از زیباترین بخش‌های خودرو هستند و به زودی عاشق آن‌ها می‌شوید. این رینگ‌ها در عقب قطور هستند (۲۸۵ میلیمتر) و در چرخ‌های جلو ایده‌آل هستند (۲۶۵ میلیمتر). رینگ‌های ب‌ام‌و از دو خودروی دیگر یک اینچ بزرگ‌تر و همینطور پهن‌تر هستند (۲۶۵/۲۴۵ در مرسدس بنز و ۲۷۵/۲۵۵ میلیمتر در لکسوس). M3 در جاده کمترین مشکلی ندارد و سپرهای پر زرق و برق و اگروزهای چهارتایی فوق‌العاده‌ی آن، بر زیبایی خودرو افزوده است و از هر زاویه‌ایی عالی به نظر می‌رسد.
در داخل خودرو، صندلی‌های چرمی و لوگوی M باعث شده تا قیمت بالای این خودرو توجیه پیدا کند. سیستم صوتی و کلید تعویض دنده در این خودرو بهترین نمونه‌ی موجود است. ب‌ام‌و مدت زیادی است که طراحی داخلی خودروهای خود را تغییر نداده به همین خاطر این سبک از طراحی در M3 نیز ادامه پیدا کرده است.
خوشبختانه، سیستم سرگرمی ب‌ام‌و iDrive بهترین سیستم سرگرمی در این مقایسه بود و رقبا را به راحتی شکست داد. صندلی‌های جلو واقعا مجلل هستند و شما را به خوبی در بر می‌گیرند؛ بخصوص وقتی که با سرعت وارد پیچ‌ها می‌شوید. اما صندلی‌های عقب کمی تنگ احساس می‌شوند.
در طول مسیر شهری C63 S با فاصله‌ی زیادی از رقبا راحت‌تر است و برای استفاده‌ی روزانه عالی است. وقتی شما این خودرو را در حالت راحت قرار می‌دهید پیشرانه پیشرفته V-8 بسیار نرم کار می‌کند و طوری نیرو را انتقال می‌دهد که رانندگی کاملا راحت و بدون مشکلی را تجربه کنید. البته نباید از سیستم تعلیق پیشرفته‌ی مرسدس بنز نیز چشم‌پوشی کرد.

لکسوس قطعا یک خودروی فوق العاده است اما هر سه راننده ما بعد از رانندگی با این خودرو گفتند که صندلی‌های آن راحت نیستند و تعلیق این خودرو نیز ثابت کرد که توانایی انطباق با شرایط نامساعد جاده‌ای را به خوبی رقبای خود ندارد.
ب‌ام‌و M3 با بسته‌ی مسابقه‌ای خود بسیار چابک احساس می‌شود. به طور غیر قابل انکاری ب‌ام‌و اسپرت‌ترین خودروی این گروه است و با اینکه این ویژگی بسیار دوست داشتنی است ولی باید دانست که برای استفاده روزانه ممکن است خسته کننده باشد.

اگر شما به دنبال استفاده روزانه هستید برنده‌ی این مقایسه C63 S است. هرچند که ما فکر می‌کنیم اگر نیازتان در همین حد است، یک مرسدس بنز C250 می‌تواند به راحتی نیاز شما را بر طرف کند.
اما در پیچ‌های تند و پشت سر هم، لکسوس به سرعت ضعف خود را نشان می‌دهد. به دلیل وزن زیاد و اندازه بزرگ این خودرو نمی‌تواند در پیچ‌ها خیلی خوب عمل کند. همینطور کم بودن میزان گشتاور انتقالی باعث می‌شود که هنگام خروج از پیچ‌ها زمان بیشتری را از شما بگیرد.
طبق نظر برخی از کارشناسان& GS F سنگین و تنبل احساس می‌شود و بازخورد فرمان آن نیز کم است. همچنین به این نکته نیز اشاره شد که GS F در بین این سه خودرو از همه سفت‌تر حس می‌شود؛ در حالی که این سفتی باعث بهبود عملکرد حرکتی خودرو نشده است. سفتی سیستم تعلیق این خودرو به جای این که باعث چابکی خودرو در مانورها شود، تنبلی این سدان لوکس را به همراه آورده است.

