اطلاعیه سایت
اصول بلند پروازان و روش هایی برای موفقیت بلند پروازان
سه اصل بلند پروازان
۱- بيافرين
ساختن چيزها راه ميان بري است که به شما قدرت انجام هر کاري را ميدهد. فکر ميکنيد من چطور نويسنده شدم؟ نوشتم. چطور برنامه نويس شدم؟ برنامه نوشتم. چطور بنيان گذار شرکت شدم؟ شرکتي را راهاندازي کردم. در هيچکدام از زمينههايي که ذکر کردم آموزش رسمي را طي نکردم. البته اهميت چنداني هم ندارد چون شما هم ميتوانيد امتحان کنيد. دست به خلق چيز جديد بزنيد چيزي که ارزشش را داشته باشد. آفرينش چيزهاي جديد راهي براي پيشرفت شماست. نويسندگي، برنامه نويسي يا شرکت داري بر ارزش شما ميافزايد. آفرينشهاي اساسي در طول زمان پيچيدهتر ميشوند. به اين کار، به خود و توانايي هاي خود به چشم خريد سهام نگاه کنيد. بيشتر مردم بهاشتباه زمان خود را صرف پول درآوردن ميکنند! مثلاً کارمندان يا …. و با اين کار در دام درآمد زايي مي افتند. درحاليکه اگر زمان خود را صرف ارزش آفريني کنيد اين ارزشها خود، کنترل زندگي را در دست ميگيرند و به واسطه آنها کنترل بهتري روي سرنوشت خود خواهيد داشت.
۲- اهداف بزرگ
رازي که احتمالاً کسي در مورد اهداف بزرگ به شما نگفته است اين است که باوجود اهداف بزرگ هميشه برندهايد. اين حرف بدين معنا نيست که شما دقيقاً به چيزي که ميخواهيد ميرسيد. در واقع اين اتفاق تقريباً هرگز نميافتد. اما تقريباً با قاطعيت ميتوان گفت هيچ وقت کاملاً بازنده نيستيد و موفقيت هايي که به دست ميآوريد شکست ها را قابل تحملتر ميکند. مثلاً اگر هدف شما تنها نوشتن يک پست ساده در فضاي مجازي باشد برنده بودن يا باختن چندان مطرح نيست درحالي که اگر هدف شما نوشتن يک رمان باشد داستان متفاوت خواهد بود. شايد بارها و بارها شکست بخوريد يا حتي ۵ برابر زماني که پيشبيني کرديد وقت شما را بگيرد اما در اين فرايند شما مجبور ميشويد تواناييهايتان را محک بزنيد و بينهايت رشد کنيد. اگر ادامه بدهيد سرانجام به نتيجه خواهيد رسيد چرا که داشتن اهداف بزرگ و يک موفقيت بزرگ به تنهايي براي بستن بار زندگي کافي است.
۳- بجنگيد
اگر فکر ميکنيد دنيا عادلانه و منطقي است احتمالاً بقيه عمرتان را با ناراحتي و شکست خواهيد گذراند. اتفاقاً دنيا کاملاً منطقي است، منتهي نه منطقي که شما انتظار داريد. سخت کوشي به تنهايي، هوش به تنهايي و خواستن چيزي به تنهايي کافي نيست. احتمالاً غريزه و افکار شما چيز ديگري مي گويند. اما خب در اشتباه هستند. چيزي که بيشتر از همه مانع شماست خودتان هستيد. مي دانيد که چه ميخواهيد و ميخواهيد که به آن برسيد اما همچنان شکست ميخوريد و نميدانيد چرا؟! بيشتر مردم تا به چنين شرايطي برميخورند به زمين و زمان بدوبيراه مي گويند. انگار اوضاع بر وقف مراد نيست، “شرايط اقتصادي نااميد کننده است.” و… فرافکني تنها رنج و عدم پذيرش را بيشتر ميکند. تنها کاري که بايد بکنيد اين است به درون خود مراجعه کنيد و ببينيد اگر تفاوتي ايجاد کنيد چه خواهد شد. اگر مطمئن شديد مشکل خارج از توان شماست از آن بگذريد و راه خود را ادامه بدهيد. آفرينش، اهداف بزرگ و مبارزه کارهايي هستند که اغلب مردم نسبت به آنها بيتوجه هستند و دقيقاً به همين دليل شما بايد به آنها توجه کنيد. تنها براي تحقق اين سه تلاش کنيد و خواهيد ديد چگونه منافع، شما را دوره خواهند کرد.