نکته‌ی دیگری که در خصوص GS F ناخوشایند بود صدای پیشرانه بود. در سمت راست فرمان کلیدی برای تقویت صدای پیشرانه در داخل کابین وجود دارد. اما باید متاسف بود و به لکسوس گفت که اگر نمی‌توانید صدای طبیعی پیشرانه V-8 را ایجاد کنید، کاری که برای بهبود این صدا انجام می‌دهید درست نیست. این خودرو از طبیعت محافظه‌ کارانه‌ی ژاپنی رنج می‌برد و سیستم اگزوز کاملا نسبت به دیگر رقبای خود بی صدا است.
مرسدس بنز C63 S بهترین پیشرانه را در این گروه دارد. این پیشرانه بسیار سرحال است و به عنوان مرجعی کامل برای دیگر تولید کنندگان محسوب می‌شود؛ چه در بخش صدا و چه در بخش توان خروجی و انتقال قدرت.
پیشرانه‌ی V-8 در سدان کلاس C عملکرد لذت‌بخشی نیز دارد. گشتاور منتقل شده در پیچ‌ها فوق العاده است و توربوی دوقلوی آن تقریبا بدون تاخیر می‌کند. طبق اظهار کارشناسان، بهترین فرمان و بازخورد این بررسی مربوط به مرسدس بنز C63 S است. چیزی که در این خودرو دوست داشتنی است، تمایل فرمان به چرخیدن در هر حالت است. در حالت اسپرت پلاس نیز عقب این خودرو تمایل زیادی برای سر خوردن دارد.

مقایسه مرسدس بنز C63 S با ب‌ام‌و M3 مشکل است؛ هرچند که بنز مانند ب‌ام‌و چابک و خشن نیست. اما طبیعت و شخصیت این خودرو تحت تاثیر چند کیلوگرم وزن اضافی آن است. در جاده‌های تنگ و پر پیچ و خم مرسدس بنز سریع است اما مطمئنا نه به اندازه‌ی ب‌ام‌و. وقتی که جاده‌ی وسیع و بدون پیچ است گشتاور اضافی بین این خودرو و رقبا اختلاف ایجاد می‌کند و اگر به لاستیک‌های پهن‌تر مجهز شود مطمئنا اختلاف مشهودتر هم خواهد بود.

ب‌ام‌و از لحاظ دینامیکی برنده‌ی این مقایسه است. وزن سبک و تعویض دنده بسیار سریع و پویایی بالا باعث شده که شما اصلا دوست نداشته باشید که با این خودرو در ترافیک بمانید. فرقی نمی‌کند مسیر چگونه باشد، M3 در همه‌ی مسیرها می‌درخشد. صدای تولید آن جذاب است و ترکیب پیشرانه و جعبه دنده‌ی دو کلاچه نیز هماهنگی بسیار مناسبی را ایجاد کرده‌اند.
فرمان M3 هیچ تمایلی برای چرخیدن یا بازگشت به حالت اولیه را ندارد. تعادل این خودرو در بهترین حالت قرار دارد و می‌توانید به آن اعتماد کرده و با سرعت و قدرت وارد پیچ‌ها شده و از آن‌ها بدون فوت وقت خارج شوید. کارشناسان بررسی این مقایسه در خصوص سیستم فرمان M3 گفتند رفتار استواری ندارد و عموما میل به بیش‌فرمانی دارد.

بیشترین امتیاز بخش تنظیمات مناسب تعلیق نیز به سدان اسپرت و محبوب ب‌ام‌و داده شد. همچنین این خودرو را بهترین نمونه‌ برای جاده‌های پر پیچ و خم و جاده‌های خارج شهر اعلام کردند.
در واقع انتخاب بین خودروهای این بررسی بسیار سخت است. لکسوس فضای بزرگی را با هزینه‌ی کمتری ارائه می‌دهد و امکانات رفاهی آن نیز بسیار کامل است. پیشرانه‌ی هشت سیلندر این خودرو نیز عملکرد بسیار مطلوبی دارد.
C63 S AMG کوپه با مدل سدان این خودرو تفاوت زیادی دارد و اگر در برابر رقیب باواریایی خود قرار بگیرد (M4 در برابر C63 S AMG Coupe) احتمالا بنز توانایی مقابله را با رقیب سرسخت خود را نخواهد داشت. اما C63 S سدان هیولای متفاوتی است و علاوه بر رانندگی راحت، سرعت بالاتری نیز نسبت به M3 دارد.

اما در نهایت می‌توان M3 را بخاطر قدرت، توانایی و فضای داخلی مناسب و البته قیمت کمتر نسبت به مرسدس بنز، پیروز این رقابت اعلام کرد. هرچند که در این مورد سلیقه نیز بسیار دخیل است. اگر می‌خواهید گهگاه رانندگی کنید و با دوستانتان و یا خانواده‌ی خود گشتی در جاده‌های پر پیچ و خم بزنید، M3 بهترین انتخاب است. اما اگر راحتی برای شما اهمیت دارد بنز خودرویی زیبا و مملو از تکنولوژی‌های پیشرفته است